English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
system international U سیستم بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
international system of units U سیستم مترک
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
International System of Units U سامانه متریک
Other Matches
international U بین الملل انترناسیونال
international U بازیگر بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international U بین المللی
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U مربوط به کشورهای مختلف
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international economics U اقتصاد بین الملل
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international acts U مستندات بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international classification of U Diseases
international dualism U دوگانگی بین المللی
international coulomb U کولن جهانی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international court U دادگاه بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international council U education in forcomputers
international custom U عرف بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
by international standards U در معیارهای بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international federation U processing forinformation
international trade U تجارت بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international units U واحدهای جهانی برق
international liquidity U نقدینگی بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international reserves U ذخائر بین المللی
international law U حقوق بین الملل
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international line U خط بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international trade U تجارت بین الملل
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
International politics. U سیاست بین الملل
international finance U مالیه بین الملل
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
international line U خط خارجی
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international table calorie U کالری
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international business machine U corporation
international business machine U IB
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international morse code U مورس اروپایی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
public international law U حقوق بین الملل عمومی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international morse code U مورس جهانی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
major international road signs U عمدهترینعلائمجهانیجاده
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
international commercial terms (incoterm U اینکوترمز
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system U سازمان
system U تشکیلات
system U نظام سیستم
system U روش اصول
system U ترتیب
system U مجموعه سازمان
system U منظومه
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
system U جهاز
system U دستگاه
system U قاعده رویه
system U سلسله رشته
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system U نظم منظومه
system U نظام
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system U طریقه
system U همستاد روش
system U طرز اسلوب
system U اصول وجود
the system of U the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system U سازگان
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
value system U نظام ارزشها
system U سامانه
c.g.s. system U دستگاه سگث
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system U نظم ترتیب
system U طرز روش
system U رشته دستگاه
system U سلسله
system U همست
system U اسلوب
system U سیستم
non quantized system U دستگاه کلاسیک
payroll system U سیستم پرداخت حقوق
open system U سازگان باز
non quantized system U دستگاه ناکوانتایی
number system U سیستم عدد نویسی
number system U سیستم عددی
numeral system U سیستم عددی
numeration system U سیستم شمارشی
oblique system U سیستم مایل
on line system U سیستم درون خطی
one component system U سیستم یک جزیی
open system U نظام باز
open system U سیستم باز
neurovegetative system U دستگاه اعصاب نباتی
operating system/ U سیستم عامل دو
organ system U دستگاه
price system U نسبت و رابطه قیمتها با هم
price system U نظام قیمتی
price system U نظام قیمت
practical system U دستگاه یکانهای عملی
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
power system U شبکه نیرو
polyphase system U دستگاه چندفاز
point system U شرط بندی براساس امتیاز
planning system U نظام برنامه ریزی
planetary system U شمسی
planetary system U سیستم خورشیدی
physiocratic system U روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
phonetic system U سیستم صوتی
parallel system U شبکه موازی
quantized system U دستگاه کوانتایی
rhombic system U دستگاه راست گوشه
orthorhomobic system U دستگاه راست گوشه
ptolemaic system U هئیت بطلیموسی
monitor system U سیستم مبصر
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
market system U نظام بازار
maroczy system U سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system U سیستم کامل
total system U سیستم کامل
measuring system U سیستم سنجش
merit system U نظام شایستگی نگر
microcomputer system U سیستم ریزکامپیوتری
makagonov system U سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
magnetic system U سیستم مغناطیسی
magnet system U سیستم اهنربایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com