English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thread rubber separator U میانگیر نخدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rubber separator U میان گیر لاستیکی
rubber thread U ریسمانلاستیکی
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
separator U دستگاه تجزیه
separator U فارق
separator U جدا ساز
separator U تفکیک کننده
separator U میان گیر باتری
separator U جداکننده
separator U جداساز
separator U جداگر
separator U جداکن
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
separator U الت خامه گیری
record separator U جداکننده رکوردها
cream separator U خامه گیر
group separator U جداساز گروه
wood separator U میانگیر چوبی
water separator U جداگرآب
celluloid separator U میان گیر سلولئیدی
argument separator U جداکننده شناسه
glass separator U میان گیر شیشهای باتری
field separator U جدا ساز میدان
synchronizing separator U جداکننده همزمان سازی
impluse separator U جداکننده ایمپولز
liquid/gas separator U دستگاهتجزیهایگاز
oil/gas separator U دستگاهتجزیهروغن
liquid/gas separator U مایع
thread U رگه
thread U سیم
thread U دندانه
thread U پیچ کردن
thread U دنده دار کردن مارپیچ
thread U دنده پیچ
thread U نخ یاقیطان
thread U فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread U ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread U رشته رشته شدن
thread U زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread U مثل نخ باریک شدن
thread U نخ کردن
thread U رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread U شیار برجستگی
thread U ریسمان
thread U رشته
thread U نخ
thread U بند کشیدن
thread U نخ کشیدن به
thread U موجی کردن
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread U قیطان
stepped thread U پیچ ناقص کولاس
stair thread U کف پله
external thread U دنده خارجی
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread U جهت پیچ
stepped thread U کولاس پیچی ناقص
direction of thread U سوی پیچش پیچ
cut a thread U پیچ تراشیدن
nut thread U پیچ مهره
inside thread U مارپیچ داخلی
screw thread U حدیده
inside thread U دنده داخلی قلاویز
thread tap U قلاویز
gold thread U گلابتون زر
thread the needle U پاس دقیق از بین مدافعان
mercury thread U مارپیچ جیوهای
trapezoidal thread U دندههای ذوزنقهای
screw thread U پای پیچ
warp thread U تارشیاری
weft thread U ریسمانتاریشکل
hang by a thread <idiom> U
thread take-up lever U اهرم بالا-پائینبرندهنخ
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
sewing thread U نخ خیاطی
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thread bare U فرش کهنه
thread count U [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread fineness U ظرافت نخ
thread fineness U نمره نخ
thread fineness U [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
death thread U تهدید به مرگ
thread trimmer U آرایندهنخ
acme thread شیار ذوزنقه ای
thread guide U راهنماینخ
angular thread U پیچ تحت زاویه
angular thread U پیچ وی شکل
air thread U لعاب خورشید
butterss thread U شیار اره
air thread U مخاط شیطان
rubber U ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
rubber U کائوچو لاستیکی
rubber U لاستیک
rubber U رزین
Our life is hanging by a thread . U زندگی مابه تار مویی بند است
left hand thread U پیچ چپ گرد
rubber bulb U بالبسائنده
rubber band U نوارکش
to burn rubber U بوکس و باد کردن چرخ
rubber ferrule U حلقهلاستیکیبهعصا
synthetic rubber U لاستیک مصنوعی
rubber band U نوار لاستیکی
rubber-stamping U مهر لاستیکی
rubber band U کش
rubber bands U نوار لاستیکی
rubber boot U چکمهلاستیکی
rubber bullet U پاککنتوپی
rubber bands U نوارکش
rubber bands U کش
synthetic rubber U لاستیک همگذاشت
synthetic rubber U لاستیک ساختگی
rubber mat U کنارهلاستیکی
to metallizo rubber U گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
rubber plants U درخت کائوچو
rubber-stamping U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamping U تصدیق کردن
rubber-stamps U مهر لاستیکی
rubber-stamps U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamps U تصدیق کردن
india rubber U لاستیک
india rubber U ساخته شده از لاستیک
india rubber U لاستیک هندی
rubber plant U درخت کائوچو
india rubber U کائوچو
rubber-stamped U تصدیق کردن
rubber-stamped U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamp U مهر لاستیکی
rubber stamp U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamp U تصدیق کردن
rubber stamps U مهر لاستیکی
rubber stamps U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamps U تصدیق کردن
rubber-stamp U مهر لاستیکی
rubber-stamp U با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamp U تصدیق کردن
rubber-stamped U مهر لاستیکی
cold rubber U لاستیک سرد
coral rubber U لاستیک کورال
crepe rubber U کرپ
hevea rubber U لاستیک طبیعی
hevea rubber U کائوچو
natural rubber U لاستیک طبیعی
natural rubber U کائوچو
rubber banding U مراجعه شود به GLASTIC BANDING
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
rubber bitumen U لاستیک قیری
rubber stopper U درپوش لاستیکی
rubber tile U فرش لاستیکی
rubber tube U لوله لاستیکی
butyl rubber U لاستیک بوتیل
hard rubber U لاستیک سخت
sponge rubber U ابرحمام
crepe rubber U لاستیک تخت کفش
crepe rubber U لاستیک کرپ
foam rubber U اسفنج لاستیکی
foam rubber U ابر حمام ابرلاستیکی
foam rubber U لاستیک متخلخل
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
To pick up (to lose) the thread of conversation. U رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
rubber snaffle bit U لجام لاستیکی
foam-rubber insulation U عایقاسفنجیلاستیکی
flexible rubber hose U شلنگلاستیکیانعطافپذیر
rubber covered wire U سیم با روکش لاستیکی
solid rubber tyre U لاستیککائوچوییسفت
wiper blade rubber U تیغهپاککنندهبرفپاککن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com