English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turns and twists U پیچ و خم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twists U تاب برداشتن
twists U پیچ دار کردن
twists U نخ یا ریسمان تابیده
twists U دوران حول محور افقی پیچش
twists U چرخش بدن
twists U پیچاندن چرخیدن
twists U واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists U تاب
twists U پیچ
twists U پیچیدن تابیدن
twists U پیچ خوردگی
about-turns U عقب گرد
turns U چرخیدن تاباندن
U-turns U زیروروشدگی
U-turns U وارونی
U-turns U دگرگونی
U-turns U دور
U-turns U دورزنی
U-turns U دور کامل
take turns <idiom> U انجام کاری با همکاری یکدیگر
Let us see how it turns out. U باید دید چه از آب در می آید
turns U دور زدن
turns U تراشیدن
turns U پیچاندن
turns U تاه زدن برگرداندن
turns U تمایل تغییر جهت
turns U میل
turns U استعداد
turns U پیچ خوردگی قرقره
turns U گشت ماشین تراش
turns U چرخ
turns U گردش
turns U چرخش
turns U نوبت
turns U گشتن چرخیدن
turns U گرداندن
turns U چرخیدن
turns U برگشت شناگر
turns U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turns U پیچ مسیر
turns U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turns U دور
turns U تبدیل کردن
turns U دگرگون ساختن
turns U وارونه کردن
turns U تغییردادن
turns counter U دور شمار
in turn by turns U بنوبت
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
back turns of armature U سیمپیچی معکوس ارمیچر
turbine shaft turns generator U محورتوربینچرخوانندهژنراتور
Woe betide us when the reformer turns corrupt . U وای بروزی که بگندد نمک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com