English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermal flux U شار گرمایی
thermal flux U شار گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flux U سیلان
flux U فلوی الکتریکی
flux U فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
flux U گدازاور
flux U ماده گدازاور
flux U تغییرات پی در پی جریان
flux U تراوش
flux U ترشح
flux U فلوی مغناطیسی
flux U روان ساز
flux U ریزش
flux U سیل
flux U سرعت جریان
flux U گداختگی
flux U گداز تغییرات پی درپی
flux U اسهال خون ریزش
flux U جاری شدن گداختن
flux U اب کردن
flux U شار
flux U گدازا
flux U ذوب کننده
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal U مربوط به گرما
thermal U گرمایی
thermal U دمایی
thermal U حرارتی
thermal U گرم
luminous flux U شار نوری
luminous flux U جریان نور
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
luminous flux U جریان تشعشع در طول موج مریی
line of flux U خطوط قوا
line of flux U خط قوه
line of flux U خط شار
heat flux U شار گرما
magnetic flux U سیل مغناطیسی
welding flux U روانساز جوشکاری
static flux U شار استاتیک
soldering flux U گداز اور لحیم کاری
soldering flux U جوهر
solar flux U شار خورشیدی
radiant flux U شار تابشی
radiant flux U شاره تابان
radiant flux U درجه نشر و تراوش نیروی موجی
magnetiv flux U شار مغناطیسی
magnetic flux U شار مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic flux U خط قوه
magnetic flux U جریان مغناطیسی
heat flux U شار گرمایی
flux valve U دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
flux and reflux U جزرومد
flux and reflux U تغییرات زمانه
flux density U چگالی شاره
electromagnetic flux U شاره الکترومغناطیسی
electric flux U شار الکتریکی
flux density U چگالی شار
flux intensity U شدت میدان مغناطیسی
flux linkage U مدار فلوی مغناطیسی
electric flux U شاره برقی
flux of a vector U شاره بردار
bloody flux U اسهال خونی
conservative flux U شاره ثابت
leakage flux U شاره هرز
stray flux U شاره هرز
flux density U تراکم فشار
field flux U شاره میدان
thermal insulation U عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation U گرمابندی
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
thermal ionization U یونش گرمایی
thermal pollution U الودگی گرمایی
thermal power U مقدار حرارتی
thermal power U توان حرارتی
thermal printer U چاپگر حرارتی
thermal protection U محافظت حرارتی
thermal instability U ناپایداری حرارتی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
thermal emission U تابش حرارتی
thermal energy U انرژی گرمایی
thermal enrichment U گرمافزونی
thermal equilibrium U تعادل گرمایی
thermal excitation U برانگیختگی گرمایی
thermal expansion U انبساط حرارتی
thermal exposure U در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal exposure U میزان جذب حرارت
thermal fatigue U خستگی حرارتی
thermal gradient U گرادیان دما
thermal radiation U تشعشع حرارتی
thermal radiation U تابش حرارتی
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal wax U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal switch U سویچ حرارتی
thermal target U هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal treatment U عملیات گرمایی
thermal unit U واحدسنجش گرما
thermal waves U امواج گرمایی
thermal stress U تنش حرارتی
thermal springs U چشمههای اب گرم
thermal spring U چشمه اب گرم
thermal reservoir U منبع گرمایی
thermal reservoir U منبع گرما
thermal resistor U ترمیستور
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
thermal scanning U غربال گرمایی
thermal shadow U سایههای حرارتی
thermal shadow U سایه روشن حرارتی
thermal shock U تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal pollution U آلودگی گرمایی
thermal efficiency U راندمان حرارتی
thermal effects U اثرات حرارتی
thermal conductivity U رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance U گرمارسانایی
thermal conductance U گرمارسانندگی
thermal capacity U فرفیت گرمایی
thermal battery U باطری حرارتی
thermal ammeter U امپرسنج حرارتی
thermal agitation U اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity U حس دما
thermal conductivity U رسانندگی گرمایی
thermal effect U اثر گرمایی
thermal effect U اثر گرما
thermal dissociation U تفکیک گرمایی
thermal devices U ابزارهای حرارتی
thermal decomposition U تجزیه گرمایی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
magnetic flux density U چگالی شاره مغناطیسی
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
diffusion of magnetic flux U شاره هرز
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
line of magnetic flux U خط شار مغناطیسی
magnetic flux line U خط میدان مغناطیسی
inductive flux linkage U تزویج القائی
inductive flux linkage U پیوست القائی
zigzag leakage flux U شار پراکنده زیگزاگ
heat flux density U چگالی شار گرما
flux linking a coil U شاره پیچک
near-constant state of flux U تغییر همیشگی
flux linking a turn U شاره دوره
magnetic flux intensity U شدت فلوی مغناطیسی
magnetic flux meter U دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
critical heat flux U چگالی جریان شبکه
critical heat flux U شارحرارتی بحرانی
magnetic leakage flux U فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
thermal critical point U نقطه تبدیل حرارتی
thermal coefficient of expansion U ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point U نقطه توقف
thermal agitation voltage U اثر گرما
british thermal unit U واحد گرمایی بریتانیا
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
internal thermal resistance U مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity U مقاومت ویژه گرمایی شبکه
coefficient of thermal expansion U ضریب انبساط حرارتی
differential thermal analysis U تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
critical heat flux ratio U نسبت شار حرارتی بحرانی
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com