Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
summer school
U
مدرسه تابستانی
summer school
U
کلاس تابستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
summer
U
چراندن تابستان را بسر بردن
summer
U
ییلاق
summer is in
U
تابستان رسید
summer
U
تابستان
summer
U
تابستانی
summer house
U
خانه ییلاقی باغچه دار
summer camp
U
پایگاهتابستانی
With the onset of summer.
U
.با آمدن (فرارسیدن )تابستان
summer house
U
کلاه فرنگی
summer house
U
کوشک
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
summer schools
U
کلاس تابستانی
summer schools
U
مدرسه تابستانی
summer draft
U
سطح بار امن تابستانی
summer pudding
U
پودینگ تابستانی
summer ide
U
فصل تابستان
summer time
U
فصل تابستان
summer resorts
U
ییلاق عشایر
[فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
full summer
U
عین تابستان
summer house
U
خانه تابستانی
summer house
U
خانه باغچه دار
summer tree
U
شاه تیر
summer tree
U
تیرسردر
summer tree
U
حمال
summer draft
U
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
high summer
U
وسط تابستان
summer solstice
U
انقلاب تابستانی
full summer
U
چله تابستان
summer solstic
U
انقلاب تابستانی
one swallow does not make a summer
<proverb>
U
با یک گل بهار نمی شود
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer .
U
امسال تابستان می رویم کنار دریا
humid - long summer
U
تابستانبلندمرطوب
humid - short summer
U
تابستانکوتاهمرطوب
summer bed of a river
U
بستر تابستانی رودخانه مسیل
Tourists have stayed away in droves this summer.
U
این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work.
U
حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
to go to school
U
درس خواندن
first school
U
-مخصوصبچههایبین5تا9سال
to go to school to
U
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school
U
دسته ماهی
first school
U
پایهدبسبان
go to school
U
خواننده میله نوری
to go to school
U
باموزشگاه رفتن
school
U
اموزشگاه
school
U
مکتب
school
U
تربیت اسب
school
U
مرکز اموزش نظامی
school
U
دانشکده
school
U
مکتب نحله
school
U
بمدرسه فرستادن درس دادن
school
U
تربیب کردن
school
U
گروه پرندگان
school
U
گروه
school
U
جماعت
school
U
جماعت همفکر
school
U
دسته
school
U
مکتب علمی یافلسفی
school
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
school
U
تدریس درمدرسه
the school is out
U
مدرسه تعطیل است
school
U
مدرسه
school
U
مکتب دبستان
school
U
دبیرستان
school
U
تادیب یا تربیت کردن
school
U
تحصیل در مدرسه
school
U
رام کردن وعادت دادن
technical school
U
هنرستان دبیرستان فنی
training school
U
کاراموزگاه
training school
U
اموزشگاه حرفهای
to leave school
U
ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
to leave school
U
ازتحصیل دست کشیدن
theological school
U
مدرسه علوم دینی
vienna school
U
مکتب وین
technical school
U
مدرسه فنی
technical school
U
اموزشگاه فنی
special school
U
اموزشگاه استثنایی
school year
U
سال تحصیلی
school truancy
U
مدرسه گریزی
school slang
U
اصطلاح ویژه اموزشگاه
school report
U
گزارش اموزشگاه
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
school psychology
U
روانشناسی اموزشگاهی
secondery school
U
مدرسه متوسطه
neoclassical school
U
مکتب نئوکلاسیک
to leave school
U
ترک تحصیل کردن
school teacher
U
اموزگار
secondery school
U
دبیرستان
vocational school
U
اموزشگاه حرفهای
school-leaver
U
کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
Since I left school.
U
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school .
U
باید بچه راببرم مدرسه
old school tie
U
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school)
<idiom>
U
ترک مدرسه
to be moved to another school
U
به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school
U
کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School
U
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
school friend
U
دوستمدرسهای
graduate school
U
دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
wurzburg school
U
مکتب وورتسبورگ
zurich school
U
مکتب زوریخ
day school
U
مدرسهی روزانه
day school
U
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
old school tie
U
سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school
U
شیرخوارگاه
pre-school
U
مهدکودک
pre-school
U
وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school
U
پیش دبستانی
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age
U
سن آغاز تحصیل
school age
U
سن مدرسه
school age
U
سالهای تحصیل
Sunday School
U
مدرسهی یکشنبه
school zone
U
قلمرومدرسه
business school
U
مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school
U
آموزشگاهرانندگی
monetary school
U
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
school of law
U
دانشکده حقوق
kailyard school
U
مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
hedge school
U
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
hedge school
U
اموزشگاه پست
foundation school
U
اموزشگاه موقوف
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
banking school
U
مکتب بانکداری
austrian school
U
مکتب اتریشی
leipzig school
U
مکتب لایپزیک
liberal school
U
مکتب ازادی اقتصادی
monetary school
U
مکتب پولی
mixed school
U
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school
U
مکتب ریاضی
maternal school
U
اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school
U
کودکستان
manchester school
U
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school
U
مکتب منچستر
liberal school
U
مکتب اقتصادی کلاسیک
austrian school
U
یزر و بوهم باورک
association school
U
مکتب تداعی
grammar school
U
مدرسه ابتدایی
infant school
U
کودکستان
primary school
U
دبستان
elementary school
U
دبستان
high school
U
دبیرستان
high school
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school
U
دبیرستان
junior school
U
دوره اول دبیرستان
middle school
U
دبیرستان
comprehensive school
U
اموزشگاه جامع
nursery school
U
کودکستان
nursery school
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
grade school
U
مدرسه ابتدایی
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private school
U
مدرسه ملی
trade school
U
مدرسه حرفهای
night school
U
اموزشگاه شبانه
boarding school
U
اموزشگاه شبانه روزی
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
school psychologist
U
روانشناس اموزشگاهی
school fellow
U
هم مدرسه
school fee
U
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school drop out
U
ترک تحصیل کرده
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine
U
اموزگارالهیات
school divine
U
طلبه
school counselor
U
مشاور مدرسه
school center
U
مرکز اموزش
salpetriere school
U
مکتب سالپتریر
school fellow
U
هم شاگردی
school mate
U
هم مدرسه
school phobia
U
مدرسه هراسی
school pence
U
پول هفتگی اموزشگاه
school of tecnology
U
مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence
U
مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis
U
روان رنجوری اموزشگاهی
school miss
U
دخترکم رو یانا ازموده
school figures
U
حرکات اسب
school figures
U
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate
U
هم شاگردی
resident school
U
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
school drop out
U
افت تحصیلی
orthodox school
U
مکتب کلاسیک
principal of a school
U
مدیر اموزشگاه
orthodox school
U
مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
one of the sunni school
U
شافعی مذهب شافعی
parochial school
U
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
parochial school
U
اموزشگاه کلیسایی
preliminary school
U
مدرسه ابتدائی
one of the sunni school
U
Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
ragged school
U
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
normal school
U
دارالمعلمین
raphael school
U
مکتب رفائیل
reform school
U
مدرسه تهذیب اخلاقی
nancy school
U
مکتب نانسی
neoclassical school
U
مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school
U
اموزشگاه بی دانشپایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com