Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transcription of seismic waves
U
آوانویسیارتعاشزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detection of seismic waves
U
ردیابامواجمرتعش
amplification of seismic waves
U
تقویتکنندهامواجمتزلزل
visualization of seismic waves
U
تجسمارتعاشاتزمینلرزه
transcription
U
رونویسی استنساخ
transcription
U
سواد برداری رونوشت
transcription
U
اوانویسی
transcription
U
ضبط الکتریکی
transcription
U
استنساخ
transcription
U
نسخه برداری سواد
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
seismic
U
وابسته به زمین لرزه مرتعش
seismic
U
متزلزل
seismic focus
U
کانون زلزله
seismic wave
U
ارتعاشاتزمینلرزه
seismic loads
U
سربارهای زلزله
seismic method
U
روش زلزله نگاری
seismic belt
U
کمربند زلزله
waves
U
هیجان
waves
U
موج
waves
U
خیزاب
waves
U
فر موی سر دست تکان دادن
waves
U
موجی بودن موج زدن
waves
U
موج رادیویی
waves
U
موج زدن
new waves
U
نیوویو
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
radio waves
U
امواج رادیویی
metric waves
U
موجهای متری
incoherent waves
U
امواج همدوس
hertzian waves
U
امواج هرتز
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
the waves of the sea
U
امواج دریا
the waves of the sea
U
خیزابهای دریا
thermal waves
U
امواج گرمایی
train of waves
U
قطار موج
crashing waves
U
امواج خروشان
ground waves
U
امواج زمینی
gravity waves
U
امواج ثقلی
shock waves
U
موج ضربهای
shock waves
U
موج ضربه
shock waves
U
موج ضربت
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves
U
صوت
tidal waves
U
امواج جزرومدی
tidal waves
U
موجهای پس از زمین لرزه
sound waves
U
موج صوتی
gravitational waves
U
امواج جاذبه
gravitational waves
U
امواج گرانشی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
brain waves
U
امواج مغزی
bed waves
U
موج بستر
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves
U
موجهای هجوم
deep water waves
U
موجهای زیرابی
The waves were mountain - high .
U
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The infantry attacked in waves .
U
پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com