English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
competition U بازار ازاد
competition U رقابتهای اقتصادی در بازاری که تعدادخریداران و فروشندگان محدود نیست
competition U همکاری
competition U همچشمی
competition U مسابقه
competition U رقابت
competition U مسابقه
competition U رقابت
competition U هم چشمی سبقت جویی
competition U هم اوری
competition U سبقت جوئی
competition U هم چشمی
imperfect competition U رقابت ناقص
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
to show somebody up [in a competition] U کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
conditions of (the) competition U شرایط رقابت
atomistic competition U رقابت ذرهای
competition clause U شرط ممانعت از دخول دیگران
competition cost U هزینههای رقابتی
competition rules U قوانین رقابت
destructive competition U رقابت زیان اور
destructive competition U رقابت مخرب
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
fair competition U رقابت عادلانه
knockout competition U مسابقههای حذفی
fair competition U رقابت منصفانه
free competition U رقابت ازاد
pure competition U رقابت خالص
pure competition U رقابت محض
to show somebody up [in a competition] U از کسی جلو زدن [در مسابقه ورزشی]
workable competition U رقابت عملی
perfect competition U رقابت کامل
unfair competition U رقابت ناعادلانه
theoretical competition U رقابت نظری
pure competition U رقابت کامل
competition conditions U شرایط رقابت
monopolistic competition U رقابت انحصاری
theoretical competition U رقابت فرضی
natural competition U رقابت طبیعی
nonprice competition U رقابت غیر قیمتی
partial competition U رقابت جزئی
cut throat competition U رقابت ادمکشانه
The results of the competition were announced . U نتایج مسابقه اعلام شد
evils of imperfect competition U مضار رقابت ناقص
competition oriented pricing U قیمت گذاری رقابت امیز
cut throat competition U رقابت بیرحمانه
perfecting bail competition U رقابت کامل
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
theory of value U نظریه ارزش
value theory U نظریه ارزش
second best theory U نظریه بهترین دوم
So much for theory! <idiom> U به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
in theory U درعلم نظری
in theory U د رعالم فرض
theory U تحقیقات نظری
theory U فرضیه
theory U اصل کلی
theory U نظریه
theory U نگرش
theory U فرض علمی
theory U نگره فرضیه
theory U علم نظری
theory U فرضیه علمی تعلیم
theory U مباحث ریاصیاتی محض
theory U تئوری
theory U اصول نظری
quantum theory U نظریه کوانتومی
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
queing theory U نظریه صف
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
probability theory U نظریه احتمال
network theory U نظریه شبکه
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
one factor theory U نظریه یک عاملی
price theory U نظریه قیمت
set theory U نظریه مجموعه ها
perturbation theory U نظریه اختلال
theory of law U فلسفه حقوق
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
poisson theory U تئوری پویسن
price theory U اقتصاد خرد
probability theory U نظریه احتمالات
queuing theory U نظریه صف بندی
queuing theory U نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory U نظریه صف
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of fault U تئوری تقصیر
two factor theory U نظریه دو عاملی
set theory U تئوری مجموعه ها
theory of numbers U نظریه اعداد
theory of preformation U فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of rent U نظریه اجاره
theory of saving U نظریه پس انداز
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
three component theory U نظریه سه مولفهای
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
transformational theory U نظریه تطور
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
underconsumption theory of U cycle business
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
replacement theory U نظریه جایگزینی
representation theory U نظریه نمایش
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
sampling theory U نظریه نمونه گیری
social theory U نظریه اجتماعی
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
valence theory U نظریه والانسی
switch theory U نظریه راه گزینی
switching theory U تئوری سوئیچینگ
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
theory of accumulation U نظریه انباشته
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
game theory U نظریه بازیها
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory U نظریه بازی
game theory U تئوری بازی
general theory U نظریه عمومی
quantum theory U تئوری کوانتوم
graph theory U نظریه گرافها
graph theory U تئوری گراف
group theory U نظریه گروهها
group theory U نظریه گروهی
hartree theory U نظریه هارتری
communication theory U تئوری مخابرات
communication theory U نظریه ارتباط
communication theory U نظریه ارتباطات
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
consumption theory U نظریه مصرف
electron theory U نظریه الکترونی
electron theory U نظریه الکترونها
electron theory U تئوری الکترونی
economic theory U نظریه اقتصادی
duplicity theory U نظریه دو جزیی
equilibrium theory U نظریه تعادل
decision theory U تئوری تصمیم
facet theory U نظریه رویه ها
decision theory U نظریه تصمیم گیری
field theory U نظریه میدانی
field theory U تئوری میدان ها
field theory U نظریه اساسی میدان
continuity theory U نظریه پیوستگی
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
information theory U نظریه اگاهی
need press theory U نظریه نیاز- فشار
labor theory of value U تئوری ارزش کار
learning theory U نظریه یادگیری
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
Order theory U ترتیب جزئی [ریاضی]
local theory U نظریه اختصاصی
location theory U نظریه تعیین مکان
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
logic theory U نظریه منطقی
balance theory U نظریه توازن
quantum theory U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
automata theory U نظریه ماشینها
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
molecular theory U نظریه مولکولی
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value U نظریه ارزش کار
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اطلاعات
innovation theory U نظریه نواوری
innovation theory U این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
classical theory U نظریه کلاسیک
capital theory U نظریه سرمایه
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
kinetic theory U نظریه جنبشی
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
union [set theory] U اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
A comparison of theory and practice. U مقایسه ای از نظری و عمل.
big bang theory U خرس بزرگ
james lange theory U نظریه جیمز- لانگه
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory U نظریه رجحان نقدینگی
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
marginal productivity theory of U distribution
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
equal sacrifice theory U مالیات بایدمتناسب با قدرت پرداخت افرادباشد
equal sacrifice theory U برطبق این نظریه
affective arousal theory U نظریه برانگیختگی عاطفی
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com