Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
submarine pipeline
U
خطلولهزیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pipeline
U
حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
pipeline
U
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline
U
زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
U
لولهای
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline
U
هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
pipeline
U
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipeline
U
لوله کشی
pipeline
U
خط لوله
oil pipeline
U
لوله نفت
aboveground pipeline
U
خطلولهمرکزی
export pipeline
U
خطلولهبیرونی
instruction pipeline
U
کانال اطلاعات
pipeline trench
U
معبر خط لوله
in the pipeline
[Colloquial]
U
در تدارک
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
in the pipeline
[Colloquial]
U
در آماده سازی
submarine
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine
U
تخته موج بیش از حد کوچک
submarine
U
زیر دریایی
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
U
با زیردریایی حمله کردن
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
submarine
U
تحت البحری
crude-oil pipeline
U
خطلولهنفتخام
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
conventional submarine
U
زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
submarine boat
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine boat
U
زیردریایی
submarine chaser
U
قایق مامور تعقیب زیر دریایی
submarine chaser
U
ناوچه ضد زیردریایی
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
submarine ladle
U
پاتیل بمبی شکل
submarine sanctuaries
U
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
nuclear submarine
U
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
submarine canyon
U
تنگهزیردریایی
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
nuclear powered submarine
U
submarine nuclear
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com