Perdic | tag image file format | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	tag image file format U	قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	tagged image file format U	قالب فایل تصویر نشاندار
Other Matches

	image format U	اندازه شیشه عکاسی
	image format U	اندازه فیلم عکاسی
	file format U	قالب فایل
	file format U	فرمت فایل
	format file U	فایل فرمت
	format file U	فایل قالب بندی
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	interchange file format U	استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
	pict file format U	قالب فایل PICT
	proprietary file format U	روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
	graphics file format U	فرمت فایل نگارهای
	proprietary file format U	قالب فایل اختصاصی
	native file format U	قالب فایل اصلی
	data interchange format file U	فایل با فرمت مبادله
	format U	روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
	format U	حفافت حافظه و..
	format U	روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
	format U	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	format U	متن
	format U	فرم
	format U	نمونه
	format U	قالب بندی کردن
	format U	قالب هیئت
	format U	اندازه شکل
	format U	FORفرمان AT
	format U	تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
	format U	قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
	format U	داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
	format U	روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
	format U	مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
	format U	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
	format U	قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
	format U	تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
	format U	1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
	format U	متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
	format U	با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
	format U	قواعد دستورات زمان اسمبلی
	format U	تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
	format U	قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
	V format U	ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
	format U	ابعاد و چهارچوب فرش
	format U	نسبت
	format U	حدود و مشخصات فرش
	format U	قطع
	bi margin format U	نقشه دو حاشیهای
	document format U	فرمت مدرک
	global format U	فرمت کلی
	safe format U	عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
	general format U	فرمت کلی
	free format U	در قالب ازاد
	document format U	قالب مدرک
	format effector U	تاثیرکننده قالب
	quick format U	دستوری
	address format U	قالب نشانی
	fixed format U	قابل ثابت
	card format U	قالب کارت
	logical format U	قالب بندی یا فرمت منطقی
	numeric format U	فرمت عددی
	quick format U	که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
	physical format U	قالب بندی فیزیکی
	range format U	قالب دامنه
	record format U	قالب مدرک
	record format U	قالب رکورد
	order format U	قالب سفارش
	numeric format U	قالب عددی
	variable format U	با قالب متغییر
	cell format U	قالب سل
	cell format U	فرمت سل
	data format U	قالب داده ها
	order format U	قالب دستور
	medium format SLR (6 x 6) U	شکلمتوسطSLR
	fixed numeric format U	قالب عددی ثابت
	low level format U	فرمت سطح پایین
	high level format U	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
	rich text format U	روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
	free field format U	در قالب ازاد میدانی
	data interchange format U	استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
	after image	یک کپی از داده که تغییر یافته است.
	image U	نشان دادن تصویر
	self image U	خویشتن شناسی
	image	مجسم کردن
	image	[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
	image U	تصور سیما
	image U	مجسمه
	self image U	تجسم نفس واعمال خود
	after image	[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
	after image U	پس دید
	image well U	چاه مجازی
	image U	تصویر کردن
	image	[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
	image U	عکس
	image U	فشرده سایز داده یک تصویر
	image	[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
	image	[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
	image U	کپی از طرح یا تصویر اصلی
	image U	تصور خیالی
	image U	تصویر الکتریکی
	self image U	پیش خودمجسم سازی
	image U	تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
	image	[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
	image U	مجسمه شکل
	image U	ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
	image U	توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
	image U	وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
	image U	نقش
	image U	تصویر ذهنی
	image	[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
	image	[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
	image	[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
	image	[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
	image U	کپی دقیق از فضایی از حافظه
	image	نقش کردن
	image U	خوب شرح دادن
	image U	مجسمه
	image U	شبیه سازی
	image U	تصویر
	image U	صورت
	image U	نگار
	image U	عکس هوایی
	image U	شمایل
	image U	تندیس
	image U	پندار
	image	پنداره
	image U	منظر
	image U	شکل
	image U	پیکر
	image U	تمثال
	image U	منعکس کردن
	image interpreter U	مفسر عکس
	image line U	هدایت تصویر
	image intensification U	تقویت تصویر
	image interpreter U	متخصص خواندن عکس هوایی
	image reversal U	واژگونی تصویر
	image reversal U	نقض تصویر
	image inversion U	برگردانی تصویر
	image line U	خط تصویر
	image processing U	پردازش تصویر
	image quality U	کیفیت تصویر
	image ratio U	نسبت تصویر
	image response U	رفتار فرکانس تصویر
	image ray U	شعاع تصویر
	image ray U	پرتو تصویر
	image response U	پاسخ تصویر
	image reproduction U	تولید مجدد تصویر
	image processing U	تصویر پردازی
	image printer U	چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
	image retention U	ضبط تصویر
	image registration U	ثبت تصویر
	image of interference U	تصویر انترفرنس
	image orthicon U	لامپ تصویر اورتیکون
	image plane U	سطح تصویر
	image plate U	الکترود تصویر
	image potential U	پتانسیل تصویر
	image resolution U	تجزیه تصویر
	image registration U	ترام تصویر
	holographic image	[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
	image contrast U	درجه خاکستری تصویر
	image coordinates U	مختصات تصویر
	image deflection U	انحراف تصویر
	image degradation U	کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
	image detail U	جزء تصویر
	image detail U	جزئیات تصویرتلویزیون
	image displacement U	اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
	image displacement U	تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
	image contrast U	کنتراست تصویر
	image cintraction U	شکستگی تصویر
	image cintraction U	انقباض تصویر
	holographic image U	نمایی از شی سه بعدی
	idealized image U	تصویر ارمانی
	image aerial	آنتن تصویر
	image band U	باند فرکانس تصویر
	image brightness U	روشنایی تصویر
	image carrier U	حامل تصویر
	image changer U	مبدل تصویر
	image converter U	مبدل تصویر
	image dissector U	لامپ تقطیع تصویر
	image distance U	عرض تصویر
	image field U	میدان تصویر
	image force U	قوه تصور
	image formation U	تصویر سازی
	image formation U	تولید تصویر تصویر
	image frequency U	فرکانس تصویر
	image iconoscope U	لامپ تصویر ایکونوسکپ
	image impedance U	ناگذرایی ماهیتی
	image impedance U	امپدانس تصویر
	image field U	حوزه تصویر
	image erection U	درست کردن تصویر
	image erection U	راست کردن تصویر
	image distortion U	شکستگی تصویر
	image distortion U	اعوجاج تصویر
	image drift U	رانش تصویر
	image drift U	تاب خوردن تصویر
	image control U	کنترل تصویر
	image effect U	اثر تصویر تلویزیون
	image element U	نقطه تصویر
	image point U	نقطه تصویر
	image impedance U	مقاومت مشخصه تصویر
	image reversal U	برگشت تصویر
	image formation U	تصویر سازی