Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
toggle flip flop
U
الا کلنگ ضامنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flip-flop
U
نیم وارو
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip flop
U
علمیات نرمش
t flip flop
U
الاکلنگی "تی "
sr flip flop
U
الاکلنگ اس ار
rs flip flop
U
الاکلنگ ار اس
flip flop
U
حرکت تندپرنده وهواپیما
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
d flip flop
U
الاکلنگ نوع دی
flip flop
U
فلیپ فلاپ
flip flop
U
چرخ فلک
flip flop
U
باصدای چلپ چلوپ
monostable flip flop
U
الاکلنگ تک پایا
sign flip flop
U
الاکلنگ علامت نما
clocked flip flop
U
الاکلنگ با سنجش زمان
toggle
U
محور کوتاه وباریک
toggle
U
ضامن
toggle
U
تبدیل
toggle
U
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggle
U
تغییر یافتن بین دو وضعیت
toggle
U
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggle
U
قلاب
toggle
U
گیره
toggle
U
سویچ چند وضعیتی تغییر وضع دادن
toggle
U
پین
toggle
U
خار
toggle
U
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
toggle
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle
U
تبدیل کردن
flop
U
صدای چلپ باصدای تلپ افتادن
flop
U
شیوه فاسبوری
flop
U
پرش از پشت
flop
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
operation point floating
flop
U
صدای تلپ
flop
U
شکست خوردن
toggle bolt
U
پیچضامن
spring toggle
U
ضامنفنر
toggle switch
U
سویچ چند وضعیتی
toggle switch
U
کلید اهرمی
toggle joint
U
مفصل زانویی
toggle switch
U
گزینه ضامنی
toggle key
U
کلید تبدیل
toggle key
U
مبدل
toggle switch
U
کلید چندوضعیتی
belly flop
U
با شکم فرود آمدن
belly flop
U
با شکم به آب خوردن
She didnt make an impression . She was a flop .
U
یخش نگرفت
flip
U
:
flip
U
پاس سریع و کوتاه
flip
U
پر رو
flip
U
جسور
flip
U
:گستاخ
flip
U
تلنگر زدن
flip
U
پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flip
U
ضربت سبک وناگهانی
flip
U
تلنگر
flip out
<idiom>
U
از کوره در رفتن
flip
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip
U
وارو
flip
U
از خود بیخودشدن
flip
U
پشتک در هوا
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip side
U
پشت هرچیز
flip side
U
بخش ثانوی هرچیز
flip side
U
پشت صفحهی گرامافون
flip-flopped
U
نیم وارو
flip one's lid
<idiom>
U
خیلی هیجان زده شدن ،کنترل خودرا از دست دادن
flip-flopping
U
نیم وارو
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
نیم وارو
flip flap
U
یکجورترقه یا اتش بازی پشتک
flip flap
U
معلق
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
flip pass
U
پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
flip shot
U
ضربه با استفاده از مچ
flip turn
U
برگشت انتهای استخر
flip turn
U
سالتو
moebius flip
U
پشتک از جلو یا عقب در پرش
to flip a coin
U
شیریاخط کردن
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
back flip
U
نیم وارو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com