Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suburban commuter railway
U
راهآهنحومههرروزه
suburban
U
اهل حومه شهر
suburban
U
برون شهری
railway
U
خط اهن
railway
U
راه اهن
railway
U
وابسته به راه اهن
railway shop
U
تعمیرگاه راه اهن
electric railway
U
راه اهن برقی
at railway speed
U
با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
elevate railway
U
راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
at railway speed
U
بسیار تند
railway sleeper
U
تراورس
railway station
U
ایستگاه راه اهن
railway system
U
شبکه راه اهن
railway siding
U
دوراهی راه اهن
railway system
U
سیستم راه اهن
railway superstructure
U
روسازی راه اهن
funicular railway
U
راه اهن دوطرفه
gauge railway
U
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
railway end
U
پل سکوی بارگیری راه اهن
railway end
U
پل سکوی راه اهن
railway embankment
U
پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
railway bridge
U
پل راه اهن
railway wagon
U
واگن راه اهن
rack railway
U
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
marine railway
U
ریل ابی
railway engine
U
لکوموتیو
railway engineer
U
مهندس راه اهن
railway freight
U
کرایه راه اهن
railway receipt
U
رسید راه اهن
railway rates
U
تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway rate
U
مالیات راه اهن
railway rate
U
نرخ راه اهن
railway motor
U
موتور راه اهن
railway motor
U
موتوربان
railway freight
U
بار راه اهن
railway freight
U
بارکشی راه اهن
marine railway
U
ریل دریایی
railway track
U
خط اهن
cable railway
U
ترن کابلی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
cable railway
U
تراموای
quayside railway
U
راهآهناسکله
siding
[railway]
U
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
railway line
U
خطراهآهن
railway station
U
ایستگاه قطار
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
to lay down a railway
U
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
street railway
U
خطوط تراموا
railway tracks
U
مسیر راه اهن
railway tracks
U
خط اهن
railway track
U
مسیر راه اهن
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
siding
[railway]
U
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
railway bill of lading
U
بارنامه راه اهن
buffer-bar
[railway]
U
ضرب خور
[قطار]
railway consignment note
U
سند ارسال کالا با راه اهن
Take me to the main railway station!
U
مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
in the centre near the railway station
U
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
railway track layer
U
ریل گذر راه اهن
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
car railway carriage
U
واگن
I want to leave the car in the railway station
U
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
double track railway bridge
U
پل راه اهن باسکوی دوبل
local
<adj.>
U
منطقه ای
local
<adj.>
U
مکانی
local
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
موضعی
local
<adj.>
U
محلی
local
<adj.>
U
ناحیه ای
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local
U
لاخ
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local
U
egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local
U
داخلی اخبار محلی
local
U
لاخی
local
U
محلی
local
U
مکانی موضعی
local
U
محدود بیک محل
local
U
موضعی
local
U
موضوعی
local
U
مکانی شهری
local authority
U
انجمن محلی
local authority
U
مرجع صلاحیتدار محلی
local center
U
مرکز محلی
local circuit
U
مدار محلی
local color
U
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local currency
U
پول محلی
local custom
U
عرف بلد
local currency
U
پول داخلی
local anasthesia
U
سر سازی
local anasthesia
U
بیهوشی موضعی
local action
U
تخلیه موضعی باتری
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local station
U
ایستگاهکانونی
local mode
U
باب محلی
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local time
U
زمان محلی
local time
U
وقت محلی
local currents
U
جریانهای فوکو
local custom
U
عرف محل
local file
U
فایل محلی
local option
U
اختیار تعیین محل معینی
local option
U
اختیار تعیین چیزی درمحل
local oscillator
U
اوسیلاتور موضعی
local paper
U
روزنامه محلی
local paraysis
U
فلج موضعی
local parole
U
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local posts
U
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local procurement
U
خرید محلی
local procurement
U
تدارک محلی فراورده محلی
local purchase
U
خرید محلی
local purchase
U
خرید از محل
local road
U
راه محلی
local norm
U
هنجار محلی
local network
U
شبکه محلی
local government
U
حکومت محلی
local government
U
حاکم محلی
local government
U
استانداری
local intelligence
U
هوش محلی
local investigation
U
تحقیق محلی
local line
U
خط محلی
local loop
U
حلقه محلی
local exchange
U
ردوبدل کننده محلی
local national
U
سکنه محلی
local national
U
اهل محل
local security
U
تامین محلی
local storage
U
انباره محلی
local group
U
گروه محلی
local variable
U
متغیر محلی
local vertical
U
قائم محلی
local warning
U
اعلام خطر محلی
local warning
U
سیستم اعلام خطر محلی
local enquiry
U
بازجویی محلی
local usage
U
عرف و عادت محل
local traffic
U
رفت و امد محلی
local echo
U
پژواک محلی
local store
U
ذخیره محلی
local subscriber
U
مشترک تلفنی محلی
local subscriber
U
مشترک داخلی
local velocity
U
سرعت موضعی
local terminal
U
پایانه محلی
local terminal
U
ترمینال محلی
local deformation
U
تغییر شکل موضعی
local theory
U
نظریه اختصاصی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
local hour angle
U
زاویه ساعتی محلی
local group of galaxies
U
کهکشانهای گروه محلی
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
asymmetric local deformation
U
تغییر شکل موضعی بی تقارن
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
local apparent noon
U
فهر شرعی
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
U
شبکه محلی
local area network
U
شبکه کوتاه پوشش
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com