Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
test pattern
U
طرح ازمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pattern perception test
U
ازمون ادراک طرحها
spot pattern test
U
ازمون طرح نقطه ها
Other Matches
pattern
U
الگو
pattern
U
شیوه
pattern
U
نمونه
pattern
U
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
U
طرح ساختن
pattern
U
نقشه ساختن
pattern
U
انگاره
pattern
U
طرح
pattern
U
نقش
pattern
U
خصوصیات فردی
pattern
U
خصوصیات
pattern
U
بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern
U
همتا بودن
pattern
U
تقلیدکردن
pattern
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
U
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern
U
ردیف بندی
pattern
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
to pattern out
U
نمونه شدن برای
pattern
U
الگوقالب
pattern
U
سرمشق
pattern
U
انگاره نقش
pattern
U
نقش ونگار
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern
U
نقشه شکل
to pattern out
U
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern
U
الگو صفات فردی
pattern
U
بطور نمونه ساختن
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern of development
U
الگوی توسعه
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
pattern offense
U
موضعگیری در برابر حریف
pattern plate
U
صفحه مدل
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگو شناسی
pattern recognition
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
bit pattern
U
الگوی ذرهای
bit pattern
U
الگوی بیتی
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
radiation pattern
U
الگوی تابش
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
pattern making
U
مدل سازی
pattern making
U
نمونه سازی
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
attack pattern
U
الگوی تک
attack pattern
U
ارایش تک
antenna pattern
U
طرح انتشارامواج انتن
antenna pattern
U
انتشار انتن
pattern generator
U
مولد تعمیر کار
pattern lady
U
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern laying
U
مین گذاری مدل دار
pattern laying
U
مین گذاری طراحی شده
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
activation pattern
U
طرح برانگیختگی
pattern maker
U
قالب ساز
pattern maker
U
طرح ساز
punch and pattern
U
سوراخوحککردن
movement pattern
U
انگاره حرکتی
movement pattern
U
الگوی حرکتی
herringbone pattern
U
طرح جناغی
effective pattern
U
منطقه اصابت موثر
dispersion pattern
U
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
fallout pattern
U
شکل ریزش
factor pattern
U
طرح عاملی
energy pattern
U
نقشه انرژی
drilling pattern
U
طرح مته کاری
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
diaper pattern
U
طرح گل و بلبل تکراری
[بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
Herati pattern
U
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
effective pattern
U
منطقه اثر موثر
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
key pattern
U
زنجیره یونانی
key pattern
U
زبانه یونانی
energy pattern
U
الگوی انرژی
target pattern
U
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern
U
شکل قرار گرفتن هدف
dispersion pattern
U
شکل پراکندگی
crosshatch pattern
U
طرح شطرنجی
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
cane pattern
U
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
deflection pattern
U
مستطیل انحراف
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
stimulus pattern
U
طرح محرک
demand pattern
U
الگوی تقاضا
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
admiralty pattern anchor
U
لنگر میله دار
battery groung pattern
U
طرح گسترش توپهای اتشبار
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
weft-face pattern
U
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
fundamental motor pattern
U
انگاره بنیادی حرکت
pattern start key
U
کلیدشروعبافت
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
weaving pattern lever
U
اهرم مجموعهموجدار
weaving pattern brush
U
مجموعهبرسموجدار
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
battery groung pattern
U
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
stitch pattern memory
U
حافظهبافتودوخت
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
to do a test
U
امتحان کتبی نوشتن
u test
U
ازمون یو
self test
U
خودازمایی
t test
U
ازمون تی
test course
U
مسافت ازمایش
x o test
U
ازمون ضربدر و دایره
self test
U
ازمایش خودکار
test value
U
نمره ازمون
f test
U
ازمون اف
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
U
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test
U
محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test
U
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test
U
شهادت گواهی بازرسی کردن
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test
U
تست
test
U
ازمایش کردن امتحان
test
U
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test
U
معاینه کردن
test
U
ازمایش کردن
test
U
تست
test
U
امتحان محک
test
U
اختیار
test
U
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test
U
تست کردن ازمایش
test
U
آزمون
test
U
آزمایش
z test
U
ازمون " زی "
test
U
محک
test
U
امتحان کردن
test
U
امتحان
test
U
محک زدن
test
U
امتحان
test
U
معیار
test
U
ازمودن کردن
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
sorting test
U
ازمون دسته بندی
slump test
U
ازمایش فرو نشستن
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
sign test
U
ازمون علامتها
shop test
U
ازمایش کارگاهی
szondi test
U
ازمون زوندی
shearing test
U
ازمون برشی
similarities test
U
ازمون شباهتها
spinning test
U
تست ویژگیهای چرخش هواپیما
stilling test
U
ازمون استیلینگ
stripping test
U
ازمایش زدودگی
standardized test
U
ازمون میزان شده
spot test
U
ازمایش فوری
substitution test
U
ازمون جانشین سازی
marginal test
U
ازمون مرزی
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
manikin test
U
ازمون ادمک سازی
subjective test
U
ازمون غیرعینی
system test
U
ازمون سیستم
spiral test
U
ازمون مارپیچ
stripping test
U
ازمایش زدودن
oseretsky test
U
ازمون اوزرتسکی
psychological test
U
ازمون روانی
mental test
U
ازمون روانی
matching test
U
ازمون جور کردن
one sided test
U
ازمون یکسویه
performance test
U
ازمون عملکردی
performance test
U
ازمون عملی
personality test
U
ازمون شخصیت
matching test
U
ازمون همتایابی
post test
U
پس ازمون
mosaic test
U
ازمون موزائیکها
myokinetic test
U
ازمون جنبش عضلانی
non destructive test
U
ازمایش بدون خرابی
ordering test
U
ازمون رده بندی
oral test
U
ازمون شفاهی
opposites test
U
ازمون کلمات متضاد
one tailed test
U
ازمون یک دامنه
omnibus test
U
ازمون مختلط
occupational test
U
ازمون شغلی
objective test
U
ازمون عینی
nonverbal test
U
ازمون غیرکلامی
nonlanguage test
U
ازمون غیر کلامی
power test
U
ازمون قدرت
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
repeated test
U
ازمون دوباره
rivet test
U
ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
rorschach test
U
ازمون رورشاخ
saliva test
U
ازمایش بزاق دهان اسب
sampling test
U
ازمون نمونهای
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
self administering test
U
خودازما
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
recognition test
U
ازمون بازشناسی
recall test
U
ازمون یاداوری
proverbs test
U
ازمون ضرب المثلها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com