English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trim size U اندازه طبیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trim <adj.> U مرتب
trim U اراستن
trim U درست کردن
trim U صاف کردن
trim U نشست
trim <adj.> U منظم
trim U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim U موقعیت تخته موج دراب
trim U زینت دادن
trim U پیراستن
trim U اراسته
trim U هرس کردن زدن حواشی وزواید
trim U کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim U تودوزی وتزئینات داخلی اتومبیل
trim U تر وتمیز
trim U مرتب پاکیزه
trim U پیراسته
trim U تراشیدن چیدن
trim U موقعیت قایق دراب
trim U پاک کردن
out of trim U نادرست
out of trim U نامرتب
trim U وضع حالت
trim for take off U سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
trim U پرداخت
trim U یکنواخت کردن با قیچی
trim forward U نشست سینه
in perfect trim U کاملا اراسته یا اماده
trim aft U نشست پاشنه
trim aft U stern by trim: syn
wheel trim U قالپاق
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
trim by stem U forward trim
trim by stern U aft trim
trim forward U stem by trim :syn
trim ring U حلقهدورشعله
trim tanks U مخازن تعادل ناو
trim panel U آرایندهتختهمیانی
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
of an out size U بیرون از اندازه
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size U چسب زنی اهارزدن
size U بر اورد کردن
size U وسعت
(the) size of it <idiom> U به شکلی که است
to size up U را براوردکردن
to size up U اندازه
that is about the size of it U حقیقت امراین است
that is about the size of it U همینطور است
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
over size U بزرگتر از اندازه
size U قالب
size U مقدار
size U قد
size U چسب زدن
size up <idiom> U بسته به شرایط ،برانداز کردن
size U اندازه بعدساختمان
size U اندازه
size U اهار زدن
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
what is your size? U شما چیست
size U بزرگی
size U به اندازه کردن
what is your size? U اندازه
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
point size U اینچ
man size U اندازه مناسب یک مرد
nominal size U اندازه اسمی
sample size U حجم نمونه
nuclear size U اندازه هسته
minimum size U اندازه حداقل
nominal size U اندازه نامی
sample size U بزرگی نمونه
type size U اندازه فونت
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
cut down to size <idiom> U ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
size tolerance U تلرانس اندازه
size stick U قالب اندازه گیری
size effect U تاثیر اندازه
type size U اندازه حروف
size control U کنترل اندازه
size constancy U ثبات اندازه
screen size U اندازه صفحه
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
sample size U مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size U تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
size stick U الت اندازه گیری پا
full size U اندازه طبیعی
accuracy to size U دقت اندازه گذاری
accurate to size U دقت در اندازه گرفتن
atomic size U اندازه اتم
atomic size U اندازه اتمی
attack size U اندازه تک
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
basic size U اندازه اصلی
basic size U اندازه اولیه
block size U اندازه کنده
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه بلاک
body size U اندازه بدن
life-size U اندازه واقعی
life-size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life size U اندازه واقعی
full size U بخ مقیاس یک به یک
full-size U اندازه طبیعی
full-size U بخ مقیاس یک به یک
pint size U پست
pint size U خرد ناچیز
pint size U کوچک
pint size U باندازه سرسنجاق
pint-size U پست
pint-size U خرد ناچیز
pint-size U کوچک
pint-size U باندازه سرسنجاق
life size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
cut to size U به اندازه بریدن
it is the size of a sparrow U باندازه یک گنجشک است
fractional size U اندازه کسری
lessin size U خردتر
hypostatize or size U ذات جدا دانستن
hypostatize or size U شخصیت دادن به
of a large size U بزرگ
hypostatize or size U مسلم فرض کردن
it is four times my size U چهاربرابر
it is four times my size U من است چهارتای من است
king size U بزرگ
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
neat size U اندازه خالص
fit size U اندازه مناسب
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
design size U اندازه طرح
design size U اندازه نامی
effective size U اندازه موثر
limiting size U اندازه محدود
lessin size U کوچکتر
family size U تعداد افراد خانواده
file size U اندازه فایل
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
size of a statistical sample [N] U تعداد کل داده های آماری
data word size U اندازه کلمه داده
effective size of grain U اندازه موثرذرات
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
paricle size analysis U دانه بندی کردن
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
effective size of grain U قطر موثر ذرات
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com