Perdic | tagged image file format | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tagged image file format U	قالب فایل تصویر نشاندار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tag image file format U	قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
	image format U	اندازه شیشه عکاسی
	image format U	اندازه فیلم عکاسی
	file format U	قالب فایل
	file format U	فرمت فایل
	format file U	فایل قالب بندی
	format file U	فایل فرمت
	pict file format U	قالب فایل PICT
	interchange file format U	استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
	native file format U	قالب فایل اصلی
	proprietary file format U	روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
	proprietary file format U	قالب فایل اختصاصی
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	graphics file format U	فرمت فایل نگارهای
	data interchange format file U	فایل با فرمت مبادله
	tagged U	نوک دار
	tagged U	بر چسب زده ضمیمه دار
	format U	مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
	format U	روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
	format U	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
	format U	FORفرمان AT
	format U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	V format U	ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
	format U	قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
	format U	فرم
	format U	قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
	format U	تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
	format U	قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
	format U	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
	format U	تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
	format U	روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
	format U	حفافت حافظه و..
	format U	روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
	format U	قواعد دستورات زمان اسمبلی
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	format U	متن
	format U	نمونه
	format U	قالب بندی کردن
	format U	قالب هیئت
	format U	اندازه شکل
	format U	با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
	format U	متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
	format U	1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
	format U	تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
	format U	ابعاد و چهارچوب فرش
	format U	قطع
	format U	حدود و مشخصات فرش
	format U	نسبت
	record format U	قالب رکورد
	numeric format U	فرمت عددی
	document format U	قالب مدرک
	numeric format U	قالب عددی
	quick format U	دستوری
	quick format U	که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
	range format U	قالب دامنه
	data format U	قالب داده ها
	fixed format U	قابل ثابت
	format effector U	تاثیرکننده قالب
	free format U	در قالب ازاد
	general format U	فرمت کلی
	global format U	فرمت کلی
	physical format U	قالب بندی فیزیکی
	order format U	قالب سفارش
	order format U	قالب دستور
	record format U	قالب مدرک
	cell format U	قالب سل
	variable format U	با قالب متغییر
	document format U	فرمت مدرک
	cell format U	فرمت سل
	logical format U	قالب بندی یا فرمت منطقی
	address format U	قالب نشانی
	bi margin format U	نقشه دو حاشیهای
	card format U	قالب کارت
	safe format U	عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
	low level format U	فرمت سطح پایین
	high level format U	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
	data interchange format U	استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
	fixed numeric format U	قالب عددی ثابت
	medium format SLR (6 x 6) U	شکلمتوسطSLR
	free field format U	در قالب ازاد میدانی
	rich text format U	روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
	self image U	تجسم نفس واعمال خود
	self image U	خویشتن شناسی
	image U	مجسمه
	after image	[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
	after image U	پس دید
	after image	یک کپی از داده که تغییر یافته است.
	image well U	چاه مجازی
	self image U	پیش خودمجسم سازی
	image U	تصویر ذهنی
	image U	نشان دادن تصویر
	image U	عکس هوایی
	image U	نگار
	image U	صورت
	image U	شبیه سازی
	image U	پیکر
	image U	تندیس
	image U	منعکس کردن
	image	نقش کردن
	image U	تصویر الکتریکی
	image U	خوب شرح دادن
	image U	شمایل
	image U	تصویر کردن
	image U	مجسمه
	image U	تمثال
	image U	شکل
	image	پنداره
	image U	تصویر
	image U	پندار
	image U	منظر
	image	مجسم کردن
	image U	عکس
	image U	مجسمه شکل
	image	[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
	image U	کپی از طرح یا تصویر اصلی
	image	[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
	image	[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
	image U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	image U	فشرده سایز داده یک تصویر
	image	[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
	image	[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
	image U	کپی دقیق از فضایی از حافظه
	image U	تصور خیالی
	image	[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
	image U	وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
	image U	ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
	image	[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
	image	[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
	image U	تصور سیما
	image	[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
	image U	نقش
	image U	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
	image inversion U	برگردانی تصویر
	image plane U	سطح تصویر
	image registration U	ثبت تصویر
	image ray U	پرتو تصویر
	image plate U	الکترود تصویر
	image interpreter U	مفسر عکس
	image reproduction U	تولید مجدد تصویر
	image response U	پاسخ تصویر
	image response U	رفتار فرکانس تصویر
	image retention U	ضبط تصویر
	image reversal U	واژگونی تصویر
	image reversal U	نقض تصویر
	image interpreter U	متخصص خواندن عکس هوایی
	image ray U	شعاع تصویر
	image orthicon U	لامپ تصویر اورتیکون
	image processing U	تصویر پردازی
	image processing U	پردازش تصویر
	image of interference U	تصویر انترفرنس
	image printer U	چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
	image line U	هدایت تصویر
	image dissector U	لامپ تقطیع تصویر
	image quality U	کیفیت تصویر
	image impedance U	امپدانس تصویر
	image potential U	پتانسیل تصویر
	image line U	خط تصویر
	image resolution U	تجزیه تصویر
	image ratio U	نسبت تصویر
	image reversal U	برگشت تصویر
	holographic image	[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
	image contrast U	کنتراست تصویر
	image contrast U	درجه خاکستری تصویر
	image control U	کنترل تصویر
	image coordinates U	مختصات تصویر
	image deflection U	انحراف تصویر
	image degradation U	کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
	image detail U	جزء تصویر
	image detail U	جزئیات تصویرتلویزیون
	image cintraction U	شکستگی تصویر
	image cintraction U	انقباض تصویر
	holographic image U	نمایی از شی سه بعدی
	idealized image U	تصویر ارمانی
	image aerial	آنتن تصویر
	image band U	باند فرکانس تصویر
	image brightness U	روشنایی تصویر
	image carrier U	حامل تصویر
	image changer U	مبدل تصویر
	image converter U	مبدل تصویر
	image displacement U	اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
	image displacement U	تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
	image distance U	عرض تصویر
	image field U	میدان تصویر
	image force U	قوه تصور
	image formation U	تصویر سازی
	image formation U	تولید تصویر تصویر
	image frequency U	فرکانس تصویر
	image iconoscope U	لامپ تصویر ایکونوسکپ
	image impedance U	ناگذرایی ماهیتی
	image impedance U	مقاومت مشخصه تصویر
	image field U	حوزه تصویر
	image erection U	درست کردن تصویر
	image distortion U	شکستگی تصویر
	image distortion U	اعوجاج تصویر
	image drift U	رانش تصویر
	image drift U	تاب خوردن تصویر
	image effect U	اثر تصویر تلویزیون
	image element U	نقطه تصویر
	image point U	نقطه تصویر
	image erection U	راست کردن تصویر