Perdic | thermal switch | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	thermal switch U	سویچ حرارتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thermal U	دمایی
	thermal U	مربوط به گرما
	thermal U	نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
	thermal U	کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
	thermal U	گرم
	thermal U	حرارتی
	thermal U	گرمایی
	thermal flux U	شار گرما
	thermal flux U	شار گرمایی
	thermal pollution U	الودگی گرمایی
	thermal power U	مقدار حرارتی
	thermal power U	توان حرارتی
	thermal printer U	چاپگر حرارتی
	thermal equilibrium U	تعادل گرمایی
	thermal protection U	محافظت حرارتی
	thermal ionization U	یونش گرمایی
	thermal insulation U	عایق کاری گرمایشی
	thermal insulation U	عایقکاری در برابرگرما
	thermal expansion U	انبساط حرارتی
	thermal exposure U	در معرض حرارت قرار گرفتن
	thermal exposure U	میزان جذب حرارت
	thermal fatigue U	خستگی حرارتی
	thermal gradient U	گرادیان دما
	thermal imagery U	عکاسی مادون قرمز
	thermal imagery U	عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
	thermal instability U	ناپایداری حرارتی
	thermal radiation U	تشعشع حرارتی
	thermal waves U	امواج گرمایی
	thermal spring U	چشمه اب گرم
	thermal shadow U	سایه روشن حرارتی
	thermal shadow U	سایههای حرارتی
	thermal scanning U	غربال گرمایی
	thermal resolution U	حداقل سنجش حرارت
	thermal resolution U	حداقل اختلاف حرارت
	thermal resistor U	ترمیستور
	thermal radiation U	تابش حرارتی
	thermal springs U	چشمههای اب گرم
	thermal stress U	تنش حرارتی
	thermal unit U	واحدسنجش گرما
	thermal treatment U	عملیات گرمایی
	thermal wax U	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
	thermal transfer U	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
	thermal target U	هوای گرم بالارونده برای بالون
	thermal shock U	تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
	thermal stress U	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
	thermal reservoir U	منبع گرمایی
	thermal excitation U	برانگیختگی گرمایی
	thermal sensitivity U	حس دما
	thermal devices U	ابزارهای حرارتی
	thermal decomposition U	تجزیه گرمایی
	thermal crossover U	تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
	thermal insulation U	گرمابندی
	thermal conductivity U	رسانندگی گرمایی
	thermal conductivity U	رسانائی گرمایی یا حرارتی
	thermal conductance U	گرمارسانایی
	thermal conductance U	گرمارسانندگی
	thermal capacity U	فرفیت گرمایی
	thermal battery U	باطری حرارتی
	thermal ammeter U	امپرسنج حرارتی
	thermal reservoir U	منبع گرما
	thermal dissociation U	تفکیک گرمایی
	thermal efficiency U	راندمان حرارتی
	thermal effects U	اثرات حرارتی
	thermal pollution U	آلودگی گرمایی
	thermal emission U	تابش حرارتی
	thermal energy U	انرژی گرمایی
	thermal effect U	اثر گرمایی
	thermal enrichment U	گرمافزونی
	thermal effect U	اثر گرما
	thermal agitation U	اغتشاش گرمایی
	thermal agitation voltage U	اثر گرما
	thermal coefficient of expansion U	ضریب انبساط حرارتی
	british thermal unit U	واحد بریتانیایی گرما
	british thermal unit U	واحد گرمایی بریتانیا
	coefficient of thermal expansion U	ضریب انبساط حرارتی
	differential thermal analysis U	تجزیه گرمایی تفاضلی
	lattice thermal resistivity U	مقاومت ویژه گرمایی شبکه
	thermal critical point U	نقطه تبدیل حرارتی
	thermal critical point U	نقطه توقف
	thermal critical point U	نقطه ی بحرانی حرارتی
	internal thermal resistance U	مقاومت حرارتی داخلی
	thermal wax transfer printer U	روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
	maximum junction to case thermal impedan U	مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
	on off switch U	گزینه قطع و وصل
	n way switch U	گزینه N راهی
	switch off U	قطع جریان برق
	switch over U	تعویض کردن برق
	one way switch U	کلید یکراهه
	three way switch U	کلید تبدیل
	the switch U	فن رو دست
	the switch is on U	کلید برق باز است
	the switch is on U	چراغ برق روشن است
	the switch is on U	برق جریان دارد
	one way switch U	کلید یک پل
	four way switch U	کلید صلیبی
	switch U	ترکه
	switch U	روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
	switch U	سوزن دوراهی
	switch U	شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
	switch U	قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
	switch U	یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
	switch U	نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
	switch U	یچ
	switch U	وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
	switch U	ثیر قرار میدهد
	switch U	گزینه
	switch U	راه گزین
	switch U	وصل کردن برق
	switch U	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
	switch U	چوب زدن
	switch U	سویچ برق سویچ زدن
	switch U	جریان را عوض کردن
	switch U	تعویض
	switch U	گزینه راه گزین
	switch U	راه گزیدن
	switch U	کلید
	switch U	سویچ
	switch U	تغییر جهت دادن
	switch U	نافم حرکت
	on/off switch U	دکمهروشنوخاموش
	switch U	تعویض جا
	two way switch U	قطع و وصل کننده برق از دوطرف
	tr switch U	کلید فرگیر
	to switch on U	طرف صحبت کردن
	to switch on U	اتصال دادن جریان دادن
	to switch on U	روشن کردن
	to switch off U	رابادیگری قطع کردن
	to switch off U	قطع کردن اتصال
	to switch off U	خاموش کردن
	two way switch U	کلید دو راهه
	x y switch U	کلید ایکس- ایگرگ
	on-off switch U	دکمهروشنوخاموش
	selection switch U	گزینه انتخاب
	snap switch U	کلید فنری
	software switch U	گزینه نرم افزاری
	solenoid switch U	کلید مغناطیسی
	standing switch U	رودست با مایه ارنج
	starter switch U	سوئیچ استارتر
	stepping switch U	گزینه پلهای
	switch blade U	تیغه کلید
	switch board U	صفحه کلید برق یاتلفن
	switch board U	صفحه تقسیم برق
	three phase switch U	کلید جداکننده سه فاز
	switch board U	تابلوی برق
	air switch U	کلید ضد فرگیر
	single way switch U	کلید یکراهه
	rotary switch U	کلید گردان
	selection switch U	گزینه
	selector switch U	گزینه
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	selector switch U	شماره یاب
	scanning switch U	کلید انتن
	selector switch U	کلید گردان
	selector switch U	انتخابگر
	sense switch U	گزینهء احساس
	sense switch U	سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
	rotary switch U	کلیدگردان
	rotary switch U	کلید دوار
	rotary switch U	کلید دورانی
	switch cane U	نی بوریا
	switch contact U	کنتاکت اتصال
	three pole switch U	کلید سه پل
	toggle switch U	کلید اهرمی
	toggle switch U	سویچ چند وضعیتی
	toggle switch U	کلید چندوضعیتی
	transfer switch U	کلید انتقال
	transformer switch U	کلید ترانسفورماتور
	tumbler switch U	قطع و وصل کن قپانی
	start switch U	دکمهشروعبهکار
	autofocus on/off switch U	دکمهخاموشوروشنزون
	dimmer switch U	کلیدخاموشکردنبرق
	lock switch U	کلیدقفل
	three phase switch U	ترنرسه فاز
	asleep at the switch <idiom> U	متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
	trigger switch U	دکمهبهراهانداختن
	toggle switch U	گزینه ضامنی
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	switch fire U	انتقال تیر دادن
	switch gear U	وسیله اتصال
	switch horn U	سویچ مین شاخک دار
	switch indicator U	گزینه نما
	switch line U	خط گزیده شده
	throw over switch U	کلید لولایی
	timer switch U	کلید زمانی
	switch point U	سوزن
	timer switch U	سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
	switch position U	موضع رابط دفاعی
	switch position U	موضع دفاعی بینابین
	switch register U	ثبات راه گزین
	switch storage U	انباره گزینهای
	switch lock U	دکمهقفل
	rotary switch U	گزینه چرخشی
	knife switch U	کلید چاقویی
	igniter switch U	کلید احتراق
	igniter switch U	سوئیچ احتراق
	igniter switch U	کلید راه اندازی
	hook switch U	کلید ثقلی
	power switch U	کلید قدرت
	gang switch U	کلید گروهی
	fuse switch U	کلید فیوزدار