English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
transport means U وسیله بارکشی یاحمل ونقل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
means of transport U وسائط نقلیه
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
Other Matches
he means well U قصد بدی ندارد
he says what he means U مقصودخودراصریحابیان میکند
by all means <adv.> U حتما
How . In what way. By what means. U چطور؟
Certainly not! [By no means!] U مطمینا نه ! [به هیچ وجه !]
by all means U با تمام وسائل
by all means U هر طورباشد
by all means U بهمه حال
he means well U نیتش خوب است
i do not know what he means U نمیدانم مقصودش چیست
means are not a U وسایل فراهم نیست
by no means U به هیچ وجه
by means of U به وسیله
by f. means U ملایمت
by f. means U بامدادا
by all means U بهر قیمت که باشد
by some means or other <adv.> U هیچ چیز [اصلا]
means U وسیله
means U توانائی درامد
means U استطاعت وسایل
means U وسایل
means U درامد
means U دارایی
means U توانایی
means U استطاعت
by all means <adv.> U کاملا
means U دارائی
means U وسائل
by all means <adv.> U قطعا
not even by [not even through] [not even by means of ] U نه حتی به وسیله [به طریق]
lack of means U عدم تمکن
he means mischief U است
he means mischief U مقصودش شیطنت
aman of means U ادم دارایا با استطاعت
fraudulent means U وسائل متقلبانه
means against rust U ابزارهای گرد زدا
ends and means U هدف و وسیله
means objects U اشیاء وسیله
blocking the means U سد ذرایع
to live beyond one's means U بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
means test U سنجش استطاعت مالی
means tests U سنجش استطاعت مالی
By no means . By no account . به هیچ وجه
By no manner of means . U بهیچ وجه من الوجوه
the means and the extremes U دو میان و دو کرانه
square means second p U مجذوریعنی توان دوم
means of production U وسایل تولید
means of production U ابزار تولید
means-tested U متغیرغیروابسته
ways and means U طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
The means of payment will appear unchanged. U شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing. U ابدا"چنین چیزی نیست
this word means a dog U معنی این کلمه سگ است
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
means of attaining one'd end U وسیله رسیدن بمقصود
the end sanctifies the means U خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
this word means a dog U این واژه یعنی سگ
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
means end relations U روابط وسیله- هدف
means end learning U یادگیری وسیله- هدف
means end expectation U انتظار وسیله- هدف
committee of ways and means U کمیسیون مالی
through transport U حمل یکسره
transport U بارکش
transport U انتقال دادن
transport U نفی بلد کردن
transport U از خود بیخودشدن از جا در رفتن
transport U حمل ونقل
transport U وسیله نقلیه
transport U ترابری حامل
transport U حمل و نقل
transport U حمل ونقل کردن حمل کردن
transport U حمل
transport U نقل و انتقال
transport U بارکشی
transport U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport U نقل وانتقال دادن
transport U انتقال از یک مسیر به دیگری
transport U ترابری
transport U ترابری کردن
transport U بردن
transport U حمل کردن
This new frontier incident probably means war. U این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
water transport U ناقلآب
transport by rail U حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
transport industry U صنعت حمل و نقل
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
transport business U صنعت حمل و نقل
transport trade U صنعت حمل و نقل
transport business U تجارت حمل و نقل
transport industry U تجارت حمل و نقل
transport trade U تجارت حمل و نقل
container transport U حمل و نقل بوسیله کانتینر
transport of goods U رفت و آمد بار
transport caf U غذاخوریکنارجادهمخصوصرانندگانکامیون
transport number U عدد انتقال
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
bulk transport U حمل بار به صورت فله
motor transport U حمل و نقل موتوری
mode of transport U نوع حمل و نقل
mode of transport U روش حمل
attack transport U ناو ترابری نیروی تک
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
cargo transport U هواپیمای ترابری
combined transport U حمل و نقل ترکیبی
transport of goods U حمل و نقل بار
transport car U وسیله نقلیه
cost of transport U کرایه
cost of transport U قیمت حمل ونقل
domestic transport U حمل و نقل داخلی
motor transport U حمل ونقل به وسیله خودرو
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
multimodal transport U حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
multimodal transport U حمل مرکب
transport division U قسمت حمل و نقل
transport charges U کرایه
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
soil transport U جابجا کردن خاک
tape transport U حامل نوار
soil transport U حمل خاک
multimodal transport U حمل و نقل چند نوعه
amphibious transport ship U ترابر اب خاکی
multimodal transport operator U عامل حمل و نقل چند نوعه
road transport vehicle U ماشین باری
magnetic tape transport U انتقال نوار مغناطیسی
magnetic tape transport U گرداننده نوار مغناطیسی
air transport group U گروه ترابری هوایی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
combined transport document U اسناد حمل ترکیبی
combined transport operator U عامل حمل و نقل ترکیبی
road transport vehicle U کامیون
amphibious transport dock U ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
air transport operation U عملیات ترابری هوایی
air transport liaison officer U افسر رابط ترابری هوایی
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
Berlin Transport Authority [BVG] U اداره ترابری برلین
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com