English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
Other Matches
processing unit U واحد پردازش
processing unit U واحدپردازشگر
processing unit U واحد پردازنده
central U کامپیوتر مرکزی
central U ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
central U واحد ورودی و خروجی
central U واحد محاسبات و منط ق
central U تلفن چی مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central U مرکزی
central U کلمه با طول کوتاه
central U که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central office U دفتر مرکزی
central load U نیروی وارد به مرکز
central office U مرکز تلفن
central heating U حرارت مرکزی
central office U تلکس و تلگراف
central pith U هسته یا مغز چوب
central planning U برنامه ریزی مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central incisor U دندانپیشینمرکزی
central heating U گرمایش مرکزی
central load U بار مرکزی
central head U فشار مرکزی
central government U حکومت مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central canal U مجرای مرکزی
central city U مرکز شهر
central city U شهر مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central exchange U مرکز تلفن خودکار
central exchange U مرکزتلکس
central fissure U شیار مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central war U جنگ عمده
central strip U نوار میانی
central circle U دایرهوسط
central tendency U تمایل به مرکز
Central America U آمریکایمرکزی
central war U جنگ عمومی
central column U ستونمرکزی
central defender U مدافعوسطی
central tendency U احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central nave U کلیسایمرکزی
central reservation U مرکزرزروکردن
central screw U پیچمرکزی
central stile U چهارچوبدربمیانی
central terminal U پایانه مرکزی
central strip U جداکننده جهات
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
central processor U پردازشگر مرکزی
switching central U مرکز تلفن خودکار
central reserve U سکوی وسط
central reserve U سکوی میانی
central processor U پردازنده مرکزی
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central site U سایت مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization U انگلستان
central angle of arch U دهانه کمان
central angle at crest U فرجه ستیغ
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central control desk U اطاق فرمان اصلی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central information file U سیستم اصلی ذخیره داده
central telegraph office U مرکز تلگراف اصلی
central pastry kitchen U اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
telephone central office U مرکز تلفن خودکار
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
central control panel U مرکز کنترل
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
Central Intelligence Agency U مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
central pumping station U مرکزی
central pumping station U تلمبهخانه
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
top central manhole U حفرهمیانیورودفرد
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
data processing U امایش اطلاعات
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
serial processing U پردازش نوبتی
serial processing U پردازش سری
processing symbol U علامت پردازش
random processing U با دست یابی تصادفی
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing U پردازش تصادفی
file processing U پردازش فایل
remote processing U پردازش از راه دور
sequential processing U پردازش ترتیبی
word processing U پردازش کلمه
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
data processing U پرورش اطلاعات
data processing U تهیه اطلاعات
command processing U پردازش دستورالعمل
document processing U متن پردازی
document processing U پردازش مدرک
distrubuted processing U پردازش توزیعی
concurrent processing U پردازش همزمان
simultaneous processing U پردازش همزمان
continuous processing U پردازش پیوسته
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
file processing U پرونده پردازی
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
data processing U مرتب کردن داده ها
data processing U پردازش داده ها
data processing U داده پردازی
text processing U پردازش متن
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
list processing U لیست پردازی
direct processing U پردازش مستقیم
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
information processing U پردازش اطلاعات
call processing U فراخوان پردازی
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
information processing U تقویم اخبار
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
image processing U پردازش تصویر
image processing U تصویر پردازی
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
batch processing U دسته پردازی
batch processing U پردازش دستهای
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
list processing U پردازش لیست
foreground processing U پردازش پیش صحنی
post processing U پس پردازی
processing program U برنامه پردازشی
post processing U پس پردازش
processing program U برنامه پردازش
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
processing of the order U انجام سفارش
priority processing U اولویت پردازی
priority processing U پردازش اولیه
picture processing U پردازش تصویری
processing element U عنصر پردازشی
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing U پردازش موازی
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing U پردازش زمینهای
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
multiple job processing U پردازش چند کاره
mechanical data processing U پردازش داده مکانیکی
data processing manager U مدیر پردازش داده
data processing cycle U چرخه پردازش داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
list processing langauge U زبان لیست پردازی
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
distributed data processing U پردازش داده توزیع شده
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
natural language processing U پردازش زبان طبیعی
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
direct access processing U پردازش به روش دستیابی مستقیم
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
data processing system U سیستم پردازش داده
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
word processing center U مرکز پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
information processing carriculum U دوره پردازش اطلاعات
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
stacked job processing U پردازش پشته یی
scientific data processing U پردازش داده علمی
order processing time U مدت انجام سفارش
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word processing system U سیستم پردازش کلمه
real time processing U پردازش بلادرنگ
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
information processing machine U computer
word processing program U برنامه پردازش کلمه
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
oil processing area U منطقهپردازشنفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com