Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to writes down
U
ثبت کردن
to writes down
U
واردکردن یادداشت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
writes
U
نوشتن
writes
U
تالیف کردن
writes
U
انشاکردن
writes
U
تحریر کردن
writes
U
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes
U
ثبت رای کتبی
writes
U
رای دادن به کسی که نامش در لیست کاندیدهای حزبی نیست حذف
writes
U
کسر کردن
writes
U
سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes
U
با اب وتاب شرح دادن
writes
U
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
writes
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان یک عمل نوشتن به همراه چندعمل خوا ندن روی فایل می دهد
writes
U
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
writes
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
U
قراردادن متن یا داده روی دیسک یا نوار
he writes for the papers
U
برای روزنامه هامقاله مینویسد
he writes himself captain
U
درنوشتن خودراسروان مینامد
to writes down a person
U
چیزی برضدکسی نوشتن وازان راه اورابی اعتبارکردن
He writes with the left hand.
U
با دست چپ می نویسد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com