English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tear-off calendar U تقویمدیواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calendar U تقویم ورزشی
calendar U تقویم
calendar U سالنما
calendar U سالنامه
calendar year U سال تقویمی
julian calendar U تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده
gregorian calendar U تقویم یا گاهنامه گریگوری تقویم مسیحی
address calendar U تقویم نجومی
calendar pad U صفحهتقویم
Death keeps no calendar. <proverb> U مرگ تاریخ ندارد.
calendar program U ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
calendar program U ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
clock calendar board U تخته ساعت / تقویم
Persian [Iranian ] calendar U گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
to tear at U بزور کشیدن
tear down U پاره پاره ومتلاشی کردن درهم دریدن
tear out U پارگی تصویر
tear U دررفتگی
tear U شکاف
tear up U پاره کردن
tear up U درهم دریدن
tear down <idiom> U ویران کردن
tear down <idiom> U انتقاد کردن
tear up <idiom> U (پاره کردن)ریزریزکردن
tear U دریدن
tear U چاک
tear U :
tear U اشک
tear U سرشک
tear U گسیختن گسستن
tear U گریه
tear U : دراندن
tear U پارگی
tear U پاره کردن
tear U چاک دادن
tear sheet U قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
tear tape U نواربازکردن
To tear oneself away from something . U دل از چیزی کندن
wear and tear <idiom> U پاره پوره
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
tear strength U مقاومت [در برابر پارگی]
tear-jerkers U احساساتی
wear and tear U فرسودگی و سائیدگی
wear and tear U از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
wear and tear U استهلاک
wear and tear U فرسودگی عادی
tear jerking U نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
tear jerking U گریه اور
tear gas U گاز اشک اور
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
to tear to pieces U پاره پاره کردن
to tear to pieces U دریدن
tear-jerkers U اشک انگیز
tear-jerkers U گریه انگیز
tear-jerker U احساساتی
tear-jerker U اشک انگیز
waer and tear U فرسودگی و سائیدگی
to tear to shreds U ریزکردن
tear-jerker U گریه انگیز
fair wear and tear U خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com