English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vertical growth U رشد عمودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
growth U پیشرفت
growth U بلوغ
growth U نمو
growth U نمود
growth U روش
growth U افزایش ترقی
growth U گوشت زیادی تومور
growth U چیز زائد
growth U نتیجه
growth U اثر حاصل
growth U رشد
growth factor U عامل رشد
economic growth U رشد اقتصادی
epitaxial growth U رشد همبافته
quick growth U تندرویی
geometric growth U رشد هندسی
growth areas U نواحی رشد
growth centers U مراکز رشد
growth motives U انگیزههای رشددهنده
growth curve U منحنی نمو
growth factors U عوامل رشد
growth effects U اثار رشد
growth company U شرکت در حال گسترش
growth reaction U واکنش رشد
growth poles U قطبهای رشد
ovular growth U رویش تخمک
mushroom growth U رویش تند
mushroom growth U زود رویی
mental growth U رشد ذهنی
population growth U رشد جمعیت
steady growth U رشد پایدار
horizontal growth U رشد افقی
particle growth U رشد ذره
proportional growth U رشد تناسبی
quick growth U رشدسریع
growth stocks U سهام پر سود
growth ring U دایره رشد
growth ring U دایره سالیانه
growth rate U نرخ رشد
ovular growth U رشد تخمچه
self sustaining growth U رشد خود پایدار
stable growth U رشد با ثبات
unbalanced growth U رشد نامتعادل
sustaining growth U رشد مداوم
unbalanced growth U رشد نامتوازن
lush growth U رشد سرسبز
growth line U خطرشد
zero population growth U رشد جمعیت صفر
climate for growth U محیط رشد
climate for growth U شرایط لازم برای رشد
crystalline growth U نمو بلورین
crystalline growth U رشد بلورین
zero economic growth U نرخ رشد اقتصادی صفر
crystal growth U رشد بلور
bangaloid growth U خانه ییلاقی
natural rate of growth U نرخ رشد طبیعی
undersirable rate of growth U نرخ رشد نامطلوب
warranted rate of growth U نرخ رشد تضمین شده
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
steady state growth U رشد مداوم
steady state growth U رشد پایدار
stages of economic growth U مراحل رشد اقتصادی
rate of crystalline growth U سرعت نمو تبلور
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
general rate of growth U نرخ عمومی رشد
characters of economic growth U خصوصیات رشد اقتصادی
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
annual rate of growth U نرخ رشد سالانه
chain growth polymerization U بسپارش زنجیری
chain growth polymerization U بسپارش افزایشی
current rate of growth U نزخ رشد جاری
rate of economic growth U نرخ رشد اقتصادی
potential rate of growth U نرخ رشد بالقوه
near vertical U تقریبا عمودی
vertical U شاقولی
vertical U تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical U قائم
vertical U بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical U بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical U سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical U تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical U در زاویه راست نسبت به افق
vertical U بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical U تارکی راسی
vertical U عمودی [ریاضی]
vertical U واقع در نوک
vertical U شاغولی
vertical U عمودی
full employment rate of growth U نرخ رشد در اشتغال کامل
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
vertical loom U دار افقی [قالی]
vertical stabilizer U تیغه یا باله عمودی
vertical speed U سرعت قائم
vertical speed U سرعت صعود
vertical speed U سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical scrolling U چرخش عمودی
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical recording U ضبق عمودی
vertical cliffs U صخره های عمودی
vertical photograph U عکس هوایی قائم
vertical mobility U تحرک عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
vertical synchronizing U همزمانساز عمودی
vertical tab U جدول بندی عمودی
vertical tail U دم قائم
vertical beam U چوب [میله] طولی دار [قالی]
vertical beam U راست رو
vertical loom U دار روستایی [قالی]
vertical loom U دار عشایری [قالی]
vertical shaft U میلهعمودی
vertical pupil U مردمکعمودیچشم
vertical pocket U جیبعمودی
vertical frame U قالبعمودی
vertical photograph U عکس قائم
vertical union U اتحادیه صنعتی
vertical takeoff U سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical justification U تطابق عمودی
vertical interval U فاصله عمودی
vertical interval U اختلاف ارتفاع
vertical diagraph U شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical deformation U تغییر شکل قائم
vertical cut U برش قائم
vertical curve U خم طولی
vertical curve U منحنی در نیمرخ طولی
vertical adjustment U تنظیم عمودی
vertical creep U وارفتگی قائم
vertical angles U گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
vertical combines U ترکیب عمودی
vertical circle U دایره قائم
vertical circle U دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical antenna U انتن عمودی
vertical application U برنامه کاربردی عمودی
vertical bulking U کمانش قائم
vertical axis U محور قائم
vertical axis U محور عمودی
vertical drop U ابشار قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
vertical merger U ادغام عمودی
vertical integration U ادغام عمودی
deflection of vertical U اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
vertical force U نیروی شاغولی
vertical force U نیروی قائم
local vertical U قائم محلی
plain vertical U سطح افق
plain vertical U خط افق
vertical force U نیروی عمودی
vertical expansion U گسترش عمودی
vertical curve U قوس
true vertical U قائم واقعی
vertical equity U برابرسازی عمودی
vertical equity U عدالت عمودی
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
prime vertical circle U دایره قائم اصلی
serrated vertical pulse U ضربه عمودی دندانهای
vertical retort tar U قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
vertical pressure gradient U تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical sand drainage U زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
vertical lift bridge U پل بالارو
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical pivoting window U پنجرهگردانعمودی
vertical parity check U مقابله توان عمدی
vertical side band U میلهعمودیطرفین
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
vertical-axis wind turbine U توربینبادیمحورعمودی
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com