English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tropical climate U اقلیم گرمسیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tropical U منطقه استوایی
tropical U گرمسیری
sub-tropical U زیر استوایی
tropical U مناطق حاره
tropical U گرمسیر
tropical U مدارراس الجدی حاره
tropical U نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
sub-tropical U وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
tropical <adj.> U گرم و مرطوب
sub-tropical U نیمه حاره
tropical year U سال استوایی
tropical cyclone U چرخه استوایی
tropical condition U شرایط گرمسیری
tropical year U سال اعتدالی
tropical climates U آبوهوایاستوایی
tropical sore U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical storm U طوفاناستوایی
tropical savanna U زمینهایهمواراستوایی
tropical country U گرمسیر
tropical rainforest U جنگل بارانی گرمسیری
climate U اب و هوا
climate U اب وهوا
climate U اقلیم
climate U جو
climate U ناحیه اوضاع جوی
tropical rain forest جنگل بارانهای استوایی
climate diagram U اقلیم نگار
warm climate U گرمسیر
temperate climate U اب و هوای معتدل
climate refugee U آواره آب و هوا [بوم شناسی ]
climate control U کنترلدما
climate for growth U محیط رشد
climate for growth U شرایط لازم برای رشد
mountain climate U اقلیم کوهستانی
submediterranean climate U اقلیم نیمه مدیترانهای
submediterranean climate U اقلیم زیر مدیترانهای
oceanic climate U اقلیم اقیانوسی
temperate climate U اقلیم معتدل
temperate climate U اقلیم ملایم
marine climate U اقلیم اقیانوسی
marine climate U اب و هوای دریایی
equatorial climate U اقلیم استوایی
kindly climate U اب وهوای ملایم
continental climate U اقلیم قارهای
maritime climate U اقلیم اقیانوسی
principal types of tropical fruit U انواععمدهمیوههایگرمسیری
mountains influnce climate U کوه دراب و هوا تاثیر دارد
The badness of the climate is immaterial. U بدی آب وهوا مطرح نیست
Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. U یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
The climate of Europe desnt suit me. U حال آمدن ( بهوش آمدن )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com