English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to run the hazard U خودرادرمعرض مخاطره قراردادن
to run the hazard U بچیزی تن دردادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
occupational hazard U سانحه شغلی
occupational hazard U صدمه شغلی
hazard U قمار
hazard U مخاطره
hazard U خطر
hazard U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazard U بخطر انداختن
hazard U ناراحتی
hazard U ضرر
hazard U زیان
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U غرر
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
at all hazard U با هر گونه مخاطره
at all hazard U هرچه بادا باد
explosion hazard U خطر انفجار
hazard signs U علایم خطر
hazard signs U علایم امکان تولیدخطر
hazard signs U علائم خطر
lateral water hazard U مانع برکهای به موازات مسیر گوی گلف
radiation hazard U گزند تابش
safety hazard U مخاطره ایمنی
shock hazard U خطر تماس
water hazard U مانع ابی در مسیر گوی گلف
white hazard U به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد
electrical hazard U خطرصاعقه
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
potential hazard U خطر بالقوه
by hazard <adv.> U بطور تصادف
by hazard <adv.> U بطور اتفاقی
by hazard <adv.> U برحسب اتفاق
by hazard <adv.> U تصادفی
by hazard <adv.> U اتفاقا
by hazard <adv.> U تصادفا
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com