English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wage cuts U کاهش دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cuts U برش بریدگی
cuts U تغییر سمت سریع
cuts U حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts U ضربه قوس دارپرتاب به پشت میله ها
cuts U کات
cuts U توپ قوسداربلند
cuts U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts U درو زدن ژیمناست
cuts U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts U حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts U حذف یک قطعه از فایل
cuts U قطعه حذف شده از فایل
cuts U کند
cuts U خاکبرداری
cuts U بریدن
cuts U گسیختن
cuts U گسستن چیدن
cuts U زدن
cuts U پاره کردن
cuts U قطع کردن
cuts U کم کردن
cuts U تراش دادن
cuts U عبور کردن گذاشتن
cuts U برش
cuts U تقلیل دادن
cuts U بریده
cuts U تخفیف بریدگی
cuts U جوی
cuts U کانال
cuts U شکاف معبر
cuts U چاک
cold cuts U گوشت پخته سرد
cold cuts U گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
tax cuts U کاهش مالیات
to draw cuts U بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
short cuts U راه میان بر
crew cuts U اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
The tongue is not steel , yet it cuts. <proverb> U زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight U دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
wage U دستمزد
just wage U مزد عادلانه
specified wage U اجرت المسمی
wage U اجرت
wage U حمل کردن
wage U کار مزد دسترنج
wage U جنگ برپا کردن
wage U مزد
wage U اجیر کردن
wage U اجر
wage U اجرت کارمزد
wage U ضمانت حسن انجام کار
wage index U شاخص دستمزد
wage income U درامدمربوط بکار
wage income U درامد بشکل دستمزد
wage incentive U انگیزه مزد
wage good U کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage good U کالای مزدی
wage funds U مایه دستمزد
wage funds U وجوه دستمزد
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
wage freeze U انجماد دستمزد
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage earners U مزد بگیران
wage earners U حقوق بگیران
wage level U سطح مزد
wage market U بازار دستمزد
wage-packet U پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax U مالیات بر مزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
wage stabilization U تثبیت مزد
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage share U سهم مزد
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
wage rate U نرخ دستمزد
wage rate U نرخ مزد
cash-wage U دستمزد نقدی
wage policy U سیاست دستمزد
wage standard U دستمزد استانده
to wage a campaign U لشکرکشی کردن
wage earner U اجیر
to wage war U دست بجنگ زدن
to wage war U جنگ کردن
annual wage U دستمزد سالانه
daily wage U مزد روزانه
wage bargain U چانه زنی دستمزد
real wage U مزد واقعی
minimum wage U حداقل دستمزد
money wage U مزد پولی
rate of wage U نرخ دستمزد
nominal wage U مزد اسمی
wage agreement U قرارداد دستمزد
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
living wage U مزد امرارمعاش
wage differentials U اختلاف در دستمزد
wage determination U تعیین دستمزد
wage costs U مخارج دستمزد
wage control U کنترل دستمزد
living wage U مزدکافی برای امرار معاش
wage constraint U محدودیت دستمزد
living wage U مزد معیشت
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage ceiling U سقف دستمزد
wage bill U لیست حقوق
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
base wage rate U حداقل دستمزد
rate of money wage U نرخ مزد پولی
wage compution day U دستمزد ساعتی
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
wage price guideline U راهنمای مزد
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
wage price spiral U قیمت
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com