Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vector product
U
حاصلضرب برداری
vector product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector
U
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
U
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector
U
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector
U
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector
U
مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector
U
حامل بردار
vector
U
مسیر جهت
vector
U
خط سیر
vector
U
بردار
vector
U
پردار
vector
U
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
U
خط پرتاب بمب یاگلوله
vector
U
برداری
vector
U
حامل
vector
U
مسیر ناوبری هواپیما
lift vector
U
بردار برا
light vector
U
بردار نور
Euclidean vector
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
state vector
U
بردار حلات
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector field
U
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
magnetic vector
U
بردار مغناطیسی
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
dope vector
U
خصیصه نما
dope vector
U
بردار خصیصه نما
field vector
U
بردار میدان
initial vector
U
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
interrupt vector
U
بردار وقفه
flux of a vector
U
شاره بردار
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
dope vector
U
بردار
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
wind vector
U
جهت حرکت باد
vector processor
U
پردازنده برداری
vector power
U
توان برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
vector field
U
میدان برداری
radius vector
U
بردار شعاعی
radius vector
U
شعاع حامل
vector display
U
نمایش برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
state vector
U
بردار حالت
vector psychology
U
روانشناسی بردار نگر
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
wind vector
U
سمت باد
wave vector
U
بردار موج
normal vector
U
بردار عمود
normal vector
U
بردار قائم
polar vector
U
بردار قطبی
voltage vector
U
بردار ولتاژ
poynting's vector
U
بردار پوینتینگ
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
vector sights
U
دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
state vector
U
بردار وضعیت
burgers vector
U
بردار برگرز
arthropod vector
U
کنه ارتروپود
axial vector
U
بردار محوری
circulation of a vector
U
چرخه بردار
vector space
U
فضای خطی
[ریاضی]
code vector
U
بردار رمز
arthropod vector
U
کنه خونخوار
basis vector
U
بردار پایه
[ریاضی]
vector graphics display
U
بردار نمایش گرافیکی
continuously set vector
U
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
magnetic vector potential
U
پتانسیل بردار مغناطیسی
vector/waveform monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
magnetic field vector
U
بردار میدان مغناطیسی
vector data aggregate
U
بردار اطلاعات مجتمع
fallout wind vector plot
U
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
by-product
U
محصول فرعی
product
U
محصول اصلی از ماده خام
product
U
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
inner product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
product
U
کالا
product
U
محصول حاصلضرب
by-product
U
محصول ضمنی
by-product
U
فراورده جنبی
product
U
فراورده
product
U
محصول
product
U
حاصل حاصلضرب
product
U
بسط دادن
product
U
ایجادکردن
product
U
تولید
product
U
حاصل
product
U
نتیجه کار محصول فراورده
product
U
تولیدکردن
product
U
نتیجه
by product
U
فراورده فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
by product
U
محصول جنبی
inner product
U
ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
inner product
U
ضرب داخلی
inner product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
inner product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
by product
U
محصول فرعی
product
U
حاصل ضرب
product
U
محصول تولید شده یا ساخته شده
product
U
محصول تولید شده برای فروش
product
U
حاصلضرب
scalar product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
dot product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
waste product
U
ضایعات
projection product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
dot product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
projection product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
total product
U
محصول کل
total product
U
تولید کل
scalar product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
product code
U
کدمحصول
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
Cartesian product
ضرب دکارتی
[ریاضی]
waste product
U
محصولات زائد
cross product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
volatility product
U
محصول فرار
volatility product
U
فراورده فرار
projection product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
dot product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
fission product
U
محصول انشقاق
major product
U
تولیدات عمده
margin product
U
اضافه محصول
by product recovery
U
بازده محصولات فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
by product gas
U
گاز تقطیر شده
by product oven
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
marginal product
U
محصول نهائی
average product
U
تولید متوسط
hermitian inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
marginal value product
U
ارزش تولید نهائی
average product
U
محصول متوسط
national product
U
تولید ملی
acceptable product
U
فراورده جانشین قابل قبول
logical product
U
رکورد منطقی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
scalar product
U
حاصلضرب عددی
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
finished product
U
کالای اماده فروش
finished product
U
محصول نهائی
dot product
U
ضرب نقطهای
product diversification
U
تنوع محصول
home product
U
محصولات داخلی
home product
U
محصولات ملی
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
intermediate product
U
محصول واسطه
intermediate product
U
فراورده واسطه
diversity of product
U
تنوع محصول
disintegration product
U
محصول تجزیه و تفکیک شده
net product
U
محصول خالص
overhead product
U
محصول سبک
product of inertia
U
ممان سانتریفوژ
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
product planning
U
برنامه ریزی محصولات
product scale
U
مقیاس فراورده
laminated product
U
تولید ماده متراکم متورق
program product
U
محصول برنامه
program product
U
فراورده برنامه
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product
U
مجموعه قطعات
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
scalar product
U
ضرب نردهای
software product
U
محصول نرم افزاری
product mix
U
ترکیب محصول
end product
U
فراورده نهایی
product liability
U
مسئوولیت در قبال کالا
product capabilities
U
خواص محصول
end product
U
محصول نهایی
product differentiation
U
تفاوت محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product group
U
کالاهی مشابه
product launch
U
جا انداختن محصول در بازار
product liability
U
مسئولیت محصول
diminishing marginal product
U
نزولی بودن محصول نهائی
gross national product
U
محصول ناخالص ملی
gross national product
U
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
gross national product
U
تولید ناخالص ملی
by product coking practice
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
directed area product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
gross domestic product
U
تولید ناخالص داخلی
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
marginal product function
U
تابع محصول نهائی
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
mass market product
U
محصول پر فروش
net domestic product
U
محصول خالص داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com