Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
two person zero sum game
U
بازی دو نفره با مجموع صفر
two person zero sum game
U
در تئوری بازیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
Other Matches
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game
U
بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game
U
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
game
U
کامپیوتر مخصوص
i was very u. at that game
U
خیلی در ان بازی بد اوردم
the best game out
U
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
name of the game
<idiom>
U
قسمت اصلی یک موضوع
game keep
U
پاسبان شکار
game keep
U
قرق چی
game keep
U
شکاربان
game and game
U
یکدست ویکدست
game and game
U
یک بیک
the game is on
U
بازی دایر است
the game is up
U
بازی تمام شد
the game is up
U
بازی باخت
game
U
معیوب
game
U
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game
U
سرحال
game
U
تفریح کردن
game
U
دست انداختن
game
U
شوخی
game
U
مسابقههای ورزشی
game
U
یک دوربازی
game
U
جانور شکاری
game
U
سرگرمی شکار
game
U
مسابقه
game
U
بازی
game
U
شکار
game
U
اهل حال
game
U
سرگرمی دوربازی بازی کردن
game
U
هرنوع ورزش بامقررات
game
U
چلاق
game
U
شکار گرفته شده
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
to spoil ones game
U
نقشه یاکارکسیراخراب کردن
a whole new ball game
<idiom>
U
یک ماجرای کاملا متفاوت
Now that you're here, it's a whole new ball game.
U
حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
board game
U
بازی روی تخته
shell game
U
قمار با گردو
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
short game
U
ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
skin game
U
قمار از روی تقلب
skin game
U
تقلب درقمار
skin game
U
فریبکاری
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
perfect game
U
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
passing game
U
حمله با استفاده از پاس به جلو
game theory
U
نظریه بازی
game theory
U
تئوری بازی
ground game
U
روش استفاده از مانور دویدن
hard game
U
بازی دشوار
italian game
U
بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
laws of the game
U
مقررات مسابقه
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
long game
U
بازی با لزوم ضربههای طولانی
ball game
U
شرایط وضعیت
shell game
U
گردو بازی
losing game
U
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
middle game
U
وسط بازی
off hand game
U
بازی غیررسمی
off hand game
U
بازی جنبی
open game
U
بازی باز شطرنج
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
football game
U
بازی فوتبال
waiting game
U
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
fair game
U
مسخره کردنی
fair game
U
دست انداختنی
fair game
U
طعمهی حاضر و آماده
fair game
U
آماج روا
fair game
U
شکار قانونی
two pawns game
U
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
ball game
U
ورزش یا بازی با توپ
ball game
U
گوبازی
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
vienna game
U
بازی وینی شطرنج
war game
U
جنگ ازمون
war game
U
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game
U
اجرای بازی جنگ
war game
U
بازی جنگ کردن
war game
U
بازی جنگ
game cartridge
U
محلورودیبازی
parlour game
U
بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
spanish game
U
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
stoppage of the game
U
توقف بازی
suspension of the game
U
تعویق و تاخیر بازی
team game
U
بازی گروهی
to play the game
U
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
three knights' game
U
بازی سه اسب
to die game
U
مردانه جان دادن
ball game
U
هماورد
to game away one's money
U
درقمارپول ازدست دادن
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
to kill game
U
شکارزدن
fair game
U
شکار مجاز
to make game of
U
دست انداختن
to make game of
U
مسخره کردن ریشخند کردن
ball game
U
مسابقه
Do you know how to play this game ?
U
این بازی رابلد هستید ؟
zero sum game
U
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
game ball
U
توپ بازی
game cycle
U
دوره بازی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game fish
U
ماهی مجاز برای صیادی
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
video game
U
بازی دیدنی
game fowl
U
مرغ شکاری
power game
U
بازی قدرتی
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
game bird
U
پرنده موردنظر درشکار
game fowl
U
خروس جنگی
game cock
U
خروس جنگی
choose up game
U
بازی غیررسمی
centre game
U
بازی مرکزی
game bag
U
خرجین شکاری
game bird
U
یک امتیاز
four knight's game
U
بازی چهار اسب
baseline game
U
بازی در انتهای زمین تنیس
arcade game
U
بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
four handed game
U
بازی چهارنفره
game clock
U
ساعت ورزشگاه
exhibition game
U
بازی نمایشی به نفع خیریه
enter the game
U
وارد بازی شدن
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
closed game
U
بازی بسته
computer game
U
بازی کامپیوتری
game fish
U
ماهی موردنظر
game plan
U
استراتژی بازی
game law
U
قانون شکار
game management
U
شکارداری
game of chance
U
بازی قمار
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
game management
U
شکاربانی
crampet game
U
بازی شطرنج
complete game
U
یک بازی کامل از طرف توپزن
game keeper
U
قرق چی میدان
game playing
U
playing computerizedgame
game fowl
U
نژاد خروس جنگی
game theory
U
نظریه بازیها
game point
U
امتیاز پایانی
game keeper
U
قرق چی
scotch four knights' game
U
بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
computerized game playing
U
بازیهای کامپیوتری
to deal out
[card game]
U
کارت دادن
[ورق بازی]
semi open game
U
بازی شطرنج نیمه باز
queen's pawn game
U
بازی پیاده وزیر شطرنج
to play a poor game
U
ناشی بودن مهارت نداشتن
to play a poor game
U
بدبازی کردن
half giuoco game
U
بازی نیمه جوئوکو شطرنج
pre game drills
U
تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
to fly at a higher game
U
همت برچیزعالی ترگماشتن
game misconduct penalty
U
01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
Shall we play a game of cards?
U
یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
this game is proper to spring
U
این بازی مخصوص بهار است
big game reel
U
قرقره صید ماهیهای بزرگ
video game machine
U
ماشین بازی تصویری
He plays a beautiful game of volleyball.
U
مثل ماه والیبال بازی می کند
She is romantically inclined. She i8s game.
U
از دو حال خارج نیست
The football players are warming up before the game ( match) .
U
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
To let the cat out of the bag . To spI'll the beans . To give the game away .
U
موضوعی را لو دادن
to be under a person p
U
زیرحمایت کسی نبودن
the second person
U
دوم شخص
the third person
U
سوم شخص
the second person
U
مخاطب
the second person
U
سخن شنو
per person
U
هر شخص
the first person
U
سخن شنو
the third person
U
غائب
the first person
U
سخنگو
to believe in a person
U
بکسی ایمان اوردن
the first person
U
اول شخص
to be in with a person
U
با کسی رفیق بودن
the first person
U
نخستین شخص متکلم
to keep up with a person
U
باکسی برابربودن
second person
U
دوم شخص
third person
U
سوم شخص
person
U
بشر
person
U
شخصیت
person
U
هیکل
yo have an a of a person
U
بحضور کسی بار یافتن
person
U
وجود ذات
person
U
ادم
person
U
نفر
person
U
شخص
second person
U
ربط کلمه به شخص دوم
to w anything out of a person
U
چیزیرا ازکسی دراوردن
per person
U
هر نفر
to do away with a person
U
سرکسیرازیراب کردن
new person
<idiom>
U
شخص دیگری شدن ،بهترشدن
to i.of a person about s.th
چیزی را از کسی جویا شدن
to know a person
U
کسیرا شناختن
to take the p of a person
U
طرف کسیرا گرفتن
Such and such a person .
U
فلان کس
to take a person at an a
U
کسیراغافلگیرکردن یابراوپیشدستی کردن
person
U
کس
to take the p of a person
U
ازکسی طرفداری کردن
to think well of a person
U
درباره کسی خوش گمان بودن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com