Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thin walled cylinder
U
استوانه جدار نازک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
walled
U
مستحکم
walled
U
بارودار
walled
U
محصور
walled
U
دیواردار
walled
U
دارای برج و بارو
walled to wns
U
شهرهای حصاردار
thin
U
تیم متوسط
thin
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thin
U
رقیق کردن
thin
U
پنجره نمایش داده شده تک خط
thin
U
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin
U
با یک فاصله کم بین دو سطح
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin
U
کم پشت کردن
thin
U
نازک شدن
thin
U
رقیق کردن لاغر کردن
thin
U
نازک
thin
U
باریک
thin
U
لاغر
thin
U
نزار
thin
U
کم چربی
thin
U
کم پشت
thin
U
رقیق
thin
U
بطور رقیق
thin
U
کم جمعیت
thin
U
کم مایه
thin
U
نازک کردن
thin
U
کم کردن
thin
U
رقیق و ابکی
thin
U
سبک
thin bearded
U
تنک ریش
thin board
U
لا
thin Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
into thin air
<idiom>
U
بطور کامل
thin bearded
U
کوسه
thick and thin
U
راسخ
thick and thin
U
در دشواری وسهولت
thick and thin
U
در هر حال
as thin as a rake
<idiom>
U
مثل نی قلیان
thin film
U
غشای نازک
thin skinned
U
دارای پوست نازک
thin skinned
U
پوست نازک
wear thin
<idiom>
U
بی ارزش شدن
through thick and thin
<idiom>
U
دربین زمانهای خوب وبد،از بین مشکلات وسختیها
out of thin air
<idiom>
U
ازهیچ یا ازهیچ جا
wafer-thin
U
بینهایتنازکومسطح
wear thin
<idiom>
U
به مرور زمان لاغر شدن
through thick and thin
U
درهمه حالی
thin skinned
U
نازک نارنجی
thin skinned
U
حساس
thin film
U
لایه نازک
as thin as lath
<idiom>
لاغر
magnetic thin film
U
غشاء نازک مغناطیسی
magnetic thin film
U
فیلم نازک مغناطیسی
thin window display
U
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
It vanished into thin air.
U
دود شد ورفت هوا
thin film circuit
U
مدار غشایی نازک
thin film memory
U
حافظه غشایی نازک
skate on thin ice
<idiom>
U
ریسک کردن
spread oneself too thin
<idiom>
U
با یک دست چند هندوانه برداشتن
thin layer chromatography
U
کروماتوگرافی لایه نازک
to vanish into thin air
<idiom>
U
دود شد و به هوا رفت
to vanish into thin air
<idiom>
U
آب شد و به زمین رفت
to vanish into thin air
<idiom>
U
گم و گور شدن
thin plate weir
U
سرریز لبه تیز
thin plate battery
U
باتری صفحه نازک
cylinder
U
غلطک
cylinder
U
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder
U
بطری گاز
cylinder
U
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder
U
استوانه
cylinder
U
سیلندر
cylinder
U
لوله
thin boards for inlaid work
U
لای مثلث
thin boards for inlaid work
U
لای بغل شیش
magnetic thin film memory
U
حافظه فیلم نازک مغناطیسی
The guy vanished into thin air .
U
طرف یکدفعه غیبش زد
Thick ( sparse , thin ) hair .
U
موی پرپشت ( کم پشت )
elevating cylinder
U
استوانهبالارونده
wheel cylinder
U
سیلندرچرخدنده
top cylinder
U
سرسلیندر
steering cylinder
U
سیلندرفرمان
hydraulic cylinder
U
سیلندرهیدرولیکی
bucket cylinder
U
زبانهسیلندر
bottom cylinder
U
نقطهسیلندر
boom cylinder
U
سیلندرهیدرولیک
arm cylinder
U
دستهاستوانه
acetylene cylinder
لوله استیلن
pickup cylinder
U
سیلندرلندشو
recuperator cylinder
U
سیلندرتجدیدنیرو
revolving cylinder
U
سیلندردورانی
wehnelt cylinder
U
استوانه ونلت
ripper cylinder
U
سیلندرچاکدهنده
two cylinder engine
U
موتور دو سیلندر
cylinder case
U
جعبهسیلندر
cylinder fins
U
تیغههای سیلندر
induction cylinder
U
استوانه القائی
induction cylinder
U
اهنربای استوانهای
guide cylinder
U
استوانه راهنما
gas from cylinder
U
گاز سیلندر
gas from cylinder
U
گاز کپسول
gas cylinder
U
بطری گاز
gas cylinder
U
سیلندر گاز
eight cylinder engine
U
موتور هشت سیلندر
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
cylinder pad
U
پایه سیلندر
cylinder lock
U
قفل میلهای
cylinder capacity
U
حجم سیلندر
cylinder liner
U
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
cylinder jacket
U
استری داخل سیلندر
cylinder head
U
سرسیلندر
cylinder gas
U
گاز داخل سیلندر
cylinder flange
U
فلانج یا لبه سیلندر
graduated cylinder
U
استوانه مدرج
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
oxygen cylinder
U
سیلندراکسیژن
recoil cylinder
U
استوانه دافع
pump cylinder
U
سیلندر پمپ
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
six cylinder engine
U
موتور شش سیلندر
cylinder block
U
بلوک سیلندر
cylinder block
U
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder baffles
U
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
ruffini cylinder
U
استوانه روفینی
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
cylinder liner
U
بوش سیلندر
actuating cylinder
U
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
single cylinder engine
U
موتور یک سیلندر
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
cylinder head gasket
واشر سرسیلندر
double acting cylinder
U
سیلندر دوطرفه
single acting cylinder
U
سیلندر یک طرفه
counter recoil cylinder
U
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
compressed-air cylinder
U
سیلندرکمپراسهوا
cylinder pressure gauge
U
فشارسنجسیلندر
cylinder vacuum cleaner
U
سیلندرجاروبرقی
disposable gas cylinder
U
سیلندرگازمصرفی
blade lift cylinder
U
سیلندربالابرندهتیغه
backward bucket cylinder
U
سیلندرسطلوارونه
lift-arm cylinder
U
سیلندردستهیبالابر
high pressure cylinder
U
کپسول فشار قوی
propane gas cylinder
U
سلندرگازپروپان
gas cylinder valve
U
شیر سیلندر گاز
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
diesel engine cylinder head
U
سرسیلندر موتور دیزلی
recuperator cylinder front head
U
سرجلوییسیلندرتجدیدنیرو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com