Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
universal character set
U
مجموعه کاراکترهای جهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal
U
اونیورسال
universal
U
یونیورسال
universal
U
با چرخش ازاد
universal
U
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
universal
U
همه منظوره
universal
U
همه سمت گرد
universal
U
فراگیر
universal
U
جامع
universal
U
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
universal
U
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
universal
U
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
universal
U
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
universal
U
1UART- 2USRT- 3USART-
universal
U
قضیه کلی یا عمومی قاعده کلی
universal
U
همگانی
universal
U
جامع جهانی
universal
U
میخ سبک کوهنوردی
universal
U
کلی
universal
U
عمومی
universal
U
جهانی دنیایی
universal
U
عالمگیر
universal legacy
U
وصیت مطلق
universal legacy
U
وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
universal set
U
مجموعه فراگیر
universal motor
U
موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند
universal motor
U
موتور یونیورسال
universal trait
U
صفت همگانی
universal time
U
زمان عام
universal motor
U
موتور اونیورسال
universal time
U
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
universal time
U
وقت جهانی وقت بین المللی
universal provider
U
سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
universal receiver
U
رادیو برق و باتری
universal receiver
U
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal roll
U
نورد یونیورسال
universal roll
U
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
universal motor
U
موتوراونیورسال
universal set
U
مجموعه جهانی
universal symbol
U
نماد همگانی
universal time
U
ساعت جهانی
universal language
U
زبان فراگیر
universal joints
U
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
universal joint
U
قفل کاردان
universal joint
U
مفصل چرخنده
universal joint
U
دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
universal identifier
U
معرف جامع
universal grid
U
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
universal complex
U
عقده همگانی
universal applause
U
عموم
universal applause
U
تحسین
universal agent
U
وکیل مطلق الوکاله
universal agent
U
وکیل تام الاختیار
suffrage universal
U
حق رای عمومی
universal joints
U
قامه
universal transverse mercator
U
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
universal joint coupling
U
اتصال قفل کاردان
law of universal gravitation
U
قانون گرانش عمومی
law of universal gravitation
U
قانون جاذبه عمومی
universal passenger steps
U
پلههایعمومیمسافرین
universal gas constant
U
ثابت گازها
universal drafting machine
U
خط کش ناوبری
universal output transformer
U
مبدل صوتی عمومی
universal transverse mercator
U
سیستم تصویر جهانی مرکاتور
universal product code
U
کد جامع محصول
universal declaration of human rights
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
character per second
U
کاراکتر درثانیه
character
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character
U
نویسه
character
U
رقم
character
U
صفت اختصاصی
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
عدد صحیح خصوصیت
character
U
صفت
character
U
سیرت
character
U
دخشه
character
U
مجسم کردن شخصیت
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
U
خط
character
U
علامت
character
U
دخشه کاراکتر
character per second
U
دخشه در ثانیه
character
U
خیم
character
U
حرف
in character
<idiom>
U
مثل معمول
character
U
نهاد سیرت
character
U
منش
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
مونه
nongraphic character
U
کاراکتر غیر گرافیکی
null character
U
دخشه پوچ
null character
U
کاراکتر تهی
numeric character
U
دخشه عددی
numeric character
U
کاراکتر عددی
optical character
U
دخشه نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
oral character
U
منش دهانی
new line character
U
دخشه تعویض سطر
most significant character
U
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
illigal character
U
کاراکتر غیر مجاز
ionic character
U
خصلت یونی
illigal character
U
کاراکتر غیرقانونی
illigal character
U
دخشه غیر مجاز
identification character
U
علامت مشخصه
magnetic character
U
دخشه مغناطیسی
magnetic character
U
کاراکتر مغناطیسی
membership character
U
ویژگی عضویت
pad character
U
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
pad character
U
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
receptive character
U
منش پذیرا
sync character
U
کاراکتر همگام
special character
U
دخشه ویژه
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
He has a clean character.
U
اخلاقا" آدم سالمی است
extended character
U
دکمهبازکنندهصفحه
character correction
U
نمایشتغییرات
character actors
U
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
substitute character
U
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
out of character
[OOC]
U
دور از منش من
reserved character
U
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved character
U
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
rub out character
U
دخشه پاک کن
separating character
U
دخشه جدا ساز
sign character
U
دخشه علامت نما
special character
U
دخشه
special character
U
ویژه
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
graphic character
U
دخشه نگارهای
character string
U
رشته دخشهای
character printer
U
چاپگر دخشهای
character pitch
U
type elite
character pitch
U
pica
character pitch
U
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character per inch
U
کاراکتر دراینچ
character per inch
U
دخشه در اینچ
character neurosis
U
روان رنجوری منش
character map
U
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character printer
U
چاپگرعلامتی
character printer
U
چاپگر کاراکتری
character sketch
U
شمایل
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character set
U
مجموعه علائم
character set
U
دخشکان
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
character recognition
U
دخشه شناسی
character reader
U
دخشه خوان
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character graphics
U
نگاره سازی دخشهای
character generator
U
مولد کاراکتر
blank character
U
دخشه فاصله
blank character
U
کاراکتر جای خالی
blank character
U
کاراکتر تهی
blank character
U
فاصله
blank character
U
دخشه
bell character
U
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
backspace character
U
دخشه پسبرد
anal character
U
منش مقعدی
alphanumeric character
U
دخشههای الفبا عددی
character analysis
U
تحلیل منش
character checking
U
تست کاراکتری
character generator
U
دخشه زا
character fill
U
پر کردن کاراکترها
character disorder
U
اختلال منش
character density
U
تراکم کاراکترها
character density
U
تراکم دخشه ها
character code
U
رمز کاراکتر
character code
U
کد کاراکتری
character code
U
رمز دخشهای
aknowledge character
U
کاراکتر مورد قبول
character string
U
رشته کاراکتری
global character
U
کاراکتر سراسری
control character
U
کاراکتر کنترلی
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
crc character
U
کاراکتر CRC
enquiry character
U
کاراکتر پرس و جو
erase character
U
دخته پاک کن
gap character
U
دخشه شکاف پر کن
escape character
U
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
escape character
U
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
escape character
U
کاراکتر گریز
exploitative character
U
منش بهره کش
forbidden character
U
دخشه ممنوعه
functional character
U
دخشه وفیفه بندی
genital character
U
منش تناسلی
control character
U
دخشه کنترلی
control character
U
علامت کنترلی
character trait
U
صفت منشی
check character
U
علامت مقابلهای
check character
U
کاراکتر مقابلهای
coded character
U
دخشه رمزی
character training
U
پرورش منش
compliant character
U
منش تسلیم گر
character template
U
مبدل کاراکتری
check character
U
دخشه مقابلهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com