English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
free on truck U تحویل کالا روی کامیون
Other Matches
truck U معامله خرده ریز بارکش
truck U کامیون
truck U مبادله
truck U سروکار داشتن با
truck U معامله کردن
truck U معامله
truck U محصول باغ که به بازار حمل شود
truck U واگن روباز چرخ باربری
truck U کلاهک بالای دکل
truck U واگن قطار
truck U masthead
truck U کامیون بارکش
truck U خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
tipper truck U کامیونتخلیهکننده
pickup truck U وانتپیکان
pallet truck U حاملتختهای
forklift truck U کامیونبالابردوشاخه
flat truck U باریمسطح
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
carryall truck U کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
caterpillar truck U خودرو هزارپا
dump truck U کامیون کمپرسی
dump truck U کامیون زباله بر شهرداری
cement truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck U تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
forklift truck U فورک لیفت ترازو دار
forklift truck U لیفت تراک
toilet truck U کامیونبالابر
truck crane U ماشینجرثقیل
dumper truck U ماشینحملخاک
garbage truck U کامیونحملزباله
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
truck trailer U ترایلر کامیون
truck system U اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
panel truck U یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
truck mixer U بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
truck master U مامور یا سرپرست چندکامیون
truck loading U سربار کامیون
stake truck U کامیون نرده دار
tow truck U کامیون جرثقیل دار
lift truck U خودرو دارای جرثقیل
panel truck U بارکش کوچک موتوری
straddle truck U نوعی خودرو چهارچرخ حمل بار و جراثقال
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
truck vehicle U خودرو نظامی
truck vehicle U کامیون
container truck U کامیونکانتینردار
sprinkler truck U اتومبیل ابپاش
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
lift truck U لیفتراک
boom truck U کامیونبالابر
small truck U کامیون کوچک
ladle truck U واگن چمچه
ready-mix truck U تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
high speed truck U کامیون پردور
transit-truck mixer U تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
covered bogie truck U کامیونواگنتختسرپوشیده
to jackknife truck-trailers U تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
bulkhead flat truck U دیوارهسطحکامیون
fork-lift truck U نوعیوسیلهحرکتی
platform pallet truck U چرخمسطحسکویی
piggyback flat truck U کامیونسواربرسطحبرف
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
hydraulic pallet truck U ماشینحملبارهیدرولیکی
bogie goods truck U کامیونحملکالا
drinking water truck U کامیونآبآشامیدنی
ready-mix truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
free for all U زدوخوردهمگانی
free for all U داد وبیداد
having free will U فاعل مختار
having free will U ازادکار
i did that of my own free will U به میل خود
i did that of my own free will U این کار را کردم
You are free to go now. U اکنون آزادید بروید.
free will U اراده ازاد
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will U ازادی اراده
free U مجاز منفصل
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free U موجود در دیسک یا حافظه
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free U مستقل
free will U اختیار
free will U اختیاری
free U فاقد
free U اختیاری مختار
free U مجانی
free U رایگان سخاوتمندانه
free U روا
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free will U طیب خاطر
free U رها
free U بطور مجانی ازادکردن
free U مطلق
free U کمی محدودیت نوع اسلحه
free U حرکت قایق در جلو باد
free U مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free U بازیگر ازاد
free <adj.> U دست و دلباز
free U جایز
free U ازادکردن
free U بخشودن
free U تحویل
free U ترخیص کردن میدانی
free-for-all U مسابقه بین این اسبها
free U ازاد
leave someone free to U مخیر گذاشتن کسی
obsolescence free U دستگاه متروک
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path U مسافت ازاد متوسط
mean free path U مسافت ازاد میانگین
tax free U بخشوده از مالیات
setting free U ازاد کردن برده
stimulus free U محرک- نابسته
the free list U صورت کالای بی گمرک
setting free U عتق
set free U ازاد کردن
sailing free U باد ازاد
running free U بادبانی با باد پاشنه
running free U خلاص کار کردن
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
free heartedness U ازادگی
tax free U معاف از مالیات
heart free U مبرا از عشق
free spillweir U سرریز ازاد
free swimming U شناور
free swimming U قادر به شنا
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinker U وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinkers U ازاد فکران
free thinkers U افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking U ازادی از قیود مذهب
free thought U وارستگی از مذهب
free thought U ازادی فکر لامذهب
free throw U پنالتی
free surface U سطح ازاد
free surface U مخازن ازاد اب
free spoken U رک گو
free spoken U ساده گو
free spoken U بی پرده
free spoken U بی محابا
free spokenness U رک گویی
free spokenness U ساده گویی
free spool U چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream U جریان ازاد
free support U تکیه گاه ازاد
free surface U سطح اب ازاد
guns free U توپها اتش باختیار
free throw U پرتاب ازاد
free wheeling U حالت خلاصی
free wheeling U خلاصی
free with ones money U ولخرج
free world U جهان ازاد
free world U کشورهای غیرکمونیست
free zone U منطقه ازاد
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد تجاری
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
parallax-free <adj.> U بدون اختلاف در رویت
free wheeling U بازی بدون نقشه قبلی
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free throw U پاس بدون مانع
free throw U پرتاب بدون مانع برای یار
free tower U برج ازاد
free tower U برج پرش ازاد
free trader U تجارت ازاد
free trader U بدون گمرک
free turbine U توربین ازاد
free verse U شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume U حجم ازاد
free vortex U گرداب ازاد
heart free U ازاد ازقید عشق
alcohol-free <adj.> U بدون الکل
free rider U آدم لاشخور
free rider U آدم مفت خور
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
free shipping <adj.> U حمل رایگان
free from error <adj.> U بدون مشکل
free from error <adj.> U بی عیب و نقص
free from error <adj.> U بی عیب
barrier-free U بدون حائل
Free Classicism U [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic U احیای سبک گوتیک
Free style U [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor U [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
postage-free <adj.> U حمل رایگان
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com