Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
undistributed corporate profit
U
سود تقسیم نشده شرکتها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corporate profit
U
سود شرکت سهامی
undistributed earnings
U
منافع توزیع نشده
undistributed profits
U
سود تقسیم نشده
undistributed earnings
U
منافع تقسیم نشده
undistributed profits tax
U
مالیات بر سود تقسیم نشده
corporate
U
دارای شخصیت حقوقی
corporate
U
یکی شده
corporate
U
متحد
corporate
U
صنفی
corporate
U
بصورت شرکت درامده
corporate treasurer
U
مدیر امور مالی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
بازرگانی
Corporate Modernism
U
سبک معماری بین المللی مدرن
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجاری
corporate appraisal
U
ارزیابی شرکت
corporate planning
U
برنامه ریزی شرکت
corporate hospitality
U
بلیطرایگانیکهموسساتوارگانهابهکارکنانشانمیدهند
corporate body
U
شخص حقوقی
corporate
[commercial]
<adj.>
U
تجارتی
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
corporate tax
U
مالیات بر شرکت سهامی
corporate town
U
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
to profit from something
U
سود بردن از چیزی
she your profit with him
U
سودخودرابا اوتقسیم کنید
to his own profit
U
بفایده خودش
just profit
U
سود منصفانه
just profit
U
سود عادلانه
it did not profit me
U
فایدهای بمن نرساند
it did not profit me
U
مرا سودمند نبود
what will it profit you
U
چه سودی برای شما خواهدداشت
profit
U
فایده
profit
U
فایده رساندن
profit
U
منفعت
profit
U
عایدی داشتن
profit
U
نفع
profit
U
منفعت بردن
profit
U
برتری
profit
U
مزیت
profit
U
سود بردن
profit
U
فایده منفعت
for-profit
<adj.>
U
تجارتی
profit
U
سود
for-profit
<adj.>
U
تجاری
profit
U
سود بردن منفعت کردن
for-profit
<adj.>
U
بازرگانی
profit motive
U
انگیزه سود
target profit
U
سود مورد نظر
undivided profit
U
سود تقسیم نشده
target profit
U
سود مطلوب
profit maximization
U
به حداکثر رسانیدن سود
profit tax
U
مالیات بر سود
pure profit
U
سود خالص
retained profit
U
سود تقسیم نشده
reasonable profit
U
منفعت عقلایی
taxable profit
U
سود مشمول مالیات
thoughtful of profit
U
در فکر
thoughtful of profit
U
سود
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
profit sharing
U
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
What was your net profit?
U
خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
profit-taking
U
فروشسهام
profit-making
U
درآمدزائیکردن
non-profit-making
U
غیرانتفاعی
yearly profit
U
سود سالانه
to profit by the accasion
U
موقع را مغتنم شمردن
to profit by the accasion
U
از موقع استفاده کردن
to make a profit
U
منفعت کردن
to make a profit
U
سود بردن
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
profit sharing
U
مشارکت در سود
best profit output
U
محصول در بیشترین مقدارسود
best profit output
U
profit best
best profit point
U
نقطه بیشترین مقدار سود
best profit point
U
best
contingent profit
U
منفعت احتمالی
contingent profit
U
سود اتفاقی
distributed profit
U
سود توزیع شده
distributed profit
U
سود تقسیم شده
make a profit
U
سود بردن
economic profit
U
سود اقتصادی
excess profit
U
سود اضافی
anticipated profit
U
سود مورد انتظار
accounting profit
سود از دیدگاه حسابداری
profit sharing
U
تسهیم در سود
profit sharing
U
سهم کارگران از سود
profit-sharing
U
سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit-sharing
U
مشارکت در سود
profit-sharing
U
تسهیم در سود
profit-sharing
U
سهم کارگران از سود
profit margin
U
درصد سود از فروش خالص
profit margin
U
حاشیه سود
profit margins
U
درصد سود از فروش خالص
profit margins
U
حاشیه سود
accounting profit
U
سود حسابداری
gross profit
U
سود ناخالص
normal profit
U
سود عادی
normal profit
U
سود متعارف
profit and loss a
U
حساب سودوزیان
operating profit
U
سود عملیاتی
operating profit
U
سود ناخالص
profit and loss
U
سود و زیان
profit and loss
U
حساب سود وزیان
net profit
U
سود ویژه
net profit
U
سود خالص
profit centre
U
واحد دخل و خرج کننده
interest profit
U
عایدی حاصل از بهره
loss of profit
U
عدم النفع
profit centre
U
مرکز سود
profit cannibalism
U
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
maximum profit
U
حداکثر سود
principal and profit
U
مایه و سود
profit and loss account
U
حساب سود و زیان
short run profit
U
سود در کوتاه مدت
pre tax profit
U
سود قبل از پرداخت مالیات
wage profit ratio
U
نسبت دستمزد به سود
falling rate of profit
U
نرخ نزولی سود
Did you make any profit in this deal ?
U
آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
I made a decent profit.
U
سود خوبی بر دم
I made a lot of profit in the deal .
U
دراین معامله فایده زیادی بردم
I shall personally undertake tht you make a profit.
U
من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
U
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com