Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
U
داده پیام دریافتی
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
U
امد و شد حمل و نقل
traffic
U
تجارت هدایت شده
traffic
U
انتقال دریانوردی
traffic
U
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
through traffic
U
عبور یکسره
through traffic
U
امد و رفت ترانزیتی
through traffic
U
ترافیک ترانزیتی
through traffic
U
شد امد ترانزیتی
one-way traffic
U
عبوریکطرفه
two-way traffic
U
محلعبوردوطرفه
traffic
U
نقل
traffic
U
گذشتن
traffic
U
حرکت سیر
traffic
U
امد و رفت
traffic
U
تردد کردن
traffic
U
امد وشدکردن
traffic
U
مخابره
traffic
U
کالا
traffic
U
شد وامد
traffic
U
امد وشد رفت وامد
traffic
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
U
عبور و مرور
traffic
U
رفت و امد
traffic
U
مبادله کالا
traffic
U
تجارت
traffic
U
تجمع مدافعان
traffic
U
تجارت غیرقانونی
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
U
امد و شد
traffic
U
ترافیک
traffic
U
داد وستدارتباط کسب
traffic peak
U
حداکثر عبور و مرور
traffic peak
U
تیزه شد امد
traffic intensity
U
شدت عبور و مرور
airfield traffic
U
عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic
U
عبور و مرور فرودگاه
traffic release
U
ساعت عبور ازاد خودروها
traffic paint
U
خط کشی راه
traffic lane
U
خط شد امد
density of traffic
U
تراکم رفت و امد
traffic flow
U
کشش عبور ومرور
container traffic
U
تراکم حمل و نقل کانتینرها
traffic induit
U
ترافیک القایی
traffic induit
U
شد امد القایی
bus traffic
U
رفت و امد اتوبوسها
bus traffic
U
عبور و مرور اتوبوسها
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic lane
U
مسیر عبور و مرور
traffic sign
U
تابلو علایم
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
traffic stud
U
سنگ راه
traffic stud
U
گلمیخ چهارگوش
traffic volume
U
حجم امد و شد
traffic volume
U
بار شد و امد
transit traffic
U
عبور ترانزیتی
traffic circle
U
دایرهی یک طرفه
traffic circles
U
دایرهی یک طرفه
merging traffic
U
ترافیکخیابانفرعیاتوبان
traffic stream
U
جریان رفت و امد
traffic light
U
چراغ راهنمایی
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
traffic sign
U
علامت عبور و مرور
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
نشانه روشن
traffic stream
U
جریان امد و شد
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
traffic lanes
U
خطترافیک
induced traffic
U
ترافیک القایی
generated traffic
U
شد امد ایجادی
road traffic
U
امد وشد خیابان
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
telephone traffic
U
ترافیک تلفنی
freight traffic
U
رفت و امد بار
local traffic
U
رفت و امد محلی
tidal traffic
U
امد و شد ناقرینه
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic
U
رفت و امد خیابان
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
inbound traffic
U
مسیر خارج از کشور
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor traffic
U
رفت و امداتومبیلها
gyratory traffic
U
شد امدچرخشی
gyratory traffic
U
امد و شد چرخنده
public traffic
U
رفت و امد همگانی
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
tidal traffic
U
شد امدنابرابر
traffic control
U
کنترل عبور و مرور
traffic density
U
تراکم امد و شد
traffic density
U
فشار امد وشد
eligible traffic
U
حد عبورمجاز مسیرها
eligible traffic
U
عبور و مرور مجاز
traffic density
U
سنگینی شد امد
traffic density
U
پرپشتی شد امد
traffic flow
U
کشش ترافیک
density of traffic
U
پر پشتی امد و شد
traffic density
U
شدت عبور و مرور
traffic density
U
تراکم عبور و مرور
traffic density
U
تکاشف عبور و مرور
traffic control
U
کنترل ترافیک
traffic control
U
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic court
U
دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court
U
دادگاه عبور و مرور
traffic court
U
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic cut
U
تقاطع دو جریان عبور و مرور
traffic cut
U
گره شد امد
density of traffic
U
تراکم ترافیک
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
The traffic is heavy.
U
ترافیک سنگین است.
There is heavy traffic.
U
ترافیک سنگین است.
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
turning traffic
U
ترافیک پیچ دار
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
to regulate the traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
traffic congestion
U
راهبندان سنگین
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
moving traffic
U
ترافیک در حال حرکت
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
incoming traffic
U
جاده وسایل که می آیند
stop-and-go traffic
U
ترافیک سپر به سپر
traffic designer
U
نقشه کش رفت و امد
dense traffic
U
ترافیک سنگین
air traffic
U
رفت و آمد هواپیمایی
heavy traffic
U
ترافیک سنگین
to be closed to
[all]
traffic
U
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
outgoing traffic
U
جاده به راستای بیرونی
traffic jam
U
ترافیکوراهبندانسنگین
traffic warden
U
فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
telephone traffic recorder
U
ثبات ترافیک
traffic on public roads
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
road traffic offences
U
جرائم راهنمایی و رانندگی
high speed traffic
U
ترافیک سریع
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
goods traffic
[British E]
U
رفت و آمد بار
goods traffic
[British E]
U
حمل و نقل بار
daylight traffic line
U
خط منع ایاب ذهاب روزانه
high speed traffic
U
رفت و امدسریع
high speed traffic
U
امد شد سریع
rush-hour traffic
U
ساعت شلوغی ترافیک
rush-hour traffic
U
وقت شلوغ رفت و آمد
to block
[hold up]
(the) traffic
U
جلوی رفت و آمد را گرفتن
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
مانع ترافیک شدن
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
رفت و آمد را سد کردن
continuous traffic line
U
خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line
U
خط پر امد و شد
broken traffic line
U
خط گسسته برای امد و شد
broken traffic line
U
خط چین برای امد و شد
airport traffic area
U
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
domestic air traffic
U
رفت وامد هواپیماهای داخلی
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
traffic signals ahead
U
چراغراهنمایپیشرواست
to regulate the flow of traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
a low-traffic road
U
خیابان کم رفت و آمد
to bring traffic to a standstill
U
ترافیک را متوقف کردن
to block
[hold up]
(the) traffic
U
ترافیک را نگه داشتن
domestic intercity freight traffic
U
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
Turn left at the traffic lights.
از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
single lane
[file]
traffic
U
ترافیک تک خطی
in the case of traffic jam
[congestion]
U
هنگام راهبندان سنگین
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
air traffic control clearance
U
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
to shift freight traffic from road to rail
U
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
air traffic control radar system
U
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
to divert
[British E]
/ detour
[American E]
[the]
traffic
U
منحرف کردن ترافیک
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
محل ماموریت موضع
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
U
مربوط به پست
post-
U
چوب تقویت
post-
U
جرز
post-
U
تیرعمودی
post-
U
پایگاه
post-
U
عجله
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
پست نظامی
post-
U
پاسگاه
post-
U
مقام مسئولیت
post-
U
شغل
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
بدیوار زدن
post-
U
تیر
post-
U
دیرک ستون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com