Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triple pole switch
U
کلید سه پل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
three pole switch
U
کلید سه پل
one pole switch
U
کلید یک قطبی
double pole switch
U
کلید دو پل
single pole switch
U
کلید یک پل
pole changing switch
U
کلید تعویض قطب
triple
U
پرش سه گام
triple
U
سه برابر چیزی بودن
triple
U
سه برابرکردن
triple
U
سه گروهی
triple
U
سه جزیی
triple
U
سه برابر
triple
U
سه گانه
triple space
U
دو سطر در میان
triple team
U
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
triple space
U
دو خط درمیان کردن
triple threat
U
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
triple tongue
U
نتهای سه تایی را بسرعت باساز نایی زدن
triple x syndrome
U
نشانگان سه ایکسی
the triple entent
U
ائتلاف سه گانه
triple precision
U
دقت سه برابر
triple precision
U
با دقت سه برابر
triple point
U
نقطه سه گانه
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
triple ignition
U
احتراق سه برقی
triple bond
U
پیوند سه گانه
triple option
U
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
triple bars
U
مانع در پرش اسب با 3 تیرموازی
triple address
U
با نشانی سه گانه
triple jump
U
پرش سه گام
triple tail unit
U
تختهدم سهپرده
up the pole
U
گرفتار در تنگنا واقع شده
pole
U
تیردارکردن
four pole
U
چهار قطبی
pole ax
U
با تبرچکش کشتن
pole ax
U
تیر چکش دار
pole ax
U
تبرزین
two pole
U
دو پل
pole
U
پایه
pole
U
دستک
pole
U
نیزه پرش با نیزه
pole
U
دسته بلند چیزی
pole
U
تیر چراغ برق
pole
U
قطب دار کردن
pole
U
با تیر یا دیرک محکم کردن
pole
U
لهستانی
pole
U
قطب
pole
U
نیش ماگنترون
pole
U
میله پرچم
pole
U
تیر
pole
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole
U
دکل
pole
U
شمع
pole
U
قطب باطری
magnet pole
U
قطب اهنربا
magnetic pole
U
قطب مغناطیسی
single pole
U
تک قطب
double pole
U
دو قطبی
double pole
U
با دو قطب
tent pole
U
تیر چادر
tent pole
U
دیرک چادر
the north pole
U
قطب شمال
ranging pole
U
شاخصهای مسافت یابی
communicating pole
U
قطب کمکی
ski pole
U
چوب اسکی بازی
pole horse
U
اسب نزدیک به لبه داخلی مسیر
single pole
U
چوبدستی تکی اسکی
field pole
U
قطب میدان
elevated pole
U
قطب نافر
flag pole
U
میله پرچم
ski pole
U
چوبدست اسکی
salient pole
U
قطب برجسته
ridge pole
U
کش دیرک افقی چادر
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
rel pole
U
قطب قرمز
spinnaker pole
U
تیری که بادبان 3 گوشه به ان وصل میشود
elevated pole
U
قطب راصد
positive pole
U
قطب مثبت
pole horse
U
اسب کنار مال بند
pole climbing
U
از تیر بالا رفتن
pole climber
U
رکاب
pole charge
U
خرج میلهای
pole charge
U
خرج دستکی
internal pole
U
قطب داخلی
pole changing
U
تعویض قطب
pole changer
U
تعویض کننده قطب
pole changer
U
تغییردهنده قطبش
pole armature
U
ارمیچر قطبی
pole arc
U
قوس قطب
liberty pole
U
چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
neutral pole
U
قطب خنثی
negative pole
U
قطب منفی
pole horse
U
یابوی عصار خانه
pole jumping
U
پرش با تیر
pole jumping
U
جست
pole vaulting
U
پرش با نیزه
pole vaulter
U
پرنده با نیزه
main pole
U
قطب اصلی
pole tips
U
نوکهای قطب
pole strength
U
شدت قطب
pole sitter
U
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
head pole
U
تیری که از پشت اسب تاکنارسرش ادامه دارد
pole shoe
U
کفش قطب
pole shoe
U
کفشک قطب
pole plate
U
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
pole pitch
U
گام قطب
pole piece
U
قطبک
pole of development
U
قطب توسعه
pole mast
U
دیرک یک پارچه
pole mast
U
دکل یک تیکه
pole jumping
U
با گرفتن چوب در دست
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
wound pole
U
قطب مرکب
wooden pole
U
دکل چوبی
wooden pole
U
تیر چوبی
whisker pole
U
تیر وصل به دکل برای بادبانی دور از باد
Pole Star
U
Polaris
Pole Star
U
ستاره قطبی
Pole Star
U
جدی
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
pole vault
U
پرش با نیزه
pole vault
U
بانیزه پریدن
pole vaults
U
پرش با نیزه
pole vaults
U
بانیزه پریدن
tubular pole
U
دکل لولهای
curtain pole
U
پایهپرده
doubles pole
U
تیردوتایی
North Pole
U
قطب شمال
pole position
U
آغازگاه
[ستاره شناسی]
[ارتش]
pole position
U
جلوتر از همه در صف
[مسابقه]
barge pole
U
چیز غیر قابلاعتماد
tail pole
U
کابلخارجی
singles pole
U
تکپایه
roof pole
U
سقفبلند
pole tip
U
سرنوکتیزچوباسکی
pole shaft
U
چوباسکی
pole grip
U
دستهمتصلبهدست
plain pole
U
پایهمسطح
pike pole
U
کلنگدوسردستهبلند
fluted pole
U
پایهزهدار
analogous pole
U
شبه قطب
anchor pole
U
دیرک مهار
commutating pole
U
قطب جابجاگری
commutating pole
U
قطب کمکی
to pole any thing up or down
U
چیزیرا سوی بالایا پایین هل دادن
barber's pole
U
پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
consequent pole
U
قطب فرعی
South Pole
U
قطب جنوب
armature pole
U
قطب ارمیچر
the south pole
U
قطب جنوب
single pole cutout
U
فیوز تک پل
extended pole piece
U
قطبک دراز شده
commutating pole converter
U
تبدیل گر قطب کمکی
pole changing motor
U
موتور با قطبهای قابل تعویض
commutating pole generator
U
مولد با قطب جابجاگر
split pole converter
U
تبدیل گر با انشقاق قطب
magnetic north pole
U
قطب شمال مغناطیسی
split pole motor
U
موتور کمکی
split pole motor
U
موتور با قطب چاکدار
communicating pole winding
U
سیم پیچی قطب کمکی
celestial north pole
U
قطب شمال عالم
magnetic pole sterngth
U
شدت قطب مغناطیسی
pole post clamp
U
ترمینال
horn of pole piece
U
شاخ قطبک
flage pole position
U
موقعیت میله پرچمی
free magnetic pole
U
قطب مغناطیسی ازاد
shaded pole motor
U
موتور با قطب سایه دار
double pole circuit breaker
U
دوقطبمدارشکننده
celestial body south pole
U
قطب جنوب عالم
single pole circuit breaker
U
مدارتکفطبشکننده
not touch something with a ten-foot pole
<idiom>
U
تصمیم گیری چیزی به طور کامل
the switch is on
U
چراغ برق روشن است
the switch is on
U
کلید برق باز است
tr switch
U
کلید فرگیر
the switch is on
U
برق جریان دارد
switch over
U
تعویض کردن برق
switch off
U
قطع جریان برق
to switch on
U
طرف صحبت کردن
the switch
U
فن رو دست
n way switch
U
گزینه N راهی
on off switch
U
گزینه قطع و وصل
three way switch
U
کلید تبدیل
x y switch
U
کلید ایکس- ایگرگ
to switch off
U
رابادیگری قطع کردن
two way switch
U
کلید دو راهه
on-off switch
U
دکمهروشنوخاموش
two way switch
U
قطع و وصل کننده برق از دوطرف
on/off switch
U
دکمهروشنوخاموش
to switch off
U
خاموش کردن
to switch on
U
روشن کردن
to switch on
U
اتصال دادن جریان دادن
to switch off
U
قطع کردن اتصال
one way switch
U
کلید یک پل
one way switch
U
کلید یکراهه
switch
U
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
four way switch
U
کلید صلیبی
switch
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch
U
وصل کردن برق
switch
U
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch
U
سوزن دوراهی
switch
U
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com