Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
synchronous impedance
U
ناگذرایی همزمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synchronous
U
شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
synchronous
U
سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
synchronous
U
سنکرون
synchronous
U
هماهنگ
synchronous
U
همزمان
synchronous
U
همگاه واقع شونده بطور هم زمان
synchronous
U
هم زمان
synchronous
U
کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
synchronous
U
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
synchronous
U
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
synchronous
U
حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
synchronous
U
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
synchronous
U
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
synchronous
U
همگام
synchronous
U
حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است
synchronous motor
U
موتور سنکرون
synchronous device
U
دستگاه همزمان
synchronous device
U
دستگاه همگام
synchronous converter
U
تبدیلگر دو جانبه
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
synchronous communication
U
ارتباط همزمان
synchronous circuit
U
مدار همگام
synchronous alternator
U
مولد جریان متناوب سنکرون
synchronous transmission
U
مخابره همگام
synchronous transmission
U
انتقال همزمان
synchronous transmission
U
مخابره همزمان
synchronous vibrator
U
لرزه گر همزمان
synchronous material
U
ماده مصنوعی
synchronous generator
U
مولد همزمان
synchronous generator
U
ژنراتور سنکرون
self synchronous devices
U
دستگاههای همگرد
synchronous motor
U
موتور همزمان
synchronous machine
U
ماشین همزمان
synchronous machine
U
ماشین همگام
synchronous multiplexor
U
تسهیم کننده همگام
synchronous network
U
شبکه همزمان
synchronous operation
U
عمل همگام
synchronous operation
U
عملیات همزمان
synchronous reactance
U
راکتانس همزمان
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
synchronous timer
U
تایمر سنکرون
synchronous condenser
U
خازن همزمان
synchronous telegraphy
U
تلگراف همزمان
synchronous system
U
سیستم همگام
synchronous admittance
U
گذرایی همزمان
synchronous speed
U
سرعت همزمان
synchronous phase advance
U
خازن همزمان
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
three phase synchronous motor
U
موتور سنکرون سه فاز
inductor type synchronous generator
U
ژنراتور مولدسنکرون نوع اندوکتور
inductor type synchronous generator
U
توربوژنراتور
synchronous data link control
U
کنترل پیوند دادهای همگام
synchronous time division multiplexing
U
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان
impedance
U
مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
impedance
U
مقاومت فاهری
impedance
U
ناگذرایی
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
impedance
U
امپدانس
impedance
U
مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance
U
پاگیرایی
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
input impedance
U
امپدانس ورودی
zener impedance
U
امپدانس زنر
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری با جزء القائی
input impedance
U
مقاومت فاهری اولیه
internal impedance
U
مقاومت داخلی
internal impedance
U
امپدانس داخلی
line impedance
U
امپدانس خط
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
impedance at resonance
U
مقاومت فازی
impedance voltage
U
ولتاژاتصال کوتاه نامی
asynchronous impedance
U
ناگذرایی ناهمزمان
impedance at resonance
U
مقاومت رزونانس
impedance balancing
U
تعادل امپدانس
impedance balancing
U
تقارن امپدانس
impedance bridge
U
پل امپدانس
impedance bridge
U
پل اندازه گیری مقاومت
impedance characteristic
U
مشخصات امپدانس
impedance coil
U
پیچک ناگذرایی
impedance coil
U
پیچک
impedance coil
U
چوک
impedance comparator
U
تطبیق دهنده امپدانس
impedance compensator
U
متعادل کننده مقاومت فاهری
impedance converter
U
مبدل امپدانس
impedance transformer
U
مبدل امپدانس
impedance corrector
U
مصصح امپدانس
impedance coupling
U
جفتگری با ناگذرایی
impedance angle
U
زاویه فازی
image impedance
U
مقاومت مشخصه تصویر
characteristic impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
surge impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
choke impedance
U
مقاومت سلف
complex impedance
U
ناگذرایی مختلط
coupling impedance
U
امپدانس تزویج
coupling impedance
U
مقاومت فاهری پیوست
cyclic impedance
U
ناگذرایی حلقهای
electrode impedance
U
ناگذرایی الکترد
generator impedance
U
مقاومت ژنراتور
generator impedance
U
امپدانس ژنراتور
high impedance
U
امپدانس بالا
antenna impedance
U
ناگذرایی انتن
image impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
image impedance
U
امپدانس تصویر
impedance coupling
U
تزویج پیچک
impedance coupling
U
پیوست امپدانس
impedance protection
U
حفافت امپدانس
impedance meter
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance of grid
U
امپدانس شبکه
impedance operator
U
اپراتور مقاومت
impedance operator
U
اپراتورامپدانس
impedance voltage
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance ratio
U
نسبت امپدانس
impedance triangle
U
مثلث مقاومت ها
impedance ratio
U
نسبت مقاومت فاهری
impedance triangle
U
مثلث ناگذرایی
impedance relay
U
رله ی امپدانس
impedance triangle
U
مثلث اتصال کوتاه
impedance meter
U
امپدانس متر
impedance transformation
U
تبدیل امپدانس
impedance function
U
تابع امپدانس
impedance heating
U
گرمایشی امپدانسی
impedance factor
U
ضریب ناگذرایی
impedance irregularity
U
غیریکنواختی امپدانس
impedance drop
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance level
U
مقاومت موجی
impedance loss
U
تلف اتصال کوتاه
impedance loss
U
گمگشتگی اتصال کوتاه
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
impedance matrix
U
ماتریس امپدانس
impedance matrix
U
ماتریس مقاومت فاهری
impedance feedback
U
پیوست برگشت امپدانس
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
effective input impedance
U
ناگذرایی موثر ورودی
impedance unbalance finder
U
دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance voltage test
U
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
high impedance winding
U
سیم پیچی با مقاومت زیاد
effective output impedance
U
ناگذرایی موثر خروجی
internal impedance drop
U
افت ولتاژ داخلی
low impedance input
U
ورودی اولیه با امپدانس کم
high impedance relay
U
رله پیچک دار
high impedance relay
U
رله باامپدانس زیاد
high impedance rotor
U
رتور امپدانسی
impedance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance unbalance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
high input impedance circuit
U
مدار با امپدانس ورودی زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com