Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
overdose
U
دوای زیاد خوردن
out-patient
U
بیمار سرپائی
an in patient
U
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
out patient
U
بیماریکه در بیمارستان نخوابیده ولی ازانجادستورمیگیرد
out patient
U
بیماربرونی
in-patient
U
بیمار بستریدر بیمارستان
Be patient .
U
صبر داشته باش ( حوصله کن )
To be patient with someone .
U
درمورد کسی صبر وشکیبائی نشان دادن
patient
U
شکیبا
patient
U
بردبار
patient
U
صبور
patient
U
از روی بردباری
patient
U
پذیرش
patient
U
بیمار مریض
patient
U
بیمار
patient
U
مریض
walking patient
U
مریض سرپایی
be patient to all men
U
با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
To be patient. To bear up.
U
حوصله کردن ( حوصله بخرج دادن )
pay patient
U
مریض غیر مجانی
The patient went off in a faint
U
بیمار غش کرد ( از حال رفت )
pay patient
U
مریض پولی
iam not patient of hunger
U
من نمیتوانم تاب گرسنگی رابیاورم
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...