Perdic | traffic intensity | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	traffic intensity U	شدت عبور و مرور

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	intensity U	سختی
	intensity U	اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
	intensity U	شدت اتش حجم
	intensity U	شدت فزونی
	intensity U	نیرومندی
	intensity U	قوت کثرت
	intensity U	شدت
	intensity U	زیادی
	intensity of gravity U	شدت با زیادی جاذبه
	dual intensity U	تاکید علائم خاص
	intensity of current U	شدت جریان الکتریکی
	intensity of current U	شدت جریان
	intensity maximum U	پیشینه نور ماکسیمم نور
	stimulus intensity U	شدت محرک
	acoustic intensity U	شدت صوتی
	acoustic intensity U	شدت اکوستیکی
	intensity of gravity U	گرانی یا جاذبه زیاد
	intensity of heat U	شدت گرما
	intensity of illumination U	شدت روشنایی
	intensity of load U	شدت بار
	intensity of luminescence U	شدت پرتوافکنی
	average intensity U	شدت جریان متوسط
	intensity maximum U	حداکثر شدت
	integrated intensity U	شدت کل
	field intensity U	شدت میدان
	field intensity U	شدت میدان مغناطیسی
	intensity amplifier U	تقویت کننده شدت روشنایی
	intensity control U	پیچ رنگ
	intensity control U	کنترل شدت
	intensity of magnetization U	شدت مغناطیس گری
	intensity decrease U	کاهش شدت
	intensity distribution U	پخش شدت
	current intensity U	شدت جریان
	intensity level U	سطح روشنایی
	integrated intensity U	شدت انتگرال گرفته شده
	flux intensity U	شدت میدان مغناطیسی
	stress intensity U	شدت تنش
	response intensity U	شدت پاسخ
	luminous intensity U	شدت نورانیت
	sound intensity U	شدت نور
	magnezation intensity U	شدت مغناطیس کنندگی
	maximum of intensity U	حداکثر شدت
	radiant intensity U	شدت تابش
	luminous intensity U	شدت روشنایی
	radiation intensity U	شدت تشعشع اتمی
	radiation intensity U	شدت تابش
	rainfall intensity U	شدت بارندگی
	light intensity U	شدت نور
	labor intensity U	کارطلبی
	intensity of sound U	شدت صوت
	intensity of radiation U	شدت تشعشع
	intensity of noise U	شدت پارازیت
	labor intensity U	کاربری
	magnetic intensity U	شدت میدان مغناطیسی
	intensity of magnetization U	شدت مغناطیس کنندگی
	field intensity measurement U	دستگاه اندازه گیری شدت میدان
	instantaneous luminous intensity U	شدت نور لحظهای
	instantaneous acoustic intensity U	شدت صوت لحظهای
	intensity of rain fall U	شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
	electric current intensity U	شدت جریان الکتریکی
	electric field intensity U	شدت میدان الکتریکی
	intensity electric field U	شدت میدان الکتریکی
	magnetic field intensity U	شدت میدان مغناطیسی
	intensity of electric field U	شدت میدان الکتریکی
	intensity distribution curve U	منحنی پخش شدت
	magnetic flux intensity U	شدت فلوی مغناطیسی
	intensity of the magnetic field U	شدت میدان مغناطیسی
	intensity distribution curve U	منحنی پخش نور
	high intensity magnetic field U	میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
	two-way traffic U	محلعبوردوطرفه
	through traffic U	امد و رفت ترانزیتی
	through traffic U	ترافیک ترانزیتی
	through traffic U	شد امد ترانزیتی
	through traffic U	عبور یکسره
	traffic U	شد وامد
	traffic U	مبادله کالا
	traffic U	حرکت سیر
	traffic U	گذشتن
	traffic U	انتقال دریانوردی
	traffic U	امد و شد حمل و نقل
	traffic U	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
	traffic U	داده پیام دریافتی
	traffic U	نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
	traffic U	تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
	traffic U	اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
	traffic U	تجارت
	traffic U	تجمع مدافعان
	traffic U	امد وشد رفت وامد
	traffic U	داد وستدارتباط کسب
	traffic U	کالا
	traffic U	مخابره
	traffic U	تردد کردن
	traffic U	امد و رفت
	traffic U	عبور و مرور
	traffic U	رفت و امد
	traffic U	ترافیک
	traffic U	امد و شد
	traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه
	traffic U	تجارت غیرقانونی
	traffic U	تجارت هدایت شده
	traffic U	امد وشدکردن
	one-way traffic U	عبوریکطرفه
	traffic U	نقل
	traffic U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffic circles U	دایرهی یک طرفه
	traffic circle U	دایرهی یک طرفه
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
	traffic warden U	فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
	traffic designer U	نقشه کش رفت و امد
	traffic jam U	ترافیکوراهبندانسنگین
	merging traffic U	ترافیکخیابانفرعیاتوبان
	air traffic U	رفت و آمد هواپیمایی
	traffic lanes U	خطترافیک
	transit traffic U	عبور ترانزیتی
	traffic volume U	بار شد و امد
	traffic volume U	حجم امد و شد
	traffic peak U	تیزه شد امد
	traffic post U	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
	traffic release U	ساعت عبور ازاد خودروها
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	traffic sign U	علامت عبور و مرور
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	traffic signal U	چراغ راهنمایی
	traffic signal U	نشانه روشن
	traffic sign U	تابلو علایم
	traffic stream U	جریان امد و شد
	traffic stream U	جریان رفت و امد
	traffic stud U	سنگ راه
	traffic stud U	گلمیخ چهارگوش
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری
	traffic peak U	حداکثر عبور و مرور
	turning traffic U	ترافیک پیچ دار
	moving traffic U	ترافیک در حال حرکت
	to regulate the traffic U	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
	to be closed to [all] traffic U	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
	street traffic U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	traffic lane U	یک خط جاده برای یک مسیر
	to direct traffic through U	ترافیک را از طریق...هدایت کردن
	street traffic U	ترافیک [جاده]
	The traffic is heavy. U	ترافیک سنگین است.
	traffic congestion U	راهبندان سنگین
	to open something to [the] traffic U	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
	stop-and-go traffic U	ترافیک سپر به سپر
	heavy traffic U	ترافیک سنگین
	outgoing traffic U	جاده به راستای بیرونی
	There is heavy traffic. U	ترافیک سنگین است.
	emerging traffic U	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
	merging traffic U	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
	incoming traffic U	جاده وسایل که می آیند
	dense traffic U	ترافیک سنگین
	traffic paint U	خط کشی راه
	density of traffic U	تراکم ترافیک
	inbound traffic U	مسیر خارج از کشور
	induced traffic U	ترافیک القایی
	bus traffic U	رفت و امد اتوبوسها
	local traffic U	رفت و امد محلی
	motor traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
	public traffic U	رفت و امد همگانی
	railway traffic U	امد و شد راه اهن
	railway traffic U	عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
	road traffic U	رفت و امد خیابان
	road traffic U	ترافیک جاده ترافیک خیابان
	road traffic U	امد وشد خیابان
	motor traffic U	رفت و امداتومبیلها
	inbound traffic U	مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
	bus traffic U	عبور و مرور اتوبوسها
	airfield traffic U	عبور و مرور فرودگاه
	density of traffic U	پر پشتی امد و شد
	density of traffic U	تراکم رفت و امد
	container traffic U	تراکم حمل و نقل کانتینرها
	eligible traffic U	عبور و مرور مجاز
	eligible traffic U	حد عبورمجاز مسیرها
	freight traffic U	رفت و امد بار
	generated traffic U	شد امد ایجادی
	gyratory traffic U	امد و شد چرخنده
	gyratory traffic U	شد امدچرخشی
	airfield traffic U	عبورو مرور در فرودگاه
	traffic light U	چراغ راهنمایی
	telecommunication traffic U	ترافیک ارتباطات
	telecommunication traffic U	ترافیک مخابرات
	telephone traffic U	ترافیک تلفنی
	traffic cut U	گره شد امد
	traffic density U	تکاشف عبور و مرور
	traffic density U	تراکم عبور و مرور
	traffic density U	شدت عبور و مرور
	traffic density U	تراکم امد و شد
	traffic density U	فشار امد وشد
	traffic density U	سنگینی شد امد
	traffic density U	پرپشتی شد امد
	traffic flow U	کشش ترافیک
	traffic flow U	کشش عبور ومرور
	traffic induit U	ترافیک القایی
	traffic induit U	شد امد القایی
	traffic island U	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
	traffic lane U	مسیر عبور و مرور
	traffic cut U	تقاطع دو جریان عبور و مرور
	traffic court U	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
	tidal traffic U	امد و شد ناقرینه
	traffic lights U	چراغ راهنمایی