Perdic | tree network | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tree network U	شبکه درختی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tree bench [bench encircling a tree trunk] U	نیمکت [دور تنه ] درخت
	network U	شبکه
	network U	اتصال
	network U	شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
	network U	اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
	network U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	sub network U	شبکه فرعی
	network U	شبکه سیم کشی
	network U	شبکه توری
	network U	شبکه ارتباطی
	network U	وابسته به شبکه
	network U	نمودار
	y network U	شبکه ستاره
	cooperative network U	شبکه همیاری
	network administrator U	سرپرست شبکه
	multisystem network U	شبکه چند سیستمی
	multistar network U	شبکه چند ستارهای
	democratic network U	شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
	despotic network U	شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
	computer network U	شبکه کامپیوتری
	closed network U	شبکه بسته
	network analysis U	تحلیل شبکه
	network analyser U	تحلیل کننده شبکه
	network analyser U	شبکه کاو
	communication network U	شبکه ارتباط
	communication network U	شبکه مخابراتی
	communication network U	شبکه ارتباط و مخابرات
	communication network U	شبکه ارتباطی
	company network U	شبکه همکار
	network architecture U	معماری شبکه
	distributed network U	شبکه توزیع شده
	distributed network U	شبکه توزیعی
	ladder network U	شبکه نردبانی
	wireless network U	شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
	heterogeneous network U	سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
	heterogeneous network U	شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
	hierarchical network U	شبکه سلسله مراتبی
	network of pipes U	شبکه لوله کشی
	two terminal network U	شبکه دو قطبی
	isochronous network U	شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
	lattice network U	شبکه توری منظم
	network communication U	ارتباطشبکهای
	distribution network U	شبکه پخش
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	logic network U	شبکه منطقی
	feedback network U	شبکه فیدبک
	local network U	شبکه محلی
	filter network U	شبکه ی صافی
	fixer network U	شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
	four terminal network U	شبکه چهار قطبی
	network port U	قسمتکارباشبکهاینترنت
	value added network U	ارزش اضافی شبکه
	network chart U	نمودار شبکه
	telecommunication network U	شبکه مخابرات
	neural network U	سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
	star network U	شبکه ستارهای
	sorting network U	شبکه مرتب کردن داده ها
	neural network U	شبکه عصبی
	novell network U	شبکه نوول
	synchronous network U	شبکه همزمان
	network socket	سوکت شبکه [کامپیوتر]
	public network U	شبکه عمومی
	radar network U	شبکه ی رادار
	regional network U	شبکه منطقهای
	research network U	شبکه پژوهشی
	telephone network U	شبکه تلفن
	telecommunication network U	پبکه ارتباطات
	ring network U	شبکه حلقوی
	switching network U	شبکه راه گزینی
	ring network U	شبکه حلقهای
	network version U	نسخه شبکه
	network circuit U	اتصال شبکه
	network computer U	نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
	company network U	شبکه شرکت
	campus network U	شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
	bus network U	سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
	network server U	خدمتگزار شبکه
	network stracture U	ساختار شبکه
	network structure U	ساختار شبکهای
	network circuit U	مدار شبکه
	network topology U	جانمایی شبکه
	network topology U	چگونگی استقرار شبکه
	network topology U	توپولوژی شبکه
	network socket	پریز شبکه [کامپیوتر]
	network theory U	نظریه شبکه
	systems network architecture U	معماری شبکه سیستم ها
	switched network backup U	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
	wide area network U	شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
	leased line network U	شبکه با خطوط استیجاری
	local area network U	کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
	star network topology U	شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
	systems network architecture U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
	local area network U	شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
	network interface card U	کارت میانجی شبکه
	multiple access network U	شبکه با دسترسی چندگانه
	metropolitan area network U	شبکه گسترده در مسافت محدود.
	low voltage network U	شبکه ی فشار ضعیف
	token ring network U	شبکه نشانه حلقهای
	token bus network U	EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
	passive four terminal network U	شبکه چهار قطبی بی اثر
	long haul network U	شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
	three phase supply network U	شبکه سه فاز
	local area network U	شبکه ناحیه محلی
	local area network U	شبکه کوتاه پوشش
	local area network U	شبکه محلی
	network operating system U	سیستم عامل شبکه
	wide area network U	شبکه گسترده
	wide area network U	شبکه راه دور
	national broadcasting network U	شبکهجهانیپخشبرنامه
	frequency dividing network U	شبکه تقسیم فرکانس
	centralized network configuration U	ساختار شبکهای متمرکز
	frequency dividing network U	اتصال مقسم فرکانس
	client server network U	شبکه خدمتگزار- مشتری
	private broadcasting network U	شبکهپیشبینیخصوصی
	automatic digital network U	شبکه عددی کامپیوتری
	decentralized computer network U	شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
	back end network U	اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
	distribution by cable network U	پخشبوسیلهسیستمکابلی
	wide area network U	شبکه بلند پوشش
	automatic digital network U	شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
	homogeneous computer network U	یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
	high voltage network U	شبکه ی فشار قوی
	Xerox Network System U	پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
	local area network U	و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
	automatic voice network U	شبکه صوتی خودکار
	tree U	مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
	tree U	سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
	before the tree U	جلو درخت
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	tree U	فرمان TREE
	the f. of a tree U	برگهای درخت
	tree U	بدرخت پناه بردن
	tree U	شاخسار
	tree U	مین میکند
	tree U	سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
	tree U	درخت
	tree U	قالب کفش چوبه دار
	tree U	درتنگنا قرا ردادن
	tree U	بشکل درخت شدن
	tree U	شجره النسب درخت کاشتن
	tree U	شجر
	network data management system U	مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
	power fed into the distribution network U	سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
	simple network management protocol U	سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
	european academic research network U	شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
	to girt a tree U	دوردرختی راپیمودن
	pulm tree U	درخت نارگیل
	stunted tree U	درخت رشد نکرده وکوتاه
	to shin up a tree U	از درختی بالارفتن
	to spray a tree U	داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
	to truncate a tree U	شاخههای درختی را زدن
	to lop a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	to girdle a tree U	پوست درخت راحلقهای بریدن
	summer tree U	شاه تیر
	summer tree U	تیرسردر
	the pith of a tree U	مغز درخت
	to prune a tree U	درختی را آراستن
	to lop a tree U	درختی را آراستن
	summer tree U	حمال
	to prune a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	the root of a tree U	ریشه درخت
	threaded tree U	درخت پیچ دار
	tree diagram U	نمودار درخت
	tree-lined U	درختکارینشده
	tree of heaven U	درخت عرعر
	tree trunk U	ساقهاصلیدرخت
	tree planting U	درختکاری
	tree sort U	مرتب کردن درختی
	tree structure U	ساخت درختی
	tree structure U	ساختار درخت
	tree structure U	ساختاردرختی
	tree pruner U	درختآرا
	tree frog U	قورباغهدرختی
	ornamental tree U	درختتزئینی
	The tree wI'll die . U	درخت خشک خواهد شد
	tree surgeon U	ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
	tree surgery U	تشریح علمی درخت
	tree traversal U	تقاطع درختی
	gum tree U	درخت صمغ
	tree house U	خانه بالای درخت
	He uprooted the tree . U	درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
	A tree is known by its fruit . <proverb> U	درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	cross-tree U	[رابط عرضی دکلها]
	walnut tree U	درخت گردو
	tree of life U	درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
	the foot of the tree U	پای درخت
	oak tree U	درخت بلوط
	tree farm U	خزانه درخت
	Deciduous tree U	درخت برگریز
	Coniferous tree U	درخت جوزدار [ از فامیل کاج ]
	lemon tree U	درخت لیمو
	date tree U	درخت خرما
	A tree is known by its fruit. <proverb> U	درخت از میوه اش شناخته مى شود.
	unordered tree U	درخت نامرتب
	huffman tree U	درختی با کمترین مقادیر
	decision tree U	درخت تصمیم
	decision tree U	اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
	decision tree U	مسیر تصمیم گیری