Perdic | the forth bristled with guns | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 44 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	the forth bristled with guns U	توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bristled U	موی سیخ
	bristled U	اماده جنگ شدن
	bristled U	رویه تجاوزکارانه داشتن
	bristled U	سیخ شدن
	bristled U	موی خوک
	bristled U	موی زبر
	guns U	تلمبه
	guns U	توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
	guns U	تپانچه
	guns U	اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
	guns U	تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
	guns U	دستگاه تزریق
	guns U	پرس
	guns U	منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
	guns U	تفنگ الکترونی
	guns U	لوله توپ
	guns U	تفنگ
	guns U	توپ
	guns U	ششلول
	guns U	تلمبه دستی
	guns U	سرنگ امپول زنی و امثال ان
	guns U	تیراندازی کردن
	turret guns U	توپهای برجک دار
	turret guns U	توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
	sub-machine guns U	مسلسل دستی
	sub-machine guns U	تیربار دستی
	sub-machine guns U	تیربار خودکار
	go great guns <idiom> U	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
	stick to one's guns <idiom> U	روی حرف خود ماندن
	to stick to one's guns U	پای کاری محکم ایستادن
	turret guns U	توپهای برجک
	to stand to one's guns U	درجای خودباقی ماندن
	machine guns U	به مسلسل بستن
	machine guns U	مسلسل
	guns free U	توپها اتش باختیار
	machine guns U	تیربار
	machine guns U	به تیربار بستن
	grease guns U	تلمبه ی گریسکاری
	machine guns U	به مسلسل بستن مسلسل
	to blow great guns U	سخت وزیدن
	long range guns U	توپهای دورزن یا دور رس
	You must stick to your guns . You must take a firm stand in this matter. U	پای این کار باید محکم بایستی
	Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U	توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy