Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suspension of the game
U
تعویق و تاخیر بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension
U
معلق کردن
suspension
U
توقف
suspension
U
اخراج موقت
suspension
U
اندروا
to be in suspension
U
در حالت تعلیق بودن
suspension
U
وقفه
suspension
U
تعطیل
suspension
U
ایست تعلیق
suspension
U
اویزان کردن
suspension
U
اتصال
suspension
U
اویز
suspension
U
تعلیق
suspension
U
اونگان اندروایی
suspension
U
دروایی
suspension
U
اویزان اویزانی
suspension
U
تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
suspension
U
اویزش
suspension
U
بی تکلیفی
suspension
U
اب اویز
full-suspension
<adj.>
U
کاملا معلق
cardanic suspension
U
تعلیق کاردان
catenary suspension
U
اویز انداری زنجیرهای
catenary suspension
U
اویزش سیم رانش
colloidal suspension
U
تعلیق کلوییدی
suspension strut
U
ستونمعلق
suspension lines
U
خطوطآویزان
suspension file
U
پوشهآویزان
suspension bogie
U
فنربندیبوجی
suspension band
U
نواراتصال
suspension spring
U
فنرآویزان
suspension arm
U
اهرم نشانگر
magnetic suspension
U
آویزمغناطیسی
suspension of punishment
U
تعلیق مجازات
suspension of payment
U
توقف
suspension of arms
U
اتش بس
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
suspension of arms
U
اتش بس موقت
spring suspension
U
تعلیق فنری
suspension ladder
U
نردبان اویزان
suspension bow
U
رکاب اویزان
suspension bucket
U
سطل اویزان
suspension cable
U
کابل اویزان
suspension of vouchers
U
برگرداندن اسناد هزینه
suspension of vouchers
U
معلق کردن اسناد
suspension polymerization
U
بسپارش تعلیقی
four point suspension
U
اویزش چهارگوش
four point suspension
U
تعلیق چهارنقطهای
suspension insulator
U
مقره اویزان
suspension wheel
U
چرخ تعلیق خودرو
suspension wheel
U
چرخ یدک
suspension strap
U
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
suspension ribbon
U
لنت اویزان کردن نشان
suspension ribbon
U
لنت نشان
suspension reinforcement
U
ارماتور معلق
suspension cable
U
کابل معلق
suspension bridge
U
پل معلق
suspension bridge
U
پل اویزان
suspension bridges
U
پل معلق
That way, it stays in suspension.
U
به این صورت معلق باقی می ماند.
suspension bridges
U
پل اویزان
cable suspension bridge
U
پل معلق با سیم تابیده
suspension insulator string
U
عایقسیمهایمتراکم
basket suspension cables
U
کابلآویزانسبد
front wheel suspension
U
تعلیق چرخهای جلو
front wheel suspension
U
اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
front axle suspension
U
اویزش یا تعلیق اکسل جلو
lattice suspension bridge
U
پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice suspension bridge
U
پل اویزشی مشبک
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
full-suspension bike
U
دوچرخه کاملا معلق
game
U
معیوب
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
the best game out
U
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
the game is on
U
بازی دایر است
the game is up
U
بازی تمام شد
the game is up
U
بازی باخت
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
i was very u. at that game
U
خیلی در ان بازی بد اوردم
game
U
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game
U
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game
U
چلاق
game
U
شکار گرفته شده
game
U
سرگرمی شکار
game
U
جانور شکاری
game
U
یک دوربازی
game
U
مسابقههای ورزشی
game
U
شوخی
game
U
دست انداختن
game
U
تفریح کردن
game
U
اهل حال
game
U
سرحال
game
U
شکار
game
U
سرگرمی دوربازی بازی کردن
game
U
هرنوع ورزش بامقررات
game
U
مسابقه
name of the game
<idiom>
U
قسمت اصلی یک موضوع
game
U
کامپیوتر مخصوص
game keep
U
شکاربان
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game and game
U
یک بیک
game and game
U
یکدست ویکدست
game keep
U
پاسبان شکار
game
U
بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game
U
بازی
game keep
U
قرق چی
game cartridge
U
محلورودیبازی
waiting game
U
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
fair game
U
مسخره کردنی
fair game
U
دست انداختنی
team game
U
بازی گروهی
vienna game
U
بازی وینی شطرنج
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
Now that you're here, it's a whole new ball game.
U
حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
a whole new ball game
<idiom>
U
یک ماجرای کاملا متفاوت
football game
U
بازی فوتبال
ball game
U
گوبازی
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
Do you know how to play this game ?
U
این بازی رابلد هستید ؟
parlour game
U
بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
to make game of
U
مسخره کردن ریشخند کردن
fair game
U
طعمهی حاضر و آماده
fair game
U
آماج روا
two pawns game
U
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
war game
U
جنگ ازمون
war game
U
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game
U
اجرای بازی جنگ
war game
U
بازی جنگ کردن
war game
U
بازی جنگ
zero sum game
U
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
ball game
U
ورزش یا بازی با توپ
to spoil ones game
U
نقشه یاکارکسیراخراب کردن
to play the game
U
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
fair game
U
شکار قانونی
fair game
U
شکار مجاز
three knights' game
U
بازی سه اسب
board game
U
بازی روی تخته
to die game
U
مردانه جان دادن
to game away one's money
U
درقمارپول ازدست دادن
ball game
U
شرایط وضعیت
ball game
U
هماورد
to kill game
U
شکارزدن
to make game of
U
دست انداختن
ball game
U
مسابقه
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
game fowl
U
مرغ شکاری
game fish
U
ماهی موردنظر
game fish
U
ماهی مجاز برای صیادی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
U
دوره بازی
game cock
U
خروس جنگی
game bird
U
پرنده موردنظر درشکار
game bird
U
یک امتیاز
game fowl
U
خروس جنگی
game fowl
U
نژاد خروس جنگی
game playing
U
playing computerizedgame
game plan
U
استراتژی بازی
game of chance
U
بازی قمار
game management
U
شکاربانی
game management
U
شکارداری
game law
U
قانون شکار
game keeper
U
قرق چی میدان
game keeper
U
قرق چی
game ball
U
توپ بازی
game bag
U
خرجین شکاری
centre game
U
بازی مرکزی
baseline game
U
بازی در انتهای زمین تنیس
arcade game
U
بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
video game
U
بازی دیدنی
power game
U
بازی قدرتی
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
choose up game
U
بازی غیررسمی
closed game
U
بازی بسته
four knight's game
U
بازی چهار اسب
four handed game
U
بازی چهارنفره
exhibition game
U
بازی نمایشی به نفع خیریه
enter the game
U
وارد بازی شدن
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
crampet game
U
بازی شطرنج
computer game
U
بازی کامپیوتری
complete game
U
یک بازی کامل از طرف توپزن
game point
U
امتیاز پایانی
spanish game
U
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
off hand game
U
بازی جنبی
open game
U
بازی باز شطرنج
passing game
U
حمله با استفاده از پاس به جلو
perfect game
U
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
stoppage of the game
U
توقف بازی
middle game
U
وسط بازی
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
shell game
U
گردو بازی
shell game
U
قمار با گردو
short game
U
ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
skin game
U
قمار از روی تقلب
skin game
U
تقلب درقمار
skin game
U
فریبکاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com