English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to scramble a victory U بزحمت برنده [پیروز] شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
de scramble U سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
scramble U بادست وپا بالارفتن
scramble U کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U درهم امیختن
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble U تقلاکردن
scramble U بزحمت جلو رفتن تلاش
scramble U تقلا
scramble U کوشش
scramble U املت درست کردن
scramble U درگیر شدن
scramble U درگیر شدن باهواپیمای دشمن
to scramble for a living U تقلای معاش کردن
emergency scramble U رهگیری اضطراری
scramble net U تور بار یا فرود نفرات
scramble net U پله توری
to scramble for a living U خون عرق ریختن تا نان خود را در بیاورد
to scramble for a living U برای معاش یازندگی تلاش کردن
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
moto scramble U مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
victory U پیروزی
victory U فیروزی
victory U ففر
victory U فتح نصرت
victory U فتح و ففر
victory U غلبه
victory U پیشروی
victory U فتح
victory day U روز پیروزی
moral victory U کسیکهعلیرغمشایستگیمسابقهاشراواگذارکردهاست
to ease to a victory U به سادگی برنده شدن [ورزش]
moral victory U برندهواقعی
win a victory U فاتح شدن
win a victory U پیروز شدن
victory stele U لوح پیروزی
victory lap U دور قهرمانی
pyrrhic victory U پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
secure of victory U مطمئن به پیروزی
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
to gain a victory U پیروزشدن
to gain a victory U فیروزشدن ففرکردن
to gain a victory U فاتح شدن
to gain a victory over U پیروزشدن بر
to gain a victory over U ففریافتن بر غلبه کردن بر
to win victory U پیروزشدن
to win victory U ففرکردن
to win victory U فتح کردن
gain a victory U پیروز شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com