English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vent for surplus theory of trade U نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
surplus value U ارزش اضافی
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus U اقلام اضافی و مازاد
surplus U اضافی
surplus U مازاد
surplus U زائد
surplus U باقی مانده
surplus U اضافه
surplus U زیادتی
surplus U زیادی
appropriated surplus U ذخیره اختصاصی
appropriated surplus U ذخیره
budget surplus U اضافه بودجه
surplus production U مازاد تولید
surplus production U فزونی تولید
surplus stock U موجودی اضافی
surplus stock U موجودی مازاد
surplus water U ابهای مازاد
surplus water U ابهای اضافی
surplus production U تولید اضافی
producer surplus U مازاد تولید کننده
consumer surplus U نصیب مصرف کننده
consumer's surplus U یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
producer surplus U اضافه ارزش تولید کننده
economic surplus U مازاد اقتصادی
budget surplus U مازاد بودجه
basic surplus U مازاد اساسی
consumer surplus U مازادمصرف کننده
farm surplus U مازاد کشاورزی
sellers surplus U مازاد فروشنده
social surplus U مازاد اجتماعی
surplus material U ماده اضافی
surplus gas U گاز زائد
surplus gas U گاز مازاد
export surplus U مازاد صادرات
government dificit surplus U کسر بودجه
trade balance surplus U مازاد تراز تجاری
theory U فرضیه علمی تعلیم
theory U مباحث ریاصیاتی محض
theory U اصول نظری
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
second best theory U نظریه بهترین دوم
in theory U درعلم نظری
in theory U د رعالم فرض
theory U فرضیه
theory of value U نظریه ارزش
So much for theory! <idiom> U به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
value theory U نظریه ارزش
theory U علم نظری
theory U اصل کلی
theory U فرض علمی
theory U تحقیقات نظری
theory U تئوری
theory U نگره فرضیه
theory U نظریه
theory U نگرش
learning theory U نظریه یادگیری
labor theory of value U تئوری ارزش کار
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value U نظریه ارزش کار
kinetic theory U نظریه جنبشی
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
innovation theory U این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
information theory U نظریه اطلاعات
innovation theory U نظریه نواوری
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
network theory U نظریه شبکه
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
molecular theory U نظریه مولکولی
logic theory U نظریه منطقی
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
location theory U نظریه تعیین مکان
local theory U نظریه اختصاصی
Order theory U ترتیب جزئی [ریاضی]
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اگاهی
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory U نظریه بازیها
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
field theory U نظریه اساسی میدان
field theory U تئوری میدان ها
field theory U نظریه میدانی
facet theory U نظریه رویه ها
equilibrium theory U نظریه تعادل
game theory U نظریه بازی
game theory U تئوری بازی
need press theory U نظریه نیاز- فشار
hartree theory U نظریه هارتری
group theory U نظریه گروهی
group theory U نظریه گروهها
graph theory U تئوری گراف
graph theory U نظریه گرافها
quantum theory U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
general theory U نظریه عمومی
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
three component theory U نظریه سه مولفهای
transformational theory U نظریه تطور
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
two factor theory U نظریه دو عاملی
social theory U نظریه اجتماعی
underconsumption theory of U cycle business
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
valence theory U نظریه والانسی
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
theory of saving U نظریه پس انداز
switch theory U نظریه راه گزینی
switching theory U تئوری سوئیچینگ
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
theory of accumulation U نظریه انباشته
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of fault U تئوری تقصیر
theory of numbers U نظریه اعداد
theory of preformation U فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of rent U نظریه اجاره
sampling theory U نظریه نمونه گیری
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
probability theory U نظریه احتمال
probability theory U نظریه احتمالات
price theory U اقتصاد خرد
price theory U نظریه قیمت
poisson theory U تئوری پویسن
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
theory of law U فلسفه حقوق
perturbation theory U نظریه اختلال
quantum theory U تئوری کوانتوم
representation theory U نظریه نمایش
replacement theory U نظریه جایگزینی
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
queuing theory U نظریه صف
queuing theory U نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory U نظریه صف بندی
queing theory U نظریه صف
quantum theory U نظریه کوانتومی
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
one factor theory U نظریه یک عاملی
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
decision theory U نظریه تصمیم گیری
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
set theory U نظریه مجموعه ها
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
communication theory U تئوری مخابرات
automata theory U نظریه ماشینها
continuity theory U نظریه پیوستگی
balance theory U نظریه توازن
consumption theory U نظریه مصرف
communication theory U نظریه ارتباط
communication theory U نظریه ارتباطات
decision theory U تئوری تصمیم
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونی
classical theory U نظریه کلاسیک
electron theory U نظریه الکترونها
economic theory U نظریه اقتصادی
electron theory U تئوری الکترونی
capital theory U نظریه سرمایه
set theory U تئوری مجموعه ها
duplicity theory U نظریه دو جزیی
benefit theory of taxation U نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
general theory of relativity U نظریه نسبیت عمومی
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
neb hypothesis or theory U فرض غباری یا سحابی فرض لاپلاس
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
density wave theory U نظریه موج چگالی
james lange theory U نظریه جیمز- لانگه
crystal field theory U نظریه میدان بلور
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory U نظریه رجحان نقدینگی
dust cloud theory U نظریه غباری
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
marginal productivity theory of U distribution
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
A comparison of theory and practice. U مقایسه ای از نظری و عمل.
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
union [set theory] U اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
big bang theory U خرس بزرگ
theory of consumer's choice U نظریه انتخاب مصرف کننده
tangent modules theory U تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
quantity theory of money U نظریه مقداری پول
quantity theory of money U نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com