English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
system board U برد سیستم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bulletin board system U پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
bulletin board system U سیستم تخته بولتن
Other Matches
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
board U هیات
board U هیئت ژوری
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
board U تخته حاوی نقشه
board U سوار
board U شدن
board U منزل کردن
board U پانسیون شدن
board U تخته پوش کردن
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
board U تخته
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U میز غذا
board U غذای روی میز
board U اغذیه
board U میزشوریادادگاه
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U تابلوی امتیازات
board U صفحه یامیز شطرنج
board U سکوی شیرجه
board U برد
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
above board به طور آشکار
above board U بی حیله
across the board U شامل تمام طبقات
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
over the board U بازی شطرنج حضوری
go by the board U از ناو پرت شدن
across the board یکسره
board U صفحه مدار
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U روکش کردن
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
board U کشتی
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
across the board U سرجمع
board U تابلو
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
To get on board. U سوار کشتی شدن
to go on board U سوارکشتی شدن
by the board U از طرف پهلوی ناو
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
board U هیئت کمیسیون
for half board U برای نیم پانسیون
eaves board U لب بند
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
editorial board U هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
range board U میز تنظیم مسافت
chip board U نئوپان
takeoff board U تخته پرش طول
chess board U صفحه شطرنج
for full board U برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
circuit board U برد مدار
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
drian board U تخته قطران
for full board U برای تمام پانسیون
circuit board U تخته مدار
distribution board U تابلوی اتصالات
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
status board U تابلو وضعیت
sandwich board U آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
programmer board U برد برنامه ریز
tote board U تختهحملونقل
extender board U وسیله عیب یابی
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
terminal board U تخته اتصال سیم
terminal board U محوراتصال سیمها
fascia board U تخته لب بند
skirting board U تختهپارچهای
route board U تختهتعیینمسیر
terminal board U تخته کلم
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
board and lodging U غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
ironing board U میزاتو
press board U مقوای فشرده
half board U هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
tea board U سینی
center board U ته قایق بادبانی
full board U هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
draining board U آبچکانفرفشوئی
chopping board U تختهسبزیو گوشت
board meeting U جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
plotting board U پلاتینگ برد
direction board U پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
running board U تخته رکاب اتومبیل
sea board U کناره دریا
sea board U کناردریا
sea board U دریاکنار
seguin board U تخته سگن
selection board U هیات گزینش
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
shoulder board U پیش فنگ
dash board U گل گیر درشکه
dash board U داش برد
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
runing board U رکاب
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
daughter board U یک برد مدار که روی برداصلی نصب میشود
scaffold board U تخته چوب بست
scaffold board U تخته زیر پا
deck board U کف پالت
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
decline board U پیش تخته ژیمناستیک
scale board U تخته نازک
side board U میز دم دستی
side board U میز پا دیواری
side board U میز کناری
defensive board U دفاع سبد
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
status board U تابلوی وضعیت
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
deflection board U تابلو انحراف سنج
deflection board U تابلو تصحیح سمت
deflection board U طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
spring board U تخته شیرجه
splash board U سپر پاشنه قایق
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
side board U میز قفسه دار
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
sliding board U سرسره
sliding board U سراشیبی
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
direction board U صفحه سمت نما
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board U تابلو اعلانات
notice board U تابلوی خبری
three ply board U تخته سه لا
junk board U مقوای کلفت
key board U صفحه تکمه ها
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
knife board U نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
ledger board U تخته کف چوب بست ساختمان
insulation board U صفحه عایق
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
instrument board U تخته فرمان
thin board U لا
sea board U خط ساحلی
open board U صحنه خلوت شطرنج
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship U سوار کشتی
on board a ship U در کشتی
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board U تخته رختشویی
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
logic board U تخته منطقی
logic board U برد منطقی
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
mould board U در گاواهن خاک برکردان
mother board U تخته اصلی
mason's board U ماله بنایی
mother board U برد اصلی
mother board U بردمادر
tread board U کف پله
mother board U برد مدار چاپی اصلی
mortar board U کلاه چتر گوش دانشکده
mortar board U کپه ساروج
mantel board U در بالای بخاری
mantel board U طاقچه چوبی
maneuvering board U لوحه سینماتیک
low board U سکوی یک متری شیرجه
valley board U اب رو درهای
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
tilting board U صفحه کج شونده
to fall over board U ازکشتی پرت شدن
multifunction board U برد چند وفیفهای
top board U میز نخست شطرنج
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvering board U لوحه مانور
mortar board U کپه ملاط
fibre board U فیبر تخته
free board U ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board U فاصله بین اب و عرشه کشتی
particle board U تخته خرده چوب
lighting board U تختهروشنایی
particle board U نوتخته
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
fuse board U تخته فیوز
gang board U تخته پل درازوباریک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com