Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swing basket
U
سبد ابکشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basket
U
درسبد ریختن
basket
U
حلقه یا گل چوبدست اسکی
basket
U
حلقه بسکتبال
basket
U
زنبیل
basket
U
سبد
waste basket
U
سبد کاغذ بیکاره
basket arch
U
چفد دسته زنبیلی
basket arch
U
قوس دسته زنجبیلی
basket ball
U
یکجورتوپ بازی
basket coil
U
پیچک تار عنکبوتی
basket dam
U
دیواره سبدی
basket dam
U
بند سلهای
pick of the basket
U
گل سرسبد
plate basket
U
سبد قاشق و چنگال
rescue basket
U
زنبیل نجات
basket throw
U
مسابقه پرتاب از راه دور
basket tie
U
گره اویزان
basket purchase
U
خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
basket hanger
U
مفت خور
basket dam
U
بندسله اندازی
peach basket
U
ویمیک بالانس
waste basket
U
سبد
wicker basket
U
سبدترکهای
clothes basket
U
سبد رختچرک
basket weave
U
بافت حصیری
basket weave
U
بافت دو پود زیر دو پود رو
shopping basket
U
سبد خرید
basket-weave
U
بافت حصیری
basket arch
U
پانیذ
pollen basket
U
جایگاهگرده
cutlery basket
U
سبدکاروچنگال
basket support
U
پشتیبانسبد
waste basket
U
زنبیل
wastepaper basket
U
سطلمخصوصکاغذهایباطله
basket stitch
U
بافتحصیری
basket handle
U
گذرگاهبهشکلدستهزنبیل
waste basket
U
مکثف
work basket
U
سبد سوزن و نخ
basket suspension cables
U
کابلآویزانسبد
perforated metal basket
U
سبد فلزی مشبک
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
basket hitch tie
U
گره اویزان دو خفتی
don't put all your eggs in one basket
<idiom>
U
[تمام منابعت رو یک جا سرمایه گذاری نکن]
swing saw
U
اره کانهای نوسان دار
swing up
U
درحال تاب خوردن
swing up
U
بدن راازمیله بالاکشیدن
swing
U
جنبانیدن
let it have its swing
U
بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
swing
U
پیچیدن موازی اسکیها
swing
U
چرخ دادن چرخ تاب
swing
U
جنبش
swing
U
تاب خوردن
swing
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swing
U
نوسان
swing
U
تاب دادن
swing
U
نوسان کردن
swing
U
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing
U
اونگ نوعی رقص واهنگ ان
swing
U
اونگان شدن یا کردن
swing
U
چرخیدن
swing
U
تاب نوسان
swing
U
اهتزاز
swing
U
قطردوران قطر گردش
swing
U
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swing door
U
در گردان
swing doors
U
در گردان
back swing
U
نوسان به عقب
forward swing
U
تاباولیه
to make somebody swing
U
بدار آویختن کسی
[اصطلاح روزمره]
to make somebody swing
U
کسی را دار زدن
[اصطلاح روزمره]
compass swing
U
قطب نما انحراف طولی قطب نما
get in the swing of things
<idiom>
U
به شرایط جدید عادت کردن
boom swing
U
حیطه نوسان
swing voter
U
فردیکهبهحزبسیاسیخاصیتعلقندارد
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
upward swing
U
نوسان به سمت بالا
swing bridge
U
پل گردان
swing bowler
U
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
compass swing
U
چرخش خط محوری
swing bell
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bar
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
short swing
U
پیچهای با شعاع کم
downward swing
U
نوسان رو به پایین
frequency swing
U
انحراف فرکانس
giant swing
U
تاب بلند
giant swing
U
افتاب یا مهتاب
hip swing
U
چرخ جلو روی پارالل
swing bucket
U
جراثقال گردان
to swing the lead
U
اززیر کار در رفتن
to swing the lead
U
خود را به ناخوشی زدن
boom swing
U
ناحیه لرزش
swing roll
U
چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
swing bridge
U
پل نوسان دار
swing gates
U
دریچههای گردان
swing from one's heels
U
ضربههای قدرتی
swing bucket
U
جراثقال نوسان دار
There is not room no swing a cat .
<proverb>
U
گربه را مجال گذز نیست .
grid voltage swing
U
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
german giant swing
U
افتاب شکسته
swing frame grinder
U
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
swing half turn
U
تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
center swing bridge
U
پل میانگرد
To shake ( swing , roll) ones hips .
U
قر دادن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...