Perdic | table of organization | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	table of organization U	جدول سازمان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	table of organization and equipment (toe U	جدول سازمان و تجهیزات
Other Matches

	He banged the table with his fist . He thumped the table . U	با مشت کوبیدن روی میز
	self organization U	سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
	organization U	ترتیب
	organization U	روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
	organization U	سازمان بندی
	organization U	تشکیلات سازماندهی
	organization U	سازمان دادن ارایش دادن موضع
	organization U	یکان قسمت
	organization U	تشکیلات
	organization U	سازمان
	file organization U	سازمان فایل
	task organization U	سازمان برای رزم
	task organization U	سازمان دادان برای رزم برش رزمی
	task organization U	سازمان رزمی
	labor organization U	سازمان کارگری
	file organization U	سازمان پرونده
	beach organization U	یکان ساحلی
	consumer organization U	سازمان حمایت از مصرف کنندگان
	visual organization U	سازمان دیداری
	data organization U	سازمان داده ها
	coliform organization U	کلی باسیل
	charity organization U	سازمان خیریه
	economic organization U	سازمان اقتصادی
	beach organization U	یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
	nonprofit organization U	سازمان غیرانتفاعی
	nonprofit organization U	سازمان غیر انتفاعی
	organization chart U	نمودار سازمانی
	planning organization U	سازمان برنامه
	sensory organization U	سازمان حسی
	organization chart U	نمودارسازمان یکان
	organization chart U	لوحه سازمان
	organization scheme U	نمودار سازمانی
	organization control U	کنترل سازمانی
	organization of the ground U	سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
	social organization U	سازمان اجتماعی
	united nations organization U	سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
	central treaty organization U	سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
	food and agricultural organization U	از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
	central treaty organization U	انگلستان
	central treaty organization U	پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
	Organization of American States U	سازمان دول امریکایی
	authorized level of organization U	سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
	united nations organization U	سازمان ملل متحد
	food and agricultural organization U	سازمان خواروبار وکشاورزی
	organization for economic co opration U	سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
	Civil Aviation Organization U	سازمان هواپیمایی کشور
	social security organization U	سازمان تامین اجتماعی
	data set organization U	سازماندهی مجموعه داده ها
	world health organization U	سازمان بهداشت جهانی
	international labour organization U	سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
	international standards organization U	سازمان استانداردهای بین المللی
	international standards organization U	سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
	international standards organization U	طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
	international refugee organization U	سازمان بین المللی اوارگان
	sequential file organization U	سازمان دهی ترتیبی فایل
	Our organization is just standing on its own feet. U	تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
	brucsels treaty organization U	سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
	Organization of Petroleum Exporting Countries U	سازمانصادرکنندگاننفتخام
	organization of central american states U	سازمان دول امریکای مرکزی
	organization of petroleum exporting cont U	سازمان کشورهای صادرکننده نفت
	organization for european economic coopr U	سازمان همکاری اقتصادی اروپا
	North Atlantic Treaty Organization U	ناتو
	south east asia treaty organization U	مان در بانکوک است
	north atlantic treaty organization (nato U	پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
	north atlantic treaty organization (nato U	سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
	the f. of a table U	باید
	table look up U	مراجعه به جدول
	table saw U	تابلونمایشگر
	inner table U	میزداخلی
	table look up U	جستجوی جدول
	look up table U	جدول مراجعهای
	two way table U	جدول دو سویی
	the f. of a table U	بطوریکه
	table U	لوح جدول
	get table U	بدست اوردنی
	table U	لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
	table U	جدول
	table U	کوهمیز
	table U	در فهرست نوشتن
	table U	روی میز گذاشتن
	table U	معوق گذاردن
	table U	از دستور خارج کردن
	table U	فهرست
	table U	لیست
	table U	خوان
	table U	سفره
	table U	میز
	table U	تو گذاردن
	table U	مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
	table U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	table U	لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
	table U	لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
	table U	طرح کردن
	table U	به صورت جدول دراوردن
	table U	به جدولی انتقال دادن
	table U	میزبازی
	table U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	table U	مطرح کردن
	under the table <idiom> U	زیرمیزی
	get table U	دست یافتنی
	Could we have a table outside? U	آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
	table U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	table of distribution U	جدول تقسیم اماد
	table of distribution U	جدول توزیع
	table of authorities U	جدول اولیا امور
	table of allowance U	جدول سهمیه مجاز
	swivel table U	میز نوسان دار
	tilting table U	میز نوسان دار
	state table U	جدول حالات
	table point U	جدول امتیازها
	table of precedence U	صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
	corbel-table U	[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
	table utility U	برنامه کمکی جدولی
	table of equipment U	جدول ساز و برگ
	multiplication table U	جدول ضرب [ریاضی]
	table money U	فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
	spelling table U	جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
	table linen U	رومیزی
	symbol table U	جدول نمادها
	table ware U	لوازم میز یا سفره
	table beet U	چغندر
	table water U	سفره اب زیر زمینی
	table waters U	ابهای معدنی سر سفره
	virtual table U	جدول مجازی
	table comparator U	مقایسه کننده نوارها
	earth-table U	رج بنا
	table lamp U	لامپ استاندارد
	table d'hote U	خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
	where is my place at the table U	جای من در سر میز کجاست
	table tomb U	گورصندوقی وتخت
	table linen U	دستمال سفره
	symbol table U	جدول علامت
	symbol table U	جدول نمادها جدول نمادی
	symbolic table U	جدول علائم
	table telephone U	تلفن رومیزی
	table flap U	قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
	table land U	زمین هموار
	table instrument U	وسیله رومیزی
	dinner table U	میزغذاخوری
	vigenere table U	جدول رمز وی گنر
	wait table <idiom> U	سرو کردن غذا
	Could we have a table on the terrace? U	آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
	type table U	نوع جدول تیر
	type table U	نوع جدول سازمان
	turn table U	سینی گردش درسمت
	turn table U	میز سمت
	turn table U	میز چرخش
	truth table U	جدول درستی جذول صحت
	truth table U	روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
	Could we have a table by the window? U	آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
	dining table U	میزغذاخوری
	Lift up the table. U	سرمیز رابلند کن
	table manners U	روشغذاخوردنفردی
	league table U	جدوللیگ
	bargaining table U	جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
	negotiating table U	جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
	table mixer U	توپتنیسرویمیز
	table extension U	صفحهانقراض
	table cut U	تراشتختهای
	printer table U	میزچاپگر
	outer table U	تختهخارجی
	transfer table U	میز انتقال
	feed table U	صفحهعلوفه
	extending table U	میزبازشو
	pin-table U	صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
	computer table U	میزکامپیوتر
	Could we have a table in the corner? U	آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
	truth table U	در جبر بولی
	tide table U	جگول جزر و مد
	tide table U	جدول کشند
	tide table U	نمودار جزر ومد یاکشند
	tier table U	میز کوچک
	table carpet U	فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
	altar-table U	میز مقدس در کلیسا
	basement-table U	[پی را روی زمین ساختن]
	communion-table U	[میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
	table talk U	صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
	time table U	جدول زمان بندی
	table spoonful U	قاشق سوپخوری
	table spoon U	قاشق سوپ خوری
	table set U	دستگاه میزی
	time table U	جدول زمانی
	time table U	جدول زمانی ورود و عزیمت
	truth table U	دو مقدار
	truth table U	جدول صحت
	truth table U	جدول درستی
	I'd like to reserve a table for 5.	میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
	truth table U	جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
	trivet table U	میز سه پایه
	training table U	میز ناهارخوری در اردو
	to rap on the table U	دست یا چیز دیگری روی زمین
	to lay on the table U	بوقت دیگر موکول کردن
	lay the table U	چیدن میز
	trestle table U	میز سهپایه
	the leg of the table U	پایه میز
	table set U	وسیله رومیزی
	fly table U	میز تا شونده
	drawing table U	میز نقشه کشی
	drain table U	میز قطران
	deviation table U	جدول انحراف