Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to palm a card
U
برگی را در دست غیباندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
palm
U
وجب
palm off
<idiom>
U
سرکسی کلاه گذاشتن
palm
U
علامت افسر ارشدی
palm
U
برگ خرما
palm
U
نشان ارشدیت وبرتری
palm
U
درخت خرما
palm
U
کش رفتن رشوه دادن
palm
U
نخل
palm
U
کامیابی
palm
U
با کف دست لمس کردن
palm
U
کف پای پستانداران
palm
U
کف هرچیزی پهنه
palm
U
نخل خرما نشانه پیروزی
palm
U
کف دست انسان
to palm off as
U
قلمداد کردن
itching palm
U
دست رشوه گیر
itching palm
U
دست گیرنده
wine palm
U
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
cocoanut palm
U
درخت نارگیل
to grease any one's palm
U
دم کسیرا دیدن
to grease any one's palm
U
سبیل کسی راچرب کردن
coconut palm
U
درخت نارگیل
bronze palm
U
نشان برگ خرمای برنزی
palm oil
U
روغن خرما
cocoa palm
U
درخت نارگیل
palm the ball
U
رانینگ
sago palm
U
نخل ساگو
itching palm
U
کف خارش دار
gold palm
U
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
Palm Sunday
U
یکشنبهی پیش از عید پاک
palm and needle
U
کفه چرمی ملوانی و سوزن
palm grove
U
بیشهنخل
He has an itching palm .
U
دستش کج است ( اهل دزدی است )
cabbage palm
U
نخل هندی
cabbage palm
U
فوفل امریکایی
palm sap
U
پیه خرما
grease one's palm
<idiom>
U
date palm
U
درخت خرما
betel palm
U
درخت فوفل
itching palm
<idiom>
U
حریص بودن
gold palm
U
نوعی نشان جنگی
palm oil
U
روغن نخل
royal palm
U
نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
I know Tehran like the palm of my hand.
U
تمام سوراخ سنبه های تهران رابلدم
To oil someones palm.
U
سبیل کسی را چرب کردن ( رشوه دادن )
to palm off a thing on aperson
U
چیزیرا با تردستی بکسی رساندن یابراوتحمیل کردن
betel nut palm
U
درخت فوفل
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
card
U
مقوا
card
U
کارت ویزیت بلیط
greetings card
U
کارتتبریک
card
U
کارت
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card
U
پنبه زنی
card
U
ورق بازی کردن
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card
U
برگه
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card
U
ماشین پرداخت پارچه
card
U
یک کارت پانچ
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card
U
ورق بازی گنجفه
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
ID card
U
شناسنامه
card
U
ورق
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
ID card
U
کارت شناسایی
card
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card
U
مین فلز برای تختههای مدار
card
U
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
U
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card
U
برگ
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
punched card
U
کارت پانچ شده
range card
U
کارت برد
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
race card
U
برنامه اسب دوانی
ram card
U
RAکارت
range card
U
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
punched card
U
کارت منگنه
red card
U
علامت اخراج اخراج بازیگر
punched card
U
کارت منگنه شده
magnetic card
U
کارت مغناطیسی
logic card
U
کارت منطقی
letter card
U
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
ledger card
U
کارت معین
key card
U
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
key card
U
کارت کلید کامپیوتر
job card
U
کارت برنامه
job card
U
کارت کار
punched card
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punch card
U
کارت منگنه
punch card
U
برگ منگنه
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
post card
U
کارت پستال
playind card
U
ورق گنجفه
paper card
U
کارت کاغذی
red card
U
کارت قرمز
interface card
U
کارت رابط
safety card
U
کارت تامین جنگ افزار
vaccination card
U
دفترچه واکسیناسیون
cash card
U
کارتمخصوصگرفتنپول
card vote
U
کنارهگیریبهنفعکسی
boarding card
U
کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
high card
U
کارتبالا
card support
U
حافظورق
green card
U
کارت سبز
card-indexes
U
رجوع شود به file card
card-index
U
رجوع شود به file card
cheque card
U
کارتشناساییمخصوصدریافتچک
index card
U
کارتشاخص - کارت Index
He is a loose card .
U
خیلی ول است
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
to get
[be given]
your card
[British E]
<idiom>
U
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
card-cut
U
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
trump card
<idiom>
U
استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
card up one's sleeve
<idiom>
U
برای روز مبادا نگهداشتن
card-carrying
U
واقعی
card-carrying
U
دو آتشه
card-carrying
U
عضو رسمی
trailer card
U
کارت پشت بند
to play one's card well
U
از فرصت خود استفاده کامل کردن
time card
U
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
tape to card
U
از نوار به کارت
summary card
U
کارت خلاصه
stub card
U
ته کارت
storm card
U
طوفان نمای دریایی
smart card
U
کارت هوشمند
visiting card
U
کارت ویزیت
visiting card
U
کارت اسم درفرانسه
visting card
U
کارت ویزیت
card-carrying
U
دارای کارت عضویت
card sharps
U
برگزن
card sharps
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharp
U
برگزن
card sharp
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
yello card
U
اخطار
yello card
U
کارت زرد
we left a card on him
U
کارتی در خانه اش گذاشتیم
safety card
U
کارت تامین اتشبار
card stacker
U
مخزن کارت
card loader
U
کارت بارکن
card jam
U
گیر کردن کارت
card image
U
تصویر کارت
card hopper
U
قسمت جهنده کارت
card hopper
U
ناودان کارت
card guide
U
راهنمای کارت
card format
U
قالب کارت
card file
U
پرونده کارتی
card punch
U
کارت منگنه کن
card punch
U
دستگاه کارت منگنه
card rack
U
طاقچه کارت
card stacker
U
کارت پشته کن
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
card sorter
U
دستگاه کارت جورکن
card row
U
سطر کارت
card reproducer
U
تولیدکننده دوباره کارت
card reader
U
کارت خوان
card rack
U
جای کارت
card field
U
فیلد کارت
account card
U
کارت حساب
card board
U
مقوای نازک
card bed
U
بستر کارتها
card aligner
U
هم تراز کننده کارت
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
calling card
U
کارت ویزیت
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
binary card
U
کارت دودویی
bin card
U
کارت مصرف محتویات فرف
card cage
U
محفظه کارت
card code
U
رمز کارت
card field
U
میدان کارت
card feed
U
خورد کارت
card face
U
رویه کارت
card deck
U
دسته کارت
card deck
U
دستینه کارت
card column
U
ستون کارت
card code
U
کد کارت
aperture card
U
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
card system
U
سیستم کارتی
input card
U
کارت ورودی
card loader
U
بار کننده کارت
playing card
U
گنجفه
credit card
U
کارت یاورقه خرید نسیه
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
drawing card
U
جالب
credit card
U
کارت اعتباری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com