Perdic | unit matrix | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	unit matrix U	ماتریس واحد
	unit matrix U	ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
	unit matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	matrix U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	matrix U	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
	matrix U	آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	z matrix U	ماتریس "زد"
	matrix U	ماتریس [ریاضی]
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	matrix U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	matrix U	جدول اعداد
	matrix U	زهدان
	matrix U	رحم
	matrix U	ماتریس
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	matrix U	بچه دان موطن
	matrix U	شبکه
	matrix U	ماترس
	matrix U	قالب
	matrix U	زمینه ملاط
	symmetric matrix U	ماتریس متقارن
	the transpose of a matrix U	ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	square matrix U	ماتریس مربعی
	square matrix U	ماتریس مربع
	identity matrix U	ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
	identity matrix U	ماتریس واحد
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	matrix or matrices U	کالبد
	singular matrix U	ماتریس غیر عادی
	singular matrix U	ماتریس تکین
	transpose matrix U	ماتریس برگردان
	adjoint matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	belief value matrix U	شبکه باورها و ارزشها
	adjunct matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	diagonal matrix U	ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
	diagonal matrix U	ماتریس قطری
	core matrix U	ماتریس چنبرهای
	correlation matrix U	ماتریس همبستگی
	dot matrix U	ماتریس نقطهای
	dot matrix U	روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
	black matrix U	صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
	boolean matrix U	ماتریس بولی
	transpose matrix U	ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی
	Jacobi matrix U	ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
	invertible matrix U	ماتریس وارون [ریاضی]
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی [ریاضی]
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	matrix printer U	چاپگر ماتریسی
	matrix or matrices U	قرارگاه گوهر
	matrix or matrices U	قالب
	matrix or matrices U	بچه دان
	matrix or matrices U	تخمدان
	matrix or matrices U	شکم
	matrix or matrices U	رحم
	matrix or matrices U	زهدان
	matrix notation U	نمایش ماتریسی
	matrix mechnics U	مکانیک ماتریسی
	nonsingular matrix U	ماتریس ناویژه
	nonsingular matrix U	ماتریس عادی
	nonsingular matrix U	ماتریس ناتکین
	null matrix U	ماتریس تهی
	null matrix U	ماتریس صفر
	minor of matrix U	کهاد ماتریس
	matrix storage U	انباره ماتریسی
	matrix algebra U	جبر ماتریس
	order of matrix U	مرتبه ماتریس
	inverse matrix U	ماتریس عکس
	semidefinite matrix U	ماتریس نیمه معین
	identity matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	incidence matrix U	ماتریس تلاقی
	impedance matrix U	ماتریس مقاومت فاهری
	impedance matrix U	ماتریس امپدانس
	singular matrix U	ماتریش ویژه
	invert matrix U	ماتریس معکوس
	matrix multiplication U	ضرب ماتریس [ریاضی]
	nail matrix U	جایگاهناخن
	residual matrix U	ماتریس مازاد
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	leontief matrix U	ماتریس لئونتیف
	lattice matrix U	ماتریس
	payoff matrix U	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	the main diagonal of a matrix U	قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
	matrix isolation spectroscopy U	طیف بینی مجزا شده درماتریس
	magnetic matrix memory U	حافظه ماتریس مغناطیسی
	impluse response matrix U	ماتریس انتقال ضربه
	principal diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	primary diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	lower triangular matrix U	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
	dot matrix character U	کاراکتر ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	upper triangular matrix U	ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
	dot matrix printers U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
	dot matrix printer U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printer U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	unit U	بافر با طول یک حرف .
	unit U	یکا
	unit U	دستگاه
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	unit U	یکان
	unit U	وسیله جانبی
	unit U	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
	unit U	یک دستگاه
	unit U	میزان
	unit U	یکه
	unit U	فرد
	unit U	واحد
	unit U	یک
	unit U	نفر عدد فردی
	unit U	قسمت
	unit U	واحدنظامی
	unit U	یگان شمار
	indoor unit U	واحددرداخلی
	unit weight U	وزن واحد
	instrument unit U	واحدلوازم
	sampling unit U	واحد نمونه گیری
	volume unit U	واحد بلندی صدا
	unit train U	بنه اماد یکان
	unit training U	اموزش یکانی
	unit training U	اموزش یکان
	single unit U	یکان منفرد
	shipping unit U	واحد حمل
	unit tube U	لوله واحد
	shipment unit U	یکان مسئول ارسال کالاها
	unit weight U	وزن مخصوص
	service unit U	یکان خدمات
	unit train U	بنه یکان
	rotating unit U	یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
	physical unit U	واحد فیزیکی
	peripheral unit U	واحد جنبی
	mobile unit U	واحدمتحرک
	power unit U	پیش راننده
	outdoor unit U	تراشگلابیشکل
	radar unit U	مرکزرادار
	recording unit U	واحدثبتشده
	work unit U	واحد کار
	pioneer unit U	یگان مهندسی رزمی
	practical unit U	واحدهای عملی
	work unit U	یک قسمت جزیی از کار
	work unit U	یک واحد تقسیم کار
	requesting unit U	یکان تقاضا کننده
	requesting unit U	یکان درخواست کننده
	repeating unit U	واحد تکراری
	processing unit U	واحد پردازنده
	processing unit U	واحدپردازشگر
	processing unit U	واحد پردازش
	single unit U	یکان مستقل
	unit system U	سلسله احاد
	unit elasticity U	کشش واحد
	unit cell U	سلول واحد
	unit categories U	انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
	unit awards U	تشویق نامه یکانی
	unit awards U	جوایز یکانی
	unit mill U	سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
	unit of account U	واحد محاسبه
	unit of currency U	واحد پولی
	unit of fire U	نواخت اتش
	unit assembly U	یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
	unit assembly U	یک قطعه مجزا
	two unit system U	دستگاه دو برقی
	unit of fire U	نواخت تیر
	troop unit U	یکان سربازدار
	troop unit U	یکان صنفی
	unit of fire U	واحد اتش
	unit of issue U	واحد توزیع
	unit cell U	کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
	unit elongation U	ازدیاد طول ویژه
	unit distribution U	روش توزیع به یکان
	unit distribution U	روش تقسیم به یکان
	unit emplaning U	در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
	unit distance U	با فاصله واحد
	unit cost U	هزینه هر واحداز کالا
	unit cost U	هزینه واحد
	unit funds U	اعتبارات یکانی
	unit hydrograph U	هیدروگراف واحد
	unit journal U	دفتر روزنامه یکان
	unit kilometer U	مصرف کیلومتری یکان
	unit load U	واحد بار
	unit loading U	بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
	unit citation U	جشنهای یکانی
	unit of issue U	مبنای توزیع
	unit of measurement U	واحد اندازه گیری
	staging unit U	یکان بارگیری کننده
	unit price U	قیمت واحد
	unit price U	بهای واحد
	split unit U	یکان جدا شده یا مجزا شده
	bulb unit U	بخشبرآمده
	unit record U	تک مدرکی
	unit record U	رکورد واحد
	unit reserves U	ذخایر یکانی
	unit reserves U	اماد ذخیره یکانی
	unit strength U	قدرت رزمی یکان
	unit strength U	استعدادیکان
	unit structure U	سازمان یکان