English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thin Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ethernet U شبکه سریع کد از فیبر نوری برای اتصال یک گره به دیگر در توپولوژی point to point نقط ه به نقط ه
ethernet U شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
ethernet U متر است
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
ethernet U گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
ethernet U مربوط به استاندارد jeee که بیان کننده روش ارسال سیگنال و پروتکلهای شبکه محلی است
ethernet U نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
ethernet U اترنت
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
thin U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thin U رقیق کردن
thin U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin U پنجره نمایش داده شده تک خط
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin U با یک فاصله کم بین دو سطح
thin U تیم متوسط
thin U کم پشت کردن
thin U نازک
thin U باریک
thin U لاغر
thin U نزار
thin U کم چربی
thin U کم پشت
thin U رقیق
thin U کم مایه
thin U سبک
thin U رقیق و ابکی
thin U رقیق کردن لاغر کردن
thin U کم کردن
thin U نازک کردن
thin U بطور رقیق
thin U کم جمعیت
thin U نازک شدن
thin skinned U پوست نازک
thin skinned U حساس
thin skinned U نازک نارنجی
through thick and thin U درهمه حالی
thin skinned U دارای پوست نازک
wafer-thin U بینهایتنازکومسطح
out of thin air <idiom> U ازهیچ یا ازهیچ جا
as thin as a rake <idiom> U مثل نی قلیان
through thick and thin <idiom> U دربین زمانهای خوب وبد،از بین مشکلات وسختیها
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
wear thin <idiom> U بی ارزش شدن
into thin air <idiom> U بطور کامل
thin film U لایه نازک
thin film U غشای نازک
thin bearded U کوسه
thick and thin U در دشواری وسهولت
thick and thin U در هر حال
thin bearded U تنک ریش
thin board U لا
thick and thin U راسخ
as thin as lath <idiom> لاغر
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
to vanish into thin air <idiom> U گم و گور شدن
to vanish into thin air <idiom> U آب شد و به زمین رفت
to vanish into thin air <idiom> U دود شد و به هوا رفت
spread oneself too thin <idiom> U با یک دست چند هندوانه برداشتن
It vanished into thin air. U دود شد ورفت هوا
skate on thin ice <idiom> U ریسک کردن
thin film circuit U مدار غشایی نازک
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
thin film memory U حافظه غشایی نازک
thin layer chromatography U کروماتوگرافی لایه نازک
thin plate battery U باتری صفحه نازک
thin plate weir U سرریز لبه تیز
thin boards for inlaid work U لای بغل شیش
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
thin boards for inlaid work U لای مثلث
Thick ( sparse , thin ) hair . U موی پرپشت ( کم پشت )
The guy vanished into thin air . U طرف یکدفعه غیبش زد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com