English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traverse station U ایستگاه پیمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traverse U اشکال
traverse U ردشدن
traverse U عبور کردن
traverse U حرکت درسمت
traverse U پیمایش کردن
traverse U حرکت سمتی پیمایش
traverse U حرکت نمایشی اسب
traverse U حرکت عرضی یا مورب
traverse U تراورس عبور کمربندکوهنوردی
traverse U تکذیب کردن دعوی
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
traverse U عبور کردن قطع کردن
traverse U خط متقاطع
traverse U جان پناه
traverse U خاکریز
traverse U مانع حائل درب تاشو
traverse U حجاب حاجز عبورجاده
traverse U معبر پیمودن
traverse U عرضی
traverse U متقاطع
traverse U طی کردن
traverse U گذشتن از
traverse U گردش
traverse U حرکت
traverse U پیمودن
traverse U مسیر
hand traverse U تراورس با دست
closed traverse U پیمایش بسته
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
cross traverse U تراورس عرضی
traverse rod U محلهایعبور
traverse arch U قوسعرضی
directional traverse U پیمایش سمتی
girdle traverse U عبور کمربندی
closed traverse U خطوط متقاطع
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
traverse leg U شاخه پیمایش
traverse leg U ساق پیمایش
traverse of an indictment U رد کفیر خواست
traverse of an indictment U تکذیب کیفرخواست
To cover (traverse)long distances. U مسافت زیادی راطی کردن
on station U اماده باش بالای هدف
way station U ایستگاه رله مخابراتی
sub station U پست فرعی
on station U پروازهواپیما بالای هدف
on station U روی هدف
on station U رسیدن به هدف
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
station U پایگاه
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U درپست معینی گذاردن
station U سکون پاتوق
station U وقفه
station U جا درحال سکون
station U مرکز
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U استقرار یافتن
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U رتبه
station U پست
station U محل
station U پاسگاه
station U محل ماموریت
station U مستقرکردن
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U مقام مستقرکردن
station U ایستگاه
station U جایگاه
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
station U موقعیت اجتماعی وضع
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station U یا مقصد استفاده میشود
remote station U ایستگاه دور دست
transfer station U محل اعزام افراد
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
remote station U ایستگاه دوردست
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill U جدول محلها
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
slave station U ایستگاه فرعی
remote station U ایستگاه راه دور
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
repeater station U مرکز تقویت کننده
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
relay station U ایستگاه رله
relay station U ایستگاه واسطه
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reading station U ایستگاه خواندن
mobile station U فرستنده متحرک
master station U پست اصلی مخابرات
master station U ایستگاه اصلی
master station U شاه ایستگاه
key station U ایستگاههای کلید
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
induction station U مرکز پذیرش
homing station U رادارهای کنترل هوایی
naval station U پایگاه دریایی
railway station U ایستگاه راه اهن
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
loading station U ایستگاه بارگیری
pumping station U تلمبه خانه
work station U محل کار
orienting station U ایستگاه توجیه
observation station U دیدگاه
hydroelectric station U نیروگاه ابی
station model U مدلهواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station circle U چرخههواشناسی
receiving station U ایستگاهدریافت
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station U ایستگاه ردیابی
wireless station U ایستگاه بی سیم
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
station platform U سکویایستگاه
train station U ایستگاهقطار
transmitting station U ایستگاهارسال
underground station U ایستگاهزیرزمینی
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
polling station U حوزهرایگیری
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
railway station U ایستگاه قطار
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
wireless station U فرستنده
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
station house U ایستگاه کلانتری
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station car U اتومبیل استیشن
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station U محل انتقال افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
telephone station U جایگاه تلفن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station U مرکز مشترک
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
close station U افراد بدو مرخص
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
boat station U جای خدمه قایق
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station U پایگاه جنگی
battle station U پایگاه رزمی
gas station U پمپ بنزین
power station U کارخانه برق
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
filling station U پمپ بنزین
close station U خدمه بدو مرخص
climatological station U ایستگاه هواشناسی
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
change of station U تغییر محل ماموریت
central station U نیروگاه مرکزی
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
weather station U ایستگاه هوا شناسی
weather station U ایستگاه هواشناسی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
fire station U پست اتش نشانی
space station U پایگاه فضایی
fire station U مرکز اتش نشانی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
power station U ایستگاه مولدنیرو
amateur station U فرستنده تفننی
power station U نیروگاه
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com