English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tactical U جنگی
tactical U مربوط به تدابیر جنگی
tactical U ماهر ماهرانه
tactical U تاکتیکی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
tactical intelligence U اطلاعات جنگی
tactical formation U یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical formation U ارایش تاکتیکی
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
tactical element U عنصر تاکتیکی
tactical diversions U تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
tactical diameter U قطر تاکتیکی
tactical air U نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
tactical airlift U ترابری تاکتیکی هوایی
tactical airlift U حمل و نقل تاکتیکی هوایی
tactical command U فرماندهی تاکتیکی
tactical command U یکان تاکتیکی
tactical complication U پیچیدگی تاکتیکی
tactical complication U بغرنجی تاکتیکی
tactical concept U تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical control U کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical control U کنترل تاکتیکی
tactical march U حرکت جنگی
tactical march U نقل
tactical support U پشتیبانی رزمی
tactical voting U رایدادنبهنفعکسیبرایاینکهفرددیگرپیروزنشود
tactical troops U یکانهای تاکتیکی
tactical reconnaissance U خبرگیری از جنگ
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
tactical reserve U احتیاط تاکتیکی
tactical troops U عدههای تاکتیکی
tactical smoke U دود مصنوعی
tactical smoke U دود استتاری
tactical plan U طرح عملیات نظامی
tactical plan U طرح عملیات تاکتیکی
tactical march U انتقال جنگی
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
tactical missile U موشک جنگی
tactical reserve U نیروهای احتیاط تاکتیکی
tactical missile U موشک رزمی
tactical movement U حرکات تاکتیکی
tactical movement U نقل و انتقال نظامی
tactical air navigation U سیستم تاکان
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
tactical air force U نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
officer in tactical command U فرمانده تاکتیکی
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical air observer U دیدبان هوایی
tactical air observer U دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical operation center U مرکز عملیات تاکتیکی
tactical range recorder U سونار تاکتیکی ناو
tactical range recorder U رادارصوتی تاکتیکی
tactical command ship U ناو فرماندهی
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
tactical air operation U عملیات تاکتیکی هوایی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
self loading U پرشونده خودکار
loading U بارکنش
loading U بار گذاری
loading U بار محموله
loading U امیختن موادخارجی به شراب
loading U بار
loading U بارگذاری
loading U پر کردن سلاح
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U فرفیت
loading U بارگیری
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U فرفیت بارگیری
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
cease loading U گلوله را پرنکنید
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
cease loading U پر نکنید
commercial loading U بارگیری تجارتی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
drag loading U فشار کششی
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
diffraction loading U منتجه فشار
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
cycles of loading U دورههای بار
cross loading U مخلوط کردن بارها
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
cross loading U سر شکن کردن بارها
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
bulk loading U بارگیری در مخازن
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
breech loading U ته پر
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
loading door U فشاردر
loading dock U بارگیریبارانداز
loading bunker U بارگیریانبارزغال
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
truck loading U سربار کامیون
transverse loading U بارگذاری روی پایه
loading speed U سرعت بار گذاری
loading area U قسمتلودینگ
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading U بار اولیه
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of loading U جواز کشتی
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loading apron U نوار بارگیری
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading point U نقطه بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
loading routine U روال بارکننده
loading scale U مقیاس بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading space U فضای قابل بارگیری
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading bridge U پل بارگیری
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
loading capacity U بار گیری
loading capacity U فرفیت
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
lane loading U سربار خط عبوری
loading chart U جدول بارگیری
loading coil U پیچک بار افزای
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading duration U مدت بار گذاری
loading facilities U وسایل بارگیری
loading time U زمان بارگیری
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
rate of loading U میزان بارگذاری
factor loading U وزن عاملی
frequency loading U بارگیری فرکانسی
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
frequency loading U بارکنش فرکانسی
loading bucket U سطل بارگیری
pre loading U بارگیری اولیه
point of loading U نقطه بارگیری
drift loading U دهانه
loading tray U سینی پر کن گلوله
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loading point U نقطه سوارشدن
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
muzzle loading U سر پر
horizontal loading U کولاس افقی
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com