English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the streets are paved with gold <idiom> U از در و دیوار شهر پول می بارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paved U سنفرش شده
paved U صاف شده
paved road U راه روکش شده
paved road U راه پوششدار
paved road U راه روسازی شده
paved ford U گدار ساخته
paved ford U ابنما
streets U خیابان
streets U کوچه
streets U خیابانی جاده
streets U مسیر
streets U راه
streets U کوی
to take to [the] streets U تظاهرات کردن
to go to the streets U فاحشه شدن
the streets are very muddy U خیابانها پراز گل است
to stroll through the streets U در خیابان ها قدم زدن
to send soldiers into the streets U سربازان را به خیابانها فرستادن
In busy (crowded) streets of Tehran . U درخیابانهای شلوغ تهران
To tramp the streets . To rush uselessly. U سگ دوزدن
A big crowd surged into the streets. U جمعیت زیادی ریخت توی خیابانها
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
Gold <adv.> <noun> U رنگ طلائی
gold U دایره مرکزی هدف
gold U اندود زرد نخ زری
gold U سکه زر
gold U ثروت رنگ زرد طلایی
gold U جامه زری
gold U پول
gold U طلا
gold U زر
gold U چشم گاومیش
gold U Au :symb
inlaid with gold U زرنشان
gold standard U نظام پایه طلا
gold standards U سیستم پشتوانه طلا
gold thread U گلابتون زر
ingot of gold U شمش طلا
ingot gold U شمش طلا
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
gold standard U نظام پولی طلا
gold parity U برابری طلا
gold parting U تصفیه طلا
gold refining U تصفیه طلا
gold pool U صندوق مشترک طلا
gold refinery U واحد تصفیه طلا
gold reserve U اندوخته طلا
gold solder U لحیم طلا
gold standard U واحد طلا
gold standard U پایه طلا
inlaid with gold U زرکوب
inlaid with gold U طلا کوب
as good as gold <idiom> U مثل یک تکه جواهر
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
All that glitters is not gold . <proverb> U هر چیزى که مى درخشد طلا نیست.
gold-rimmed U آنچهلبهوقالبطلاداشتهباشد
gold-plated U آبطلا دادهشده - طلااندودشده
gold dust U خاک طلادار
gold dust U گرد طلا
white gold U الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
to dig gold U زردراوردن
red gold U پول
red gold U زر
to dig gold U زرکندن
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
paper gold U طلای کاغذی
the name of the unit of gold U دینار
gold palm U نوعی نشان جنگی
gold carats f. U زرهیجده عیار
gold tisane U زر بافت
gold cloth U زربفت
dutch gold U زرورق بدل
gold cloth U زری
gold contacts U اتصالات الکتریکی
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
gold crisis U بحران طلا
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
gold digger U جوینده طلا
gold tisane U زربفت
gold washer U خاکشو
gold amalgam U جیوه امیخته بازر
gold bar U شمش طلا
gold beater U زرورق ساز
gold beating U زرکوبی
gold beating U زرورق سازی
gold beetle U سوسک طلایی
gold bug U سوسک طلایی
gold washer U کسیکه خاک زرداررابرای زرجویی میشوید لاوک خاکشویی
gold fish U ماهی طلایی
gold digger U زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
gold embroidery U زردوزی
fool's gold U سولفور اهن
gold medal U مدال طلا
gold field U ناحیه زرخیز
gold leaf U ورقه طلای نازک
gold leaf U زرورق نازک
heart of gold <idiom> U شخصیت بخشنده داشتن
gold market U بازار طلا
gold mining U استخراج طلا
gold fish U ماهی قرمز
gold foil U زرورق کلفت
gold foil U ورقه زر
gold flow U انتقال طلا
fool's gold U پیریت
gold fever U حرص زرجویی
gold fever U اتش حرص که درجویندگان زرافروخته میشود
gold filled U دارای روکش طلا
gold flow U جریان طلا
gold medals U مدال طلا
gold or silver U گلابتون
gold lace [braids] U گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
rolled gold bracelet U دست بند طلایی [غلتیده ]
gold worked steel U فولاد اصلاح شده
gold leaf electroscope U الکتروسکپ با برگههای طلا
My gold ring is in pawn. U انگشتر طلایم درگرو است
The gold market is booming . U بازار طلااینروزها گرم است
gold and silver plant U حشیشه القمر
gold oak leaf U برگ خرما
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
gold import point U نقطه ورود طلا
gold currency system U نظام پولی طلا
gold import point U حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
gold export point U قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
international gold standard U پایه طلای بین المللی
gold exchange standard U پایه ارز طلا
silver inwrought with gold U سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
gold bullion standard U پایه طلای غیر مسکوک
to alloy gold with copper U بارزدن
to alloy gold with copper U عیارزدن
to alloy gold with copper U امیختن
gold backing system U نظام پشتوانه طلا
gold bullion standard U پایه شمش طلا
gold backing system U نظام پایه طلا
full bodied gold coin U سکه طلای تمام عیار
the morning hour has gold in its mouth <proverb> U سحرخیز باش تا کامروا باشی
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com