English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
technical services U خدمات فنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
services U 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
services U تاسیسات
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
services U قسمتها
services U خدمات سرویسها
services U نیروهای سه گانه
services U نیروهای مسلح
services U خدمات
environmental services U دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
customs of the services U مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
public services U خدمات عمومی
civil services U خدمات دولتی
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
advisory services U خدمات مشورتی
administrative services U قسمتهای اداری
administrative services U خدمات اداری
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
public services U بریات عمومیه
exchange services U خدمات فروشگاهی فروشگاهها
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel services U خدمات کارمندی
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
military services U نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military services U قسمتهای نظامی
medical services U خدمات پزشکی
loyal services U خدمات صادقانه
joint services U خدمات مشترک
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
health services U خدمات بهداشتی
goods and services U کالاها و خدمات
secret services U دستگاه محرمانه دولت
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
we owe him for his services U مدیون
we owe him for his services U خدمات او هستم
special services U خدمات مخصوص
welfare services U خدمات رفاهی
emergency services U اورژانس
mail services U خدمات پستی
postal services U خدمات پستی
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
social services U خدمات اجتماعی
wire services U خبر گزاری
tea services U سرویس چای خوری
signal services U خدمات مخابراتی
signal services U قسمتهای مخابراتی
sister services U خدمات وابسته
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
Commemoration services were held . U مراسم یاد بودانجام شد
remote computing services U خدمات محاسباتی از راه دور
technical know how U دانش فنی
technical U دگرگون شونده
technical U صنعتی
technical U اختصاصی
technical U اصولی اجرایی
technical U متغیر
technical U کم اهمیت
technical U صناعت
technical U فن
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
technical U فنی
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
technical U وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
technical U تخصصی
technical school U اموزشگاه فنی
technical standards U معیارهای فنی استانداردهای فنی
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
technical specifications U مشخصات فنی
technical report U گزارش فنی
technical studies U بررسی فنی
technical school U هنرستان دبیرستان فنی
technical school U مدرسه فنی
technical support U پشتیبانی فنی
technical teaching U اموزش فنی
technical analysis U آنالیز کردن
technical terms U شرایطدگرگونی
technical producer U محصولاتتخصصی
technical produce U نولیداتتخصصی
technical analysis U تجزیه و تحلیل تکنیکی
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
technical writer U نویسنده فنی
technical university U دانشگاه فنی
technical translator U مترجم فنی
technical progress U پیشرفت فنی
technical personnel U کادر فنی
technical colleges U دانشکده فنی
technical data U عوامل فنی
technical data U اطلاعات فنی
technical characteristics U خصوصیات فنی یک دستگاه یاوسیله
technical bureau U دفتر فنی
technical bulletin U نشریه فنی
technical bulletin U بولتن فنی
technical assistance U کمکهای فنی
technical assistance U کمک فنی
technical colleges U مدرسه عالی فنی
technical infringement U خطاهای فنی
technical coefficients U ضرائب فنی
technical college U مدرسه عالی فنی
technical college U دانشکده فنی
technical development U توسعه فنی
technical education U اموزش فنی
technical equipment U تجهیزات فنی
technical manual U ائین نامه فنی
technical language U زبان تخصصی
technical language U زبان فنی
technical knockout U ناک اوت فنی
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
technical grade U خلوص صنعتی
technical foul U خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
technical foul U به تاخیرانداختن بازی واترپولو
technical manual U دستور فنی
technical escort U اسکورت فنی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
technical foul U خطای فنی
technical foul U بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
technical foul U حفظ توپ واترپولوزیر اب
technical equipment compartment U قسمتوسایلتخصصی
project technical report U گزارش فنی پروژه
senior technical college U دانشگاه فناوری
contract technical instructor U مربی فنی پیمانی
technical sales and distribution U فروش فناوری و پخش
technical producer monitor U صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
technical identification band U نوارمشخصههایتکنیکی
project technical report U گزارش فنی طرح
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com