English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tape operating system U سیستم عامل نوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operating system/ U سیستم عامل دو
operating system U سیستم عامل
goest operating system U سیستم عامل مهمان
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
host operating system U سیستم عامل میزبان
disk operating system U سیستم عامل گردهای
network operating system U سیستم عامل شبکه
operating system monitor U مبصر سیستم عامل
general purpose operating system U سیستم عامل همه منظوره
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
virtual storage operating system U سیستم عامل حافظه مجازی
keyboard to tape system U سیستم صفحه کلید به نوار
magnetic tape system U سیستم نوار مغناطیسی
magnetic tape record reproduce system U سیستم ضبط و تکثیر نوارمغناطیسی
operating U عامل
operating U عملیاتی
self operating U خود کار
operating room U جایگاه عمل
operating room U اطاق عمل
operating cost U مخارج عملیاتی
operating budget U بودجه عملیاتی
operating budget U بودجه بهره برداری
operating capital U سرمایه در گردش
operating condition U رژیم
operating conditions U رژیم
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
operating cost U هزینه عملیاتی
operating cost U هزینه بهره برداری
operating personnel U پرسنل فعال
operating rooms U جایگاه عمل
operating rooms U اطاق عمل
operating key کلید گزینش
operating loss U زیان عملیاتی
operating level U سطح فعالیت
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating manual U دستور کار
operating lever U اهرم گرداننده
operating lever U اهرم عامل اهرم کولاس
operating manual U دستورالعمل
operating lever U دستگیره عامل کولاس
operating instruction U دستور کار
operating instruction U مقررات کار
operating systems U سیستم عامل
operating expenses U مخارج عملیاتی
operating panel U تابلوی عملکرد
operating handle U دستگیره عامل
operating handle U دستگیره کولاس
operating handle U دستگیره راه اندازی
operating lever U اهرم عملکرد
operating bridge U پل کارگاهی
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
operating speed U سرعت عملیاتی
machine operating U عملکرد ماشین
operating speed U سرعت عملکرد کار
operating staff U متصدیان
operating staff U کارمندان عملیاتی
operating stand U اطاق هدایت
operating force U نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
operating supplies U مواد کمکی
operating signal U سیگنال دستگاه
operating temperature U درجه حرارت کار
field operating U فعال درصحرا رده صحرایی
field operating U عمل کننده در صحرا
operating voltage U ولتاژ کار
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
operating rod U میلهعملیات
operating floor U عملیاتزمین
operating agency U قسمت اجرایی
operating agency U شعبه عامل
operating point U نقطه کار
operating profit U سود عملیاتی
operating profit U سود ناخالص
operating temperature U دمای عملیاتی
operating program U برنامه اجرایی
operating program U برنامه عملیات
operating ratio U نسبت کارکرد موتور یا ناو
operating dam U سدعملیاتی
operating cord U نختنظیم
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating ratio U نسبت عملیاتی
operating ratio U نرخ عملیاتی
operating weight U وزن عملیاتی
shortest operating time U کوتاهترین زمان عملیات
standing operating procedures U روش جاری عملیاتی
standing operating procedures U روش جاری مخابرات
maximum operating voltage U ولتاژ کار حداکثر
crypt operating instructions U دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
current operating allowance U سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
aitcraft operating weight U وزن اصلی هواپیما
gate operating ring U حلقهورودیعملکننده
breechblock operating lever assembly U سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
tape U نوارچسب
tape U روی نوار ضبط کردن نواربرداری کردن
tape U نوار خط پایان
tape U نوار پهن بالای تور
tape U تایپت
tape U تپت
tape U ماده بلند و باریک مسط ح
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U نوار بستن
tape U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
This tape has just come out. U این نوار تازه درآمده
tape U نوار زدن ضبط کردن
tape U نوار چسب
tape U نوار ضبط صوت
tape U نوار
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U بانوار بستن
blank tape U نوار نانوشته
nine track tape U نوار نه شیاره
one time tape U نوار یک لبه
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
friction tape U نوار چسب
carbon tape U نوارکاربنی
finish tape U نوار پایان مسابقه
dump tape U نوار روبرداری
mica tape U نوار میکا
paper tape U نوار کاغذی
armature tape U نوار چسب ارمیچر
perforated tape U نوار سوراخ دار
perforated tape U نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
cambric tape U نوارچسب کمبره
granofather tape U نوار پدر بزرگ
heating tape U نور حرارتی
key to tape U کلید به نوار
library tape U نوار کتابخانهای
linen tape U نوار کتان
mag tape U نوار مغناطیسی
backspace tape U فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
ticker tape U نوار کاغذی
binary tape U نوار دودویی
master tape U شاه نوار
measuring tape U متر نواری
measuring tape U نوار مساحی
tape gauge U اشل زنجیری
chadless tape U نوار بی خرده کاغذ
input tape U نوار اولیه
copper tape U نوار مسی
double tape U نوار مساحی مضاعف
tape drive U نوار چرخان نوار ران
tape unit U واحد نوار
tape verifier U باز بین نوار
to breast the tape U مسابقه دورابردن
transaction tape U نوار تراکنش
v tape engine U موتور خورجینی
v tape engine U موتور"وی " شکل
video tape U نوار سمعی و بصری
video tape U نواردیداری و شنوایی
masking tape U نوار چسب رنگزنی
masking tape U نوارچسب کاغذی
Scotch tape U نوار اسکاچ
tape transport U حامل نوار
tape to card U از نوار به کارت
tape synchronizer U همگام کننده نوار
tape drive U نوار گردان
tape drive U نوارچرخان
tape drive U نوار ران
tape perforator U نوار سوراخ کن
tape punch U نوار منگنه کن
tape reader U نوار خوان
tape record U روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
tape reel U حلقه نوار
tape relay U ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
tape spool U قرقره نوار
tape storage U انباره نواری
tape streamer U حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
Scotch tape U نوار طلق
bridle tape U نوارافسارمانند
magnetic tape U وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape U نوار مغناطیسی
red tape U مقررات دست و پاگیر
red tape U تشریفات زائد
red tape U فرمالیته اداری
red tape U نوار باریک قرمز
tape recorders U ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
tape recorders U نوار ضبط کن
tape recorder U ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
magnetic tape U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tape U روش درایو نوار مغناطیسی کنترل شده
magnetic tape U ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
tape counter U شمارشگرنوار
magnetic tape U وسیلهای با نوک مغناطیسی
tape dispenser U نوارچسب
tape lock U قفلنوار
tape selector U انتخابگرنوار
tape-guide U محلعبورنوار
tear tape U نواربازکردن
white tape U نوارسفید
tape recording U دستگاهضبطصدا
red tape <idiom> U بیش ازحد فرمالیته
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com